فشرده ای از سخنرانی شب ولادت حضرت معصومه(س)
حجت الاسلام والمسلمین قنبریان
بایگانی برچسب: s
زینب کبری(س) و فاطمه معصومه(س) مسیر تاریخ را عوض کردند
مراسم جشن ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها
جمعه،۲۱ اردیبهشتماه ۱۴۰۳
مسجد دانشگاه تهران ؛ هیأت دانشجویی اصحاب الحسین(ع)
نحوه برخورد امیرالمؤمنین با زنان خطاکاری که علیه او قیام کرده بودند چگونه بود؟
مراسم جشن ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها
جمعه،۲۱ اردیبهشتماه ۱۴۰۳
مسجد دانشگاه تهران ؛ هیأت دانشجویی اصحاب الحسین(ع)
خداوند به زنان و دختران مهربانتر است
مراسم جشن ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها
جمعه،۲۱ اردیبهشتماه ۱۴۰۳
مسجد دانشگاه تهران ؛ هیأت دانشجویی اصحاب الحسین(ع)
سخنرانی/ پیوست دخترانه تاریخ!
مراسم گرامیداشت حضرت معصومه(س) و روز دختر
هیات اصحاب الحسین دانشگاه تهران
۲۱اردیبهشت۱۴۰۳
- نقاط عطف تاریخ عمدتا مردانه-زنانه: آدم-حوا، ابراهیم-هاجر، موسی-مادر و آسیه، عیسی-مریم، محمد-خدیجه، علی-فاطمه، حسین-زینب، رضا-معصومه و…
- تاریخ، “انسانی” است اما این تقارن ها هم اتفاقی نیست…
- کمی بیشتر درباره مریم(س)؛ “لیس الذکر کالانثی” چه می گوید؟!
- حدیث امام رضا(ع) از پیامبر(ص): خدا به دختران مهربان تر است!
- وقتی زنان و دختران در مسیر قهر باشند:
– تخفیف های حدود زنان!
– روش مواجه با زنان باغی و مشرک - نقطه مهم مواجهه تمدنی و تمایز ما با غرب وحشی؛ نحوه برخورد با زنان و دختران قانون گریز و مجرم!
- وقتی زنان و دختران در مسیر مهر باشند:
- پیوست های زنانه و دخترانه تاریخ:
– هاجر و تغییر ریل به شاخه اسماعیلی نبوت ابراهیم!
– سفرهای مریم(س) به عراق در قرآن و حدیث!
– تا سفر فاطمه معصومه(س) و پیوست دخترانه به مهاجرت امام رضا(ع)
دانلود سخنرانی «پیوست دخترانه تاریخ» | “دریافت از پیوند کمکی“
بمناسبت سالروز ورود حضرت فاطمه معصومه(س) به قم، الگوی سوم برای زن (مقابل نگاه متحجر و متجدد) در جزوه “از موءوده تا محرّره” بخوانید!
دختر و خدا!
مشرکان “فرشتگانِ آسمان” را “دخترانِ خدا” می خواندند! اما “دخترانِ زمین” را “بنده خدا” هم نمی دیدند!
دخترکان یا در دخترکُشی می مردند یا در ضعف و زبونی نگه داشته می شدند که حتی از گرفتن حقوق اولیه شان عاجز بودند (وَهُوَ فِی الْخِصَامِ غَیْرُ مُبِینٍ)!
در فرهنگ مردسالار و پسرپرور، در واقع این خدا بود که زمین خورده بود؛ که “مدبّرات امر”ش، دختر خوانده می شدند!
مظلومیت “دختر” و “خدا” با هم پیوند داشت!
“دختر” برای “خدای دختران”؛ خدای “مردسالاران” هم “هوی” بود: “مَنِ اتَّخَذَ إِلَٰهَهُ هَوَاهُ “!
اشتباه نکن این خدای زمینی، مونث را دختر خود نمی خواست، #برده_جنسی خود می خواست!
خدا هم این تقسیم ناعادلانه شان را به رخ شان کشید: تِلْکَ إِذًا قِسْمَهٌ ضِیزَىٰ!
اگر خدا محترم می شد، دختر هم؛ دختر عزیز می شد خدا هم!
خدا باید کاری می کرد!
با جاهلیت چه بحث فلسفی کند؟!
چگونه بفهماند خودش “لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ” است و فرشتگان هم “مجرد از ماده” اند و دختر و پسر ندارند؟!
برای “متعمّقون”، چیزهایی گفت؛ حالا باید ذهن ها درباره دختر هم عوض می شد!
خدا، “دختر پروری” کرد!
قبل تر شروع کرده بود و حالا گزارش کار به جاهلیت می داد!
