بایگانی برچسب: s

الهیات مردم سالاری دینی!

“ما می‌خواهیم یک حکومت الهی باشد موافق میل مردم، رای مردم، و موافق حکم خدا.

 آن چیزی که موافق با اراده خداست موافق میل مردم هم هست. مردم مسلمانند، الهی هستند، وقتی ببینند عدالت را می‌خواهد اجرا بکند. خدا می‌خواهد عدالت در بین مردم اجرا بشود. خدا می‌خواهد که به حال این ضعفا و طبقه سوم یک فکری بشود نه مثل حالا که همه قدرتها را روی هم گذاشتند، یک عده‌ای می‌خورند تا تُخَمه می‌کنند، یک عده‌ای از گرسنگی ریختند اطراف تهران، و نه آب دارند و نه برق دارند و نه نان دارند و نه چیزی دارند. می‌خواهد عدالت باشد!”

امام خمینی / ۲۱ آبان ۵۷

پ.ن:

الهیات مرتبه اش قبل از حقوق است، به هست و تکوین می پردازد نه به بایسته و قانون.

در نظام تکوین، جماعتِ مردم مسلمان و خداباور، میل شان با اراده الهی همنوا خواهد بود.

البته در مقام کشف حکم خداوند و پرداختن به اولویت های الهی اگر ما اشتباه کردیم:

– یا دچار محاسبه غلط و برچسبِ دین گریزی به مردم می شویم!

– یا دچار توهم همراهی صددرصدی مردم با یافته های مان می شویم!

امام خمینی به خوبی پشت طرح کردن الهیات همراهی رای مردم و حکم خدا (حرف نوی انقلاب سلامی به تعبیر رهبر انقلاب)، از عدالت و اجرای آن مثال می زند. خدا خیلی چیزهای دیگر هم می خواهد بین مردم اجرا شود، لکن درک مهمترین چیز، ضامن بقاء مردمسالاری دینی و همراهی رای و میل مردم با حکومت الهی و احکام اکتشافی ما از خداوند است.

محسن قنبریان

سلسله‌نشست‌های «زن در جمهوری اسلامی؛ از گفتمان تا میدان»

کلیپ تهیه شده از نشست برگزار شده «زن در جمهوری اسلامی؛ از گفتمان تا میدان» در مورخه ۲۲ بهمن ۱۴۰۱ توسط حجت‌الاسلام قنبریان منتشر می‌شود.

  • اولین امر به معروف حاکم توسط یک زن تحقق یافته است.
  • ظرف تحقق ولاء اجتماعی و امر به معروف مومنین و مومنات، جامعه است و بی‌حضور احتماعی امکان‌پذیر نیست.

 

مظنون اول مسمومیت‌های ایدئولوژیک؟!

مسمومیت زنجیره ای دانش آموزان فرصت مناسبی است تا خاستگاه این جور پدیده ها در فرقه هایی که مظنون اصلی به حساب می آیند مرور شوند!

فرقه ای که مادر را با شستشوی مغزی وا می دارد تا با شیر حاوی سیانور بچه یک ساله اش را بکشد؛ مظنون جدی تری در این حوادث به حساب نمی آید؟!

بخصوص وقتی برای اینگونه اعمال قرائتی ایدئولوژیک و فرقه ای -نه صرفاً سیاسی- هم بیان کنند.

سرنوشت ۸۰۰کودک پادگان اشرف آدرس آخرین جنایت سازمان یافته ی ایرانی تبار درباره بچه ها و دختر بچه هاست!

– زندگی شبانه روزی در پانسیون ها و حق صدا نکردن مادر خود در ملا عام!

– منع ادامه تحصیل و از ۱۳سالگی با شست و شوی مغزی جزء تشکیلات کردن!

– قبل از سن قانونی، دختران را در اختیار فرماندهان در ازدواج و طلاق های ایدئولوژیک قرار دادن!

– دستور به مهاجرت اجباری بچه ها؛ بخاطر اینکه بچه، استحکام خانواده و آن موجب غلبه عشق و عاطفه خانواده بر وفاداری به سازمان و رجوی نشود!

– بردن زیر بمباران آمریکایی ها در عراق برای توجیه مهاجرت اجباری!

– پانسیون های اروپا هم یک پادگان جدید  برای بچه ها که فقط مجازند ویدئوهای سازمان را -بجای تلویزیون- ببینند؛ هر ارتباط با والدین هم ممنوع!

– ۳۰درصد آسیب روانی بچه ها برای فرقه ای که برای ۴۰۰۰نیرویش، ۱۰زندان در اشرف داشت؛ هزینه مجازی است!

مقاله زنان و کودکان قربانیان فرقه تروریستی منافقین را اینجا بخوانید: زنان و کودکان قربانیان فرقه تروریستی منافقین (مقاله علمی وزارت علوم)

پ.ن:

نکته حائز اهمیت اینکه:

آنچه از رواداری خشونت درباره زنان، منع تعلیم دختران و سخت گیری بر آنها بعنوان گزاره های بنیادگرا، بهانه اتهام به مذهب شده؛  نیز روزی ساخت یا جعل فرقه ای بوده است که مقابل اسلام اصیل محمد(ص) قد علم کرده است! و نوعاً نظر مشهور اسلام شناسان اصیل واقع نشده است!

