اتحادیه_اروپا و چین هم هزینه میده. / کار ویژه تحریم ایجاد درد و شکستن مقاومته! / یعنی خودرو لوکس بیاد ولی دارو خاص نیاد تا بشه به یکی گفت
بایگانی برچسب: s
مقاومت در برابر ترامپ چگونه است؟!
اوضاع بحرانی فعلی حاصل مقاومت است؟! / شعار مقاومت را دستمالی نکنیم
سخنرانی/ سائحات!
حجت الاسلام قنبریان؛ دانشگاه جامع امام حسین(ع) – ۸ اردیبهشت۱۴۰۴
اصل: جامعه پردازی زن و مرد ندارد!
- مجتمع صالح اسلامی، حسنه دنیا (۴۱نحل)
- زنان هم مکلف به آن هستند (۱۰ممتحنه)
- سخن صریحی از رهبر انقلاب
- این مسئولیت اجتماعی زن در جلواتی بروز می کند؛ یکی از آنها سائحات!
سائحات
در لغت و تفسیر و حدیث
سیر و سفری معنوی و جامعه پرداز
السائحون و سائحات در قرآن (سوره توبه/ تحریم)
در تاریخ دینی:
– هاجر یکی از سائحات
– مریم از سائحات
– سیده نفسیه نوه امام مجتبی(ع) و عروس امام صادق(ع) تمثالی از سائحات
– ام احمد مادر شاهچراغ نمونه دیگر
– فاطمه معصومه(س) از سائحات
زن و دختر تراز قرآن و اهلبیت را بین تحجر و تجدد دفن نکنیم!
دانلود سخنرانی «سائحات» | “دانلود از پیوند کمکی“
ناملازمه رشد اقتصادی و عدالت
توجه به این نکته از رهبر انقلاب بسیار ضروری است که: تازه رشد ۸درصدی هم حاصل شود، حتما ملازم با عدالت نیست!
یکبار باید به پیشرفت و رشد۸٪ و استمرار آن فکر کرد(شرط لازم) و یکبار به تقسیم عادلانه عوائد آن یعنی عدالت توزیعی (شرط کافی).
واقعیت این است که از برنامه پنجم -که با سیاستهای اصل۴۴ قرار بوده ضریب جینی به ۳۵صدم برسد- تا برنامه هفتم، دولتها(به جز چند نمونه محدود) از عدالت توزیعی فاصله بیشتری گرفته اند ودائماً به دنبال شانه خالی کردن از این بخش هستند!
کسانی که به جای تکیه بر توان داخلی برای رشد اقتصادی، صرفا احیای برجام اولویت شان بوده هم درچندماه اجرای برجام به حسب آمار رسمی دیدند باز دهک بالاست که از آن نفع می برد نه عموم مردم!
یعنی نه “رشد اقتصادی درون زا” و نه “احیای برجام”، مستقیماً و لزوماً عدالت نمی آورد و آن تدابیر خاص خودرا میخواهد!
متاسفانه این سالها حتی گفتمان عدالت هم در گفتمان پیشرفت به محاق رفته است!
برای نیروی انقلابی هم فقط روایت پیشرفت مهم است. دیگر از عقب ماندگی عدالت گفتن، عیب است!
رهبر انقلاب در دهه پیشرفت و عدالت از عقب افتادن عدالت از پیشرفت بارها گله کردند و مساله را از “عدالت” به “عقب ماندگی در عدالت” به حسب گفتمانی(یعنی سخن غالب شدن) ارتقاء دادند. برای نمونه ببینید: ۸۹/۱۱/۱۵|۹۰/۲/۲۷|۹۰/۱۱/۴|۹۱/۷/۲۲|۹۳/۱۰/۱۷|۹۶/۳/۱۴|۹۶/۳/۳۱|۹۶/۱۱/۲۹| و…
: “فاصله زیاد”، “مطلقا راضی کننده نیست”، “نقطه ضعف ما”، “انصافا عقبیم”، “ضریب جینی بدتر شده”، “از خدا و مردم عذرخواهی کنیم” و…
محسن قنبریان ۱۴۰۳/۱۱/۴
رهبر انقلاب درباره مرجعیت زن چه/چرا گفتند؟!
