بایگانی برچسب: s

انقلاب اسلامی زنده باید مراقب ج.ا.ا باشد!

دائما به تمایز «انقلاب اسلامی» از «جمهوری اسلامی» توجه داده شده است؛ تمایزی در عین اتحاد (نه وحدت)؛ تمایزِ روح از بدن[۱].

ممکن است دست و پا یا حتی عضو مهمتری از آن جسم، معیوب شود؛ نیاز به فیزیوتراپی و تمرین دادن یا حتی جراحی داشته باشد تا روح بماند.

شهرداری‌ای که کاخ‌های مجلل و ویلاهای مشمول تخلفات را تسامح می‌کند ولی آلونک زن بیچاره‌ای را ویران می‌کند از این قسم است.

رهبر انقلاب هم ناظر به آن تمایز بود که در شروع رهبری گفت: «خدا نکند که ما سرنوشتمان به آنجا برسد که جمهوری اسلامی از انقلاب جدا شود و با او نباشد[۲]»!

بدنه‌ی زنده انقلاب یعنی دست برنداشتن جوانان از «نظریه نظام انقلابی»: با انعکاس و انتقاد رسانه‌ای کاری کنند که بخش دیگر نظام، شبانه شهردار و عوامل تخریب را احضار کند!

یعنی «جوشش انقلابی» که: بلافاصله خانه تخریب شده، توسط نیروهای جهادی انقلاب ساخته شود!

این رویه ج.ا.ا را انقلابی خواهد کرد.

محسن قنبریان

[۱] ر.ک: نشست عدالخواهی در نظام ولایت

[۲] ۱۹/۴/۶۸

جمهوری اسلامی ایران مساوی رهبران انقلاب نیست!

جمهوری اسلامی ایران یک نظام بروکراسی و تصمیم‌سازی است که حتی رهبر انقلاب از خدا می‌خواهد که روزی جمهوری اسلامی ایران از انقلاب اسلامی جدا نشود.[۱] پس الزاما هم روند و نتیجه‌اش نظر شخصی رهبران انقلاب نبوده است ولو قانوناً از آن حمایت کنند.

و الا:

  • معنی نداشت؛ امام بفرماید با نخست وزیری بازرگان و ریاست جمهوری بنی‌صدر و قائم مقامی منتظری مخالف بودم.
  • معنا ندارد رهبری درباره نظارت‌ها بر مسئولین و نهادها بگوید: «در کشور ما متأسفانه هنوز تخصّصی، علمی و کارآمد نیست. در مواردی، بی‌طرفانه هم نیست؛ این را بایستی اعتراف کنیم[۲].» یا برخی قوانین مصوب را خلاف نظر شخصی خود بخواند.

البته دستی در کار است تا این دو را مساوی هم جا بزند تا:

  • یا نقد و اصلاح نظام بروکراتیک و تصمیم‌سازی را با اتهام مقابله با ولایت شکست دهد و ساختار ناقص و مدیر معیوب را ذیل آن بپوشاند.
  • یا در مقابل، همه عیوب آن را بر رهبران بریزد و قدرت راهبری به سمت وضع مطلوب را بگیرد.

آدم‌های بسیط و شعاری در یکی از این دو چاله می‌افتند!

محسن قنبریان

[۱][۱] مضمون از صحبت‌های رهبری به تاریخ ۱۹ تیرماه ۱۳۶۸

[۲] ۷۹۱۲۰۹

برای دریافت تصویر در اندازه اصلی روی عکس کلیک کنید.

مطلب مرتبط: برای مشاهده مطلب روی اینجا کلیک کنید.

“انقلاب-ارتجاع”؛ خطری که بود، خطری که هست!

گزارشی از خطر ارتجاع در انقلاب محمدی و خمینی به روایت آیت الله خامنه‌ای

از ۵٢ تا ٩۶، ۴۴ سال بازگوی یک خطر بدون محافظه‌کاری

در هیأت مجازی برنامه تلویزیونی ثریا ٩٩/٧/٢٣

دریافت فایل «”انقلاب-ارتجاع”؛ خطری که بود، خطری که هست!» | “دریافت از پیوند کمکی

به خاطر بهشتی!

خیریه‌هایی مستعد شرّ!

چرا ناگزیریم به خیریه‌های مقامات مسئول حساس شویم؟!

از دهه۷۰ به اینسو با خیریه‌هایی مواجه‌ایم که موسس و هیئت مدیره آنرا جمعی از مسئولین تشکیل می‌دهند: استاندار، امام جمعه، برخی فرماندهان نیروهای مسلح که بعضا علیرغم وجود اختلاف رأی سیاسی یکباره در یک خیریه با هم جمع میشوند!

این سالها در استان‌های متعدد می‌توان از اینگونه خیریه‌ها سراغ گرفت.

با نمونه‌نگاری یکی از آنها (خیریه‌ای در استان کرمان که سال‌های قبل پر چالش شد) دلیل حساسیت بر اینگونه خیریه‌ها را از سوی عدالتخواهان و مطالبه‌گران مرور می‌کنیم:

تشکیل توسط استاندار وقت، امام جمعه وقت و برخی مسئولین.