– مواجهه خشن خلیفه ای با زنان و حضور اجتماعی آنها، زمینه جعل احادیث و شیوع قرائتی خاص از اسلام در پیروانش شده است! برای نمونه اینجا بخوانید: رواسازی خشونت علیه زنان در احادیث مجعول

– در مقابل، فرقه خوارج برای جبران کمبود نیرو، زنان را به جنگ و اِعمال خشونت می کشاندند!

نمونه ای را اینجا بخوانید: بررسی نقش زنان نظامی خوارج در قرن اول هجری (با تکیه بر عراق)

نظر اسلام اصیل درباره زن و دختر، در انقلاب اسلامی بروز کرد و معجونی از آن نظرات منحط هم در فرقه رجوی مدرنیزه شد: هم زن، تروریست شد و هم مادری و همسری به محاقِ فرقه رفت!

طلاق ایدئولوژیک، نشستن یک زن و مرد در کابین جلوی ماشین را تحریم و تا بچه کشی پیش برد!

 

محسن قنبریان ۱۴۰۱/۱۲/۱۰

اولین تحجر پس از انقلاب در حوزه زنان

خانم منیره گرجی فرد تنها زن حاضر در مجلس خبرگان قانون اساسی است. او همسر یک کفاش ولی سخنران پرشور قبل از انقلاب، گاه همراه طالقانی و گاه حتی در مدارس یهودی است.

وقتی وعده های برخی زنان غربزده برای مجلس خبرگان را می شنود، برای حفظ انقلاب و با حمایت شهید بهشتی کاندید می شود و نزدیک ۲میلیون رای می گیرد.

اولین مواجهه خط تحجر با او در همان مجلس خبرگان است. نماینده ای می گوید: این مجلسِ گناه است! یک زن و ۷۰ مرد؟! و تهدید می کند اگر این زن بیرون نرود ما می رویم!

خانم گرجی پشت تریبون می رود و می گوید: من مطمئنم گناه نمی کنم هرکس فکر می کند مجلس، مجلس گناه است تشریف ببرد!

می گوید آن مجلس سه ماهه، اندازه ۵۰۰سال رنجش داده است! و البته از حمایت یاران صدیق امام هم گفته است.

درباره اش گفته اند اصول مربوط به زنان با تلاش و کوشش او بود.

حتی برای حذف قید “رجل” در شرایط رئیس جمهور تلاش می کند پیش امام می رود و امام می فرماید شما نماینده اید بگویید چه کنیم؟!

* قسمتی از مصاحبه شان را اینجا بخوانید: ناگفته‌های خواندنی تنها زن تاریخ خبرگان

* پ.ن: در ویدئو خانم گرجی فرد از تحقیر زنان می گوید که خداوند سرّ الهی را به یکی از آنان گفت اما در رادیو و تلویزیون گفته میشود: اسرار خود را به زنانتان نگویید!

محسن قنبریان

سوژگی فقه در ابژه سکولاریزاسیون!

نقدی بر یادداشت آقای میلاد دخانچی

  • اصلا فقه، همان که شما می‌گویید(!):
    • گرایش سلطه گر نسبت به زن!
    • زن گریز یا حتی زن ستیز!
    • گریز از سوژگی و هیاهو و تشویق های زنانه تا همه آنچه شمرده اید!
      (بحثش بماند برای بعد)

  • به تصریح تان از ورزشگاه تا اقتصاد و فرهنگ و سیاست هم زیر چتر این فقه است که خسارت همه را برای او فاکتور کرده اید!

و نوشته اید: “برای دفاع از الهیات خود دست به دامن فلفل می شود. بنابراین ماجرای فلفل، نه نتیجه عملکرد سهوی فلان کارگزار و یا بدسلیقگی در اجراست. فلفل اسلحه ایست که فقه زن گریز (اگر نگوییم زن ستیز) برای دفاع از کیان خود در دست میگیرد”!

بنظرتان: فقه و بانیان آن مقصرند چون عقب ماندگی خود را با توسل به قوه قهریه دولت مدرن جبران می کنند، اینجاست که “فلفل” متولد میشود!

از خود نپرسیدید:

  • این فقهِ فهم شده شما با آن تسلطش بر فرهنگ و سیاست در ایران، چطور با اینهمه سوژگی زنان در رسانه ملی کاری ندارد و فقط به دیدن چند سانت ساق پای لخت مردان در نمای دور ورزشگاه و احیانا استماع چند فحش گیر داده است؟!!
  • پخش ورزش های بانوان و دهها کار بدن نما و فریبا از دختران و زنان در مثل برنامه عصر جدید و دهها برنامه دیگر، سوژگی و عاملیت زنان نیست؟! یا این استاندارد های دوگانه و تناقض ها ریشه در جایی غیر از فقه سنتی و مرجعیت دارد؟!
  • اگر حداقلِ کار این فقه در دفاع از کیانش و بیرون نیافتادن از قدرت، گاز فلفل ورزشگاه مشهد است چرا رسانه ملیِ تحت سیطره خود را از سوژگی های نو به نوی زنان پالایش نمی کند؟! و حتی به اطوار جدید سوژگی زنان با روی خوش جایزه و نشان می دهد؟!!