این یادداشت دو مقصد دارد:
- حضرت آیت الله خامنه ای درباره مرجعیت زن دقیقا چه گفتند؟!
- چرا ایشان در دیدار مخصوص بانوان در دوسال پیاپی یکبار وزارت زن و اینبار مرجعیت زن را مطرح می کنند؟!
- چه گفتند؟!
“بنده حتی معتقدم بسیاری از مسائل زنانه که موضوعش زنان هستند و مردها درست موضوع را تشخیص نمی دهند، خانمها باید از مجتهد زن تقلید کنند”! (۱۴۰۳/۹/۲۷)
برخی بزرگواران آن را نقض فتوای مشهور مبنی بر شرط مذکر بودن در مرجعیت -حتی در بخش زنان- ندانسته و آنرا در حد موضوع شناسی بهتر زنان در این امور تقلیل دادند!
برخی یادداشتها هم به اقوال و ادله ای پرداختند که مرجعیت زنان -اقلا برای زنان- را بلامانع می دانند!
بنظر می رسد سخن رهبر انقلاب بیش از اولی و کمتر از دومی را می گوید با این تفاوت که مجتهده زن را در این بخش از مسائل زنان اعلم می داند!
توضیح اینکه؛ از دیر زمان فقهاء بین مقام افتاء با قضاء و ولایت تمایزاتی قائل بوده اند از جمله یکی در همین مساله زنان که برخی افتاء آنها را پذیرفته اند اما مناصبی مثل قضاء یا تصدی امور عامه را نه.
آیت الله حکیم در مستمسک عروه آورده: “افتی بعض المحققین بجواز تقلید الانثی و الخنثی”؛ تقلید(در همه مسائل نه فقط مسائل ویژه زنان مثل دماء ثلاث و…) از زنان را برای زنان فتوای برخی از محققین فقه شمرده است.
دلیل موافقین جواز تقلید از زن -اقلا از سوی زنان- این است:
دلیل تقلید یکی اطلاقات ادله و عمده بناء عقلاء(سیره رجوع جاهل به عالم) است؛ چیزی که موجب تقیید آن اطلاقات یا ردع از بناء عقلاء باشد و مرجعیت را مختص به مردان کنند در بین نیست (مستمسک عروه/ حکیم)
روایات اختصاص به مردان دو دسته است:
– روایت ابی خدیجه و عمربن حنظله، اینها مختص مقام قضاء است نه افتاء
– روایت عامربن عبدالله که در مقام افتاء است، اما ضعیف است و اعتباری ندارد!(مبانی منهاج الصالحین / سید تقی طباطبایی قمی)
در مقابل صحیحه عبدالرحمن بن حجاج است که امام(ع) برای مساله حج صبی، مادر او را به حمیده ارجاع می دهد، ظاهر این ارجاع به زن (حمیده) برای گرفتن حکم شرعی است نه گرفتن روایت؛ چنانچه ایشان هم برای همسر ابن حجاج روایت نقل نکرد بلکه فتوا داد! (الاجتهاد و التقلید/ رضا صدر)
بالاتر اینکه اساساً حال فتوا همان حال روایت است. برای حجیت فتوا همان ادله حجیت خبر(روایت) آورده می شود؛ از اینرو همانگونه که حجیت روایت مختص به مردان نیست، حجیت فتوا هم مختص آنها نیست (بحوث فی الاصول / محقق اصفهانی)