وقتی همه منتظر “پسرِ مسیحایی” بودند، نذر مادری (لَکَ مَا فِی بَطْنِی) را “برای خود”، “قبولِ حَسَن” کرد!
اما او را “دختر” خواست!
در سورپرایز تولد، وقتی مادر از دختر بودن کودکش تعجب کرد، گفت: “لَیْسَ الذَّکَرُ کَالْأُنْثَىٰ”! پسر مثل دختر نیست! (نفرمود: دختر مثل پسر نیست!)
خداوند “دخترِ برای خود” را آزاد (مُحرّر) می خواست نه “زاد و کالا”!
پس بجای “یُنَشَّأُ فِی الْحِلْیَهِ” او را “أَنْبَتَهَا نَبَاتًا حَسَنًا” داد!
فرقها دارند “نشو” با “نبات”… فاصله ها دارند “حلیه”(زیورهای عارضی) با “حُسن”(زیبایی ذاتی)…!
“دخترِ برای خدا”، هم سنخ و هم سخن فرشتگان شد؛ فرشتگان، دختر نشدند اما دختران، فرشته شدند!
از میوه های بهشت خورد!
تو بگو اینبار “آدم”، بهشت بر زمین آورد!
“دخترِ برای خدا” حالا دیگر در “نزاع لفظی”(خصام) ، “بی زبان و عاجز” (غیر مبین) نبود!
نباتش به آنجا رسید که “بیانی” رساتر از “زبان” هم میوه داد!
در مخاصمه یهود لجوج علیه او و زیر سیل تهمت ها، “صبیّ در مهدش” بر پاکی او شهادت داد!
مخاصمه اینقدر “بیّن” و معجزه بود که گروهی از آنسو افتاده، مولودش را “پسر خدا” خواندند! و اینبار خدا پسردار شد!!!
و خداوند این “دخترپروری” را بارها در تاریخ تکرار کرد! مریم(س)، فاطمه(س)، زینب(س)، معصومه(س) و…!
…هرجا که مظلوم می شد یا به دختران ظلم می شد!
اصلا هروقت احتجاجِ مهم و خصامِ سرنوشت سازی داشت، از قبل “برای خود”، “دختری” را “أَنْبَتَهَا نَبَاتًا حَسَنًا” می داد! بجای نشو در جلوه و زینت، رشد در حُسن و زیبایی کند!
برای موقف سقیفه، موقف عاشورا، موقف عفریت مستکبر، موقف آخر الزمان…
خدا با دختر از مظلومیت ها درآمد و درآورد!
محسن قنبریان ۱۴۰۲/۲/۳۰
حجابِ واجب، حجابِ حرام
چرا علمای معترض به بد حجابی و کشف حجاب خود در تذکر لسانی پیش قدم نمی شوند؟!
هر از چند گاهی (بخصوص فصل تابستان) درباره بی حجابی خطبه های غرا یا تذکرات جدی چند تن از ائمه جمعه مشهور را داریم؛ واقعاً هم نگرانی بی جا نیست، اما چرا مثل مرحوم آیت الله بافقی در مقابله با کشف حجاب رضا خانی در حرم حضرت معصومه، خود وارد نمی شوند؟!
آیت الله علم الهدی در جایگاه چه از مثل آیت الله بافقی کم دارد؟!! آیت الله صدیقی که از شیفتگان آن مرحوم و ناقل تشرفات شان هم هست! نهی از منکر لسانی امروز که چکمه رضا خان در جواب ندارد!
اقلا وقتی این بزرگان به حق، هر بی حجابی را دشمن نظام اسلامی نمی دانند[۱]، چرا فقط در حجابِ تریبون و بین طرفداران و تکبیرگویان نهی از بی حجابی می کنند؟!
اگر مقصود از خطبه ها، تهییج مومنین به تذکر لسانی است با اقدام عملی حضرات، شدنی تر است.
نمی شود بعضاً ماشین دودی نشست، پس از گیت های تفتیش هم چند قدم در مردم نبود، مطلقا پیاده از خیابان و برمردم نگذشت و فقط از پشت تریبون، مومنین و پلیس را به جنگ بی حجابی فرستاد!
آیت الله خاتمی یکبار روایت جالبی خواندند[۲]: “ما جعل الله بسط اللسان و کفّ الید و لکن جعلهما یُبسطان معاً و یُکفّان معاً: خداوند زبان را گشاده و دست را بسته قرار نداده بلکه آنان را چنان آفریده که باهم باز می شوند و باهم بسته می گردند”(وسائل الشیعه ج۱۱ص۴۰۴)
وقتی دست پلیس و گشت ارشاد را باز می خواهید، زبانِ دعوت و تذکر پدرانه و عالمانه خود به دختران و زنان جامعه(نه صرفاً شرکت کنندگان در نماز جمعه) را هم باز کنید، روزی یا هفته ای نیم ساعت قسمتی از مسیر ترددتان را پیاده روی کنید و چند تذکر دهید.