  • بنظرم از میانه راه به خطا رفته اید!
  • ظاهرا جریانی سکولار و کاملا هوشیار دارد این تناقض ها و استانداردهای دوگانه را مدیریت می کند و به جایی رهسپار است!
  • با یک دست در اصلی ترین ابزار سوژگی (رسانه) فقه زدایی می کند و تماشاگر میلیونی می افزاید و با دستی دیگر پشت درب ورزشگاه، زنان را به جنگ فقه و مرجعیت فقهی می کشاند!
  • اینگونه هر روز سیل مهاجم بیشتری به فقاهت تولید می شود!
  • این روند به گذر بیشتر جامعه از فقه (بالقوه و بالفعلش) می کشد! به جای شرع، عرف یا تفقه عرفی می نشیند!
    دقیقا این، تامین نیاز همان دولت مدرن و همسو کردن حکمرانی مدرن با تئوری های مدرن(عرفی سازی و سکولاریزم) می باشد!
  • با این تدابیر، مرجعیت سنتیِ تضعیف شده در جامعه هم دیگر نمیتواند در روندهای قدرت و حکمرانی، مؤثر و مراقب باشد!
    فرداها بهتر می توانند ولایت فقیه را از ولایت فقه به ولایت یک معمم عرفی اما مسلط به دولت مدرن تنزل دهند! (مباد آن روز)
    بلاتشبیه؛ ملکه و سلطنت هم متعلق به قرون میانه است که سایه اش در دولت مدرن مانده است!

و دقیقا ردپای همین تناقض ها را در سیاست و اقتصاد هم می بینید:

  • حرمت نزول خواری سنتی اما آزادی ربای بانکی و خلق پول بانکهای تجاری!
  • وجوب خمس بر پس اندازهای سالیانه خانواده برای خرید خانه و ماشین، اما معافیت عملی از خمس و بعضاً مالیات برای معادن واگذاری شده!
  • و…

جریان عینی سکولاریزاسیون، فقه را هم در ذهنیت خود عرفی و سکولار می خواهد تا یک دستیِ دولت مدرن با تئوری های مدرن را موجب شود. سراغ کنشگران میدانی این جریان را باید در نظام دیوانی و حتی انتظامی_امنیتی (کشوری و لشکری) گرفت!

محسن قنبریان ۱۴۰۱/۱/۱۳

چرا اعتراض ائمه جمعه و مجامع حوزوی برای یک تخلف در حوزه زنان و حجاب با صدای بلند و پرتکرار شنیده میشود اما در حوزه عدالت، اشرافیت مذهبی یا مفاسد اداری نه؟!

  1. سادگی و بساطت اولی ولی پیچیدگی و ترکیبی بودن مواردی از دومی، تخصص بیشتری را می خواهد.
  2. ولی را قشر غیر مذهبی مرتکب میشود دومی بسا متهمش از قشر مذهبی یا مقامات سیاسی-مذهبی باشد! حتی جسارت سئوال از دومی در این طیف،سخت و کمیاب است.
  3. ولی با یک صوت یا ویدئو ولو تقطیع شده ثابت میشود اما دومی بین نفی و اثبات میان رسانه های داخلی وخارجی چرخ می زند و همیشه خطر بازی در پازل دشمن را دارد پس ریسک نمی کنند!
  4. اولی در کارکرد شهروندان(رعیت)تحلیل و دومی در حوزه حکمرانی تحلیل میشود؛ فریاد وعظ بر رعیت را وظیفه خود می دانند اما حتی سئوال از دومی را تضعیف حاکمیت اسلامی می دانند! یا واعظش را غیر از خود(رهبری و…) می شمارند!
  5. ولی هزار سال ثابت حرام مانده اما بخش هایی از دومی(مثل اشرافیت مدرسه کاخ ها، مسجد کاخها و…) در دوره شاهان شیعی تئوریزه شده:قد یلیق بسلطان ما لایلیق بغیره! فرهنگ دهه اول انقلاب هم قاعده را برایشان عوض نکرد!
  6. و…

دلیل هرچه باشد نتیجه یا اثر وضعی در افکار عمومی یکی است:تبعیض دین خواهی!

خواستم از عدم همراهی عذر بخواهم که برای بسیاری دیگر غیر از این آقایان هم خانواده و ازدواج و حجاب مهم و بی بندباری و لاابالی گری مضر است؛ لکن زیادتر شدن این صدا در کنار آن سکوت و به هم خوردن توازن دین خواهی مورد ملاحظه است.الحمدلله پس از عذر خواهی هنرمند و وزیر ارشاد هم هنوز خیل اعتراض می رسد و من به الکفایه موجود است!