اما اگر کسی اطلاق ادله تقلید را منصرف به مردان بداند:
– اگر وجه انصراف، ملاحظه غلبه باشد، این غلبه اثبات انصراف نمی کند
– اگر وجه، لفظ “علماء”(جمع مذکر) باشد، مثل “فقراء” در الصدقات للفقراء است که تلبس به مبدا(علم) را ثابت می کند نه اختصاص مردان (کتاب البیع ج۲ / محمد علی اراکی)
اما ادعای ردع بر بناء عقلاء:
اگر کسی از مذاق شرع، استتار زن را بفهمد و اینکه شارع راضی به تصدی امور عامه و اداره آنها را برای زن نیست؛ و این را رادع از سیره جاری رجوع جاهل به عالم بداند!، این هم قابل قبول نیست چون اخص از مدعاست! جواز تقلید از زن حتما مستلزم تصدی امور عامه نیست و بین ایندو (افتاء و تصدی امور عامه) مباینت است؛ چرا که ممکن است زنی مجتهده مستتره و در کمال استتار هم باشد اما جاهل به رای او عمل کند، بخصوص اگر مرجعیت برای خود زنان مطرح باشد. (مبانی منهاج الصالحین سید تقی قمی)
مزید بر آن اینکه اهل سنت به عدم اعتبار رجلیت در افتاء قائل بوده اند و در همان زمان معصومین مثل عایشه و… را از مفتیان می دانستند. این در مرآی معصومین بوده ولی تخطئه ای نشده است (الاجتهاد و التقلید / سید رضا صدر)
جمع بندی بخش اول اینکه قول به مرجعیت زن در همه مسائل -اقلا برای زنان- فتوای شاذ و بی استدلالی نیست.
آیت الله خامنه ای دقیقا این فتوای برخی محققین را نگفتند بلکه از مرجعیت زنان در مسائل خاص زنان (نه همه مسائل) گفتند؛ با این تفاوت که در این بخش بعلت موضوع شناسی دقیق تر مجتهدش را اعلم از مردان شمردند و از لزوم تقلید زنان در این بخش گفتند. - چرا وزارت زنان و… را طرح کردند؟!
به نظر بنده در مقابل نقش های فیک و مبتذلی که نو به نو از سوی تمدنی غربی در سبک زندگی ما تولید می شود، فقط رویکرد فعالی که امام خمینی و انقلاب اسلامی آورد می تواند پاسخگو باشد، نه رویکرد منفعلی که دیگر ناتوان از برگرداندن زنان به خانه است!
جان کلام رویکرد فعال این است که نقش های اصیل جای نقش های مبتذل بنشیند و آن، مداخله در مقدرات اساسی کشور و اسلام است.
آیت الله خامنه ای در دیدار سال قبل بانوان: “در اصلِ مسئولیّتهای اجتماعی هم همینجور است. امام(رضوان الله علیه) در یک جایی گفتند که دخالت در سیاست و در مقدّرات اساسی کشور وظیفهی زنان و تکلیف زنان است؛ حقّ زنان و تکلیف زنان است؛ یعنی واجب کردند که زنها بایستی در مقدّرات کشور و وظایف اساسی کشور دخالت کنند و وارد بشوند، که خب خود این یک فصل طولانیای دنبالش دارد؛ یعنی در این زمینهها بین زن و مرد هیچ تفاوتی وجود ندارد.