مواجهه زنان و دختران را خودتان از نزدیک ببینید. باور کنید شاید زمین و آسمان متفاوت از مواجه شان با تیتر خطبه هایتان -که در فضای مجازی برای آنها می فرستند- باشد!
شاید هم زنان و دخترانی به شما بعنوان زبان حاکمیت، حرفها، درد دلها و احیانا تذکراتی داشته باشند که پس از بررسی عالمانه تان در خطبه هایتان اثر کند؛ این حرفها را محدود ناهیان منکرِ بی حجابی می شنوند، شما هم بشنوید!
خدا می داند این برای هردو طرف مفید و موثر است.
پ.ن:
دو حجاب داریم؛ یکی واجب، یکی حرام!
همه از اولی می گویند، دومی در حجاب شدن مسئولین است. خدا رحمت کند شهید بهشتی را، آنرا حرام مطلق می شمرد؛ یعنی هیچ طوری -ولو در شرایط احکام ثانوی- حلال نمی شود[۳]!
احتجاب مسئولین و مقامات از مردم، نبودن بین مردم در کف جامعه است؛ فقط نبودن در خط واحد و صف نانوایی نیست، حرف نزدن مستقیم با بی حجاب هم هست. ماندن در حجابِ تریبون و طرفدار و تکبیرگو هم احتجاب مذموم است!
محسن قنبریان ۱۴۰۱/۴/۴
[۱] آیت الله خاتمی ۹۸/۳/۳۰
[۲] همان
[۳] اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان در اروپا/ شهید بهشتی ص۱۳۳
“آقازادگی، از غرامت تا غنیمت!”
چکیده منبر وفات حضرت فاطمه معصومه(س)
به نظرتان هزینه های یک مرد انقلابی -مثل امام کاظم(ع)- برای آقازادگانش چیست؟!
غیر از زندان و تبعید مدام خود و متواری بودش دربرخی قریه های کوهستانی شام بالباس مبدل، ۱۹تا۳۷ دختر او همه یا اغلب مجرد ماندند!
کجا آقازادگی از هزینه و غرامت به غنیمت و درآمد بدل می شود؟…
وقتی توصیف و توصیه کلیدی امامان تشیع در حالت حکمرانی به فراموشی سپرده شود که فرمود؛ در آنوقت باید لباس خشن و طعام ناگوار بخوریم والا در عذابیم( ر.ک: الکافی ج۱ص۴۱۰/بحار ج۵۲ص۳۵۹)
این امام و اسوه مقاومت ، معاصر مهدی عباسی عیاش هم بود. جالب اینکه هر دو آقازاده هایی حتی به یک نام دارند:
ابراهیم و ابراهیم، عُلیّه و عُلیّه!
اما این کجا و آن کجا؟! یکی اهل فضل و عبادت و یکی اهل رقص و رامشگری!
فرق آقازادگی در مکتب موسوی(ع) با نحله عباسی چیست؟!
فقط در دوره اختناق و دربدری حال آقازادگان اصیل خانه ی عترت چنین نیست، وقتی برادر این خانه و امام شیعیان ولیعهد دربار می شود هم حال آنان تغییر نمی کند.
فاطمه معصومه(س) در دوره تبعید و زندان مدام پدر و دوره ولایتعهدی برادر یک سیره دارد.
چرا بادیگاردهای سلطنتی همراهی اش نمی کنند؟! چرا در منازل شاهی سکونت نمی یابد؟!…
در آستانه ۴۰سالگی انقلاب موسوی مان بطور طبیعی عمر مردان انقلاب به سرزبان افتادنِ فرزندان و نوه ها و گاه نتیجه ها رسیده است. آقازادگی به سبک اصیل مردان انقلابی معصوم نیاز مبرم ماست. و آقازادگی به سبک منحرفین(از فرزندان ائمه)یا نواده های عباسی آسیب جدی برای باورهای اسلامی و انقلاب اصیل ماست…
این درس و تجربه گرفتن از آن تاریخ مهم است.
مطلب مرتبط
– سخنرانی “آن چهل و چند نفر”
۲۷ آذر ۹۷
محسن قنبریان
سخنرانی/ آن چهل و چند نفر
سخنرانی ایراد شده توسط حجت الاسلام قنبریان در شب وفات حضرت معصومه سلام الله علیها با عنوان «آن چهل و چند نفر» منتشر میشود.