در پرداختن به امور جامعه: مَن اَصبَحَ و لَم یَهتَمَّ بِاُمورِ المُسلِمینَ فَلَیسَ بِمُسلِم؛ اینکه فرمودند «لَیسَ بِمُسلِم»، یعنی چه زن باشد، چه مرد باشد. شما صبح که میکنید، زن خانهدارید، زن کارمندید، زن شاغلید، زن صنعتگرید، هر کاری میکنید، باید به فکر جامعه باشید؛ یعنی اهتمام داشته باشید که جامعه در چه وضعی است. حالا چقدر بتوانید کمک کنید و نقش ایفا کنید، این فرق میکند؛ افراد هر کدام یک نقشی میتوانند ایفا کنند، امّا این اهتمام همگانی است؛ این پرداختن، اهتمام داشتن، به فکر بودن، همگانی است. در اینجا هم جنسیّت نقشی ندارد…”
مساله مشاغل و مناصب ذیل اصل یادشده قرار می گیرد؛ لذا ایشان در ادامه دارند:
“یک مسئله، مسئلهی مشاغل اجتماعی و مدیریّتها است. اینجا هم مسئلهی جنسیّت مطرح نیست. در مدیریّتهای گوناگون، مشاغل گوناگون اجتماعی و دولتی، حضور زنان هیچ محدودیّتی ندارد. حالا مثلاً فرض کنید آمریکاییها به یکی از این کشورهای همسایهی ما الزام کرده بودند که بایستی زنها در محیط اداری مثلاً ۲۵درصد حضور داشته باشند؛ الزامی، اجباری؛ غلط است. چرا ۲۵درصد؟ خب ۳۵درصد، خب ۲۰ درصد. این عدد معیّن کردن، نسبت معیّن کردن، معنی ندارد؛ اینجا ملاک، شایستهسالاری است. یک جا هست که یک بانوی باسواد مجرّب کارآمد مثلاً برای وزارت بهتر از این مردی است که در این زمینه نامزد وزارت شده؛ این زن باید وزیر بشود. در مورد نمایندگی مجلس هم همینجور است. مثلاً فرض کنید در فلان شهر، یک نفر یا دو نفر نمایندهی مجلس لازم است؛ یک نفر یا دو نفر زن، یک نفر یا دو نفر مرد معیّن شدهاند، [باید دید] کدام شایستهترند، باید شایستگی را نگاه کرد. هیچ ترجیحی اینجا وجود ندارد، هیچ محدودیّتی هم در این زمینهها وجود ندارد؛ یعنی نظر اسلام این است. بحث، بحث شایستهسالاری است.”
آن اصل اول (اهتمام به امور جامعه) هیچ قیدی ندارد، اما مشاغل و مناصب و تعینات اجتماعی ذیل آن، منوط به رعایت یک اصل مهم دیگر -غیر از عفاف و حجاب- است؛ که در ادامه بدان پرداختند:
“البتّه زن در این مشاغل میتواند حضور پیدا کند، امّا بایستی جوری باشد که از آن مشغلهی مهمّ اساسی زنانه، یعنی خانهداری و فرزندآوری، محروم نشود؛ حتّی در بعضی از مشاغل که برای زنان واجب کفائی است، مثل پزشکی. پزشکی زنان واجب است؛ تا حدّی که پزشک زن به قدر کفایت وجود داشته باشد، باید زنها پزشکی بخوانند. همچنین مثلاً معلّمی بانوان یک واجب کفائی است. خب حالا ممکن است یک وقتی این واجب کفائی [تعارض پیدا کند] با مسئلهی خانهداری یا فرزندآوری یا استراحتها و مرخّصیهایی که برای یک زن خانهدار لازم است یا ساعات کاری که او بتواند کار را انجام بدهد و مثلاً به کار خانه هم برسد؛ اگر چنانچه در این زمینهها تعارضی به وجود آمد، مسئولین کشور هستند که بایستی برای این فکر کنند؛ یعنی آنقدر تعداد را افزایش بدهند که اگر چنانچه این معلّم که مثلاً فرض کنید بایستی در هفته پنج روز در مدرسه شرکت کند، مِن باب مثال چهار روز میتواند شرکت کند، خلأ به وجود نیاید؛ معلّم دیگری وجود داشته باشد که آن خلأ را پُر کند؛ همینطور مسئلهی پزشکی. بنابراین، در مشاغل، در مدیریّتها، در کارهای اساسی، در کارهایی که واجب کفائی برای زنان است، محدودیّتی وجود ندارد و اگر چنانچه تعارضی با کارهای خانگی زنانه به وجود آمد، باید به یک نحوی این را حل کرد که نه این زمین بماند، نه آن. البتّه به نظر بنده منافات هم ندارند؛ من میشناسم بانوانی را که کارهای اجتماعی سنگین داشتند -چه کار دانشگاهی و علمی، چه کارهای غیر علمی- چندین فرزند هم بزرگ کردند، تربیت کردند، خیلی هم خوب توانستند این کار را انجام بدهند. بنابراین، اینها منافاتی با همدیگر ندارند.”(۱۴۰۲/۱۰/۶)
محسن قنبریان ۱۴۰۳/۱۰/۳
جهاد دفاعی در عقلانیت انقلاب اسلامی
حجت الاسلام و المسلمین محسن قنبریان
پژوهشکده شورای نگهبان/ ۵ آذر ۱۴۰۳
عقلانیت انقلاب اسلامی بین جهاد دفاعی و مختصات نظام بین الملل جدید جمع کرد که شد: هسته های مقاومت!
در دیدگاه رهبر انقلاب اسلامی مقاومت اسلامی برای فلسطین ، ایده ای مردم سالار و تحققش مردم پایه است نه الزاماً جنگ پایه!
لازم شود جنگ هم می کند
این سخن، کلام الله است:
لَئِن لَم یَنتَهِ المُنافِقونَ وَالَّذینَ فی قُلوبِهِم مَرَضٌ وَالمُرجِفونَ فِی المَدینَهِ لَنُغرِیَنَّکَ بِهِم ثُمَّ لا یُجاوِرونَکَ فیها إِلّا قَلیلًا(۶۰احزاب)
اگر منافقان و بیماردلان و آنها که اخبار دروغ و شایعات بیاساس در مدینه پخش می کنند دست از کار خود بر ندارند، تو را بر ضدّ آنان میشورانیم، سپس جز مدّت کوتاهی نمیتوانند در کنار تو در این شهر بمانند!
لکن تمام ماجرا در صغرای قضیه و تطبیق است.
وقتی تشخیصش با هر که شد، این کبرای کلی بر هر تحلیل و بیانی -ولو درون جبهه مقاومت- می نشیند!
طرح هر نوع نگرانی برای تدبیر به موقع -نه سازش و عقب گرد- در جبهه مقاومت همه جزء رجفه و مرجفون مارک می خورد؛ چنانچه این ایام برچسبش بر پیشانی های زیادی خورده است!
اصلا پویشِ مجرم بگیری اش، هم شروع شد! برخی فراخوان دادند که تحلیل گران نادان یا هر گوینده ای که سخنش توی دل خالی کن است را معرفی کنید تا مطالبه جمعی برای پیگرد قضایی اش را فراهم کنیم!
در طرف دیگر زمینِ مبارزه اما یکسال است تجمعات علیه نتانیاهو -البته زیر پرچم رژیم- انجام می شود. وضعیت جنگی -جز چند روز- مجوز منع تجمع و اعتراض نشده است! البته تجمع کنندگان هم سازش نمی خواهند، به تدابیر نخست وزیر گله مندند و الا برخی تندتر از او هستند!
تطبیق گران عزیز و مرجف بگیران محترم، سیمای مردم سالار جمهوری اسلامی را کمتر از نمای رژیم ددمنش صهیونی نکنند!
نگران های جبهه مقاومت هم اگر دلسوزند، احتیاط کنند که توی دلی خالی نشود؛ دیگر از وضعیت ها طوری نگویند که درگیری به خاکریز جبهه خودی بکشد!
محسن قنبریان
شوق و شکایت!
اینکه جامعه ایرانی بخصوص هسته حزب اللهی از لحظه سقوط سوریه و اسد در حیرانی است، اینکه هیچ تحلیل جامع و اقناع کننده ای هم -علیرغم تولید انبوه محتوا- نبوده، واضح است.
از اینرو همه منتظر و مشتاقند تا فردا رهبر انقلاب چه می فرماید!
لکن سقوط اسد از مثل سقوط خرمشهر و فاو و… سخت تر نبود!
آن روزها جامعه دچار چنین سردرگمی هایی نمی شد، چون مثل خامنه ای و هاشمی و… در نماز جمعه و دانشگاه و… حاضر و برای مردم توضیح می دادند.
توضیحشان نه فقط تکرار الهیات “خدا با ماست” بود و نه حرفهای صرفا تکنیکال میدان؛ جمع درست هردو بود، هم عالم به مبانی و عقلانیت انقلاب اسلامی بودند و هم مشرف به میدان.
امروز این حلقه مفقود است؛ لذا باید منتظر ماند تا خود رهبری بیاید و بگوید!
مطلعین میدان، نوعا سرمایه اجتماعی و مقبولینِ عقلانیت انقلاب اسلامی در جامعه نیستند!
برخی ائمه جمعه و برخی فضلاء انقلابی و فعالین دانشگاهی و… هم که الهیات و منظومه عقلانیت انقلاب اسلامی را می شناسند، خبر دست اول از میدان ندارند و فقط بعضا، گزینشی از مجاری خاص، اطلاعاتی ناقص می گیرند؛ که معمولا طرحش در جامعه با رد و تکذیب ها همراه میشود و…
رابطه و نسبت استاد خامنه ای و… با امام خمینی و میدان انقلاب، در نسل بعد بازتولید نشده است و این فقط تقصیر کوتاه قدی بعدی ها نیست؛ حلقه اول های تصمیم ساز و مشرف میدان دیگر از جنس روحانیون کف میدان و دانشگاه مثل خامنه ای و هاشمی و…سالهای۶۰ نیستند!
پس یکی مینویسد: تا فردا همه ساکت!
یکی مینوسد: چرا ساکتید و همه بر دوش رهبری؟!!
محسن قنبریان
غزه و مقاومت، و معرفى ویژهنامه فلسطین نامهجمهور
سخنرانی حجت الاسلام قنبریان پیرامون مسئله غزه و مقاومت، و معرفى ویژهنامه فلسطین نامهجمهور
فاطمیه دوم هیات الزهراء(س)
دانشگاه شریف
۱۱ آذر ۱۴۰۳
شهداء؛ نه خونشان هدر رفت، نه جایشان پُر میشود!
برآیند دو باور یک نقطه تعادل می سازد:
- خون شهید هدر نمی رود!
خداوند باید همواره بشارتی در پشت سر آنان داشته باشد تا “یَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ” (به سبب مؤمنانی که هنوز به آنها نپیوستهاند، همواره بشارت داده می شوند) صادق باشد.
کسی نگوید خون حاج قاسم و مدافعان حرم چه شد؟!!
بفرض که حکومت اسد سقوط هم بکند، آن خون ها هدر نرفته؛ از قضا ثابت می شود برای اسد نبود برای حرم و مقاومت بود.
تفاوت داعش دیروز با مسلحین امروز، ای بسا تفاوت داعش با طالبان شود!
اینبار اغلب سوری اند، ناگزیر به رعایت حق شهروندان سوری از جمله شیعیان و حرم های مطهرند! (نگرانی از مقاومت مفروغ)
آن خون ها، پیروان بسیار ساخت؛ که شاهدیم. - جای آنان پُر نمی شود!
آنچه در روایات برای “عالم” آمده را امام کاظم(ع) برای “مومن” هم فرمود: “اذا ماتَ الْمُؤْمِنُ… ثُلِمَ فی الْاسلامِ ثُلْمَهً لایَسُدّها شَیْءٌ…” (وقتی مومنی بمیرد در [دژ] اسلام شکافی پدیدار خواهد شد که هیچ چیز آن را ترمیم نمی کند).
کسی نگوید شهید فرق می کند!
چون آن عالمی هم که روایات چنین تعبیری درباره اش داشت، کسی است که فرمود: باقون مابقی الدهر (در تمام روزگار باقی اند)!
عجیب که معصوم بفرماید: رخنه نبود مثل حاج قاسم و سید حسن، پُر نمی شود؛ اما ما بخواهیم با عرفان بازی، ثلمه فقدانشان را هیچ کنیم!
عرفان، واقع بینی است.
از ایندو تقاطع بگیریم و در تعادل بایستیم!
بدون آنها هم می شود پیروز شد؛ اگر “من خلفهم” باشیم!
محسن قنبریان