اثرگذاری موقعیت حقوقی موسسان بر گسترش منابع مالی موسسه: ایجاد منطقه ویژه اقتصادی ارگ جدید بم، منطقه اقتصادی سیرجان، هواپیمائی ماهان(۱۰۰%سهام)، کرمان خودرو(۵۰%سهام) و سهامداری در ۳۰شرکت!

واضح است چنین رشد سرمایه‌ای برای خیریه‌ای دیگر که چنین مقاماتی هیئت مدیره‌اش نیستند، امکان پذیر نیست.

معافیت از مالیات بخاطر خیریه بودن و افزون شدن سرمایه از هزار میلیارد.

تغییر اساسنامه با اتمام مسئولیت حاکمیتی موسسین، با مادام العمر کردن خود و امکان جایگزینی فرزندان و نزدیکان بجای خود!

(موروثی کردن موسسه‌ای که با رانت‌های دولتی تجمیع منابع کرده است!)

عدم شفافیت مالی و ارائه صورت مالی و خدمات(مثل عمده خیریه‌های کشور).

وقتی بدانید نزدیک ۷هزار خیریه از مجموع خیریه‌های کشور در اقتصاد ایران فعالیت اقتصادی دارند که به گفته نائب رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس(پورابراهیمی) فقط یک شرکت از زیر مجموعه‌های یک خیریه‌اش، دارائی‌اش ۴میلیارد دلار ارزش دارد؛ آنوقت بر آنها (بخصوص موسسان متنفذ) بیشتر حساس می‌شوید.

به گفته دستیار ویژه رئیس جمهور در امور شهروندی گردش مالی خیریه‌ها بین ۳۰تا۴۰ هزار میلیارد است که با وجود این همه فقیر و ناتوان در جامعه (بیش از ۱۱میلیون) همخوانی ندارد و حسابرسی و شفافیت و پرسشگری از خیریه‌های بزرگ و وابسته به مقامات را بیشتر می‌کند.

اصل۱۴۱ قانون اساسی دو شغله شدن مقامات و کارگزاران را منع کرده است؛ اما معمولا روح این اصل بشکل صوری دور زده میشود: مثل عضو هیئت مدیره کردن فرزندان بجای خود، پاداش و هدیه بجای حقوق و مهمتر: ثبت موسسات غیر انتفاعی و خیریه بجای شرکت‌های خصوصی!

در حالیکه عضویت مسئولین شاخص یک استان در یک یا چند خیریه، امکان بهره‌مندی بیشتر خیریه از فرصت‌های حاکمیتی (بخوانید رانت) در برداشت پروژه‌ها و واگذاری‌ها و… را فراهم می‌کند؛ تا پس از اتمام مسئولیت، از آن آورده بزرگ به تشخیص خود بهره‌برداری کنند!

بی حساب نیست مقامات روحانی و کشوری و لشکری استان‌ها سال‌های منتهی به تعویض یا بازنشستگی به فکر تاسیس این خیریه‌ها می‌افتند! یکباره نباید متهم کرد اما حساسیت و مطالبه‌گری برای شفافیت و بالاتر تعقیب منع قانونی از چنین رویه‌هایی باید وجهه همت عدالتخواهان قرار گیرد.

محسن قنبریان ۹۹/۶/۱۵

سرمایه‌داری در لباس اسلام!

سه رکن سرمایه‌داری: نگاه کالائی به همه چیز(حتی ارزش‌ها)/ دغدغه فربه شدن و تزاید سرمایه و سود/ تبدیل کردن ثروت به قدرت سیاسی.

پروژه اصلاح‌طلبی را متفکرانش [نه احیای آرمان‌های انقلاب ۵۷ و آسیب‌زدایی از آن بلکه] تبدیل ثروت طبقه جدید به قدرت سیاسی و ایجاد الگوی مشروطیت انگلیس خواندند: کاستن از اختیارات ولی فقیه به نفع طبقه سرمایه‌دار! (خواندن چند سند)

آن شاخصه‌های سرمایه‌داری منحصر در یک جناح نماند و حتی برخی نهادهای زیر نظر رهبری و برخی مراکز دینی را هم آلوده کرد: برخی وقف‌ها و خیریه‌ها تا برخی نهادهای مالی برخی تولیت‌ها و…

این طبقه سرمایه‌دار که نماینده سیاسی هم یافته است فقط دنبال گرفتن دولت و مجلس و… نیست. هدف: سلطان کردن ولی فقیه با اختیارات محدود است! (خواندن سند)

فرق جوهری ولایت با سلطنت؟!

آیا انقلاب اسلامی مصون است در ادوار آتی (مثل انقلاب پیامبر) ولایت، جای خود را به سلطان ندهد؟! (سلطانی با عمامه و عبا!)

کلمات “نظارت بر رهبری و نهادهای تحت امر”، “لزوم پاسخگوئی” و مانند آن بین جوانان عدالتخواه و آن طبقه اشراف، مشترک لفظی است. دو خاستگاه و دو غایت متفاوت دارد…

کاملتر را در این ویدئو ببینید!

برای آنها که می‌خواهند بیشتر بدانند:

تاریخ پیدایش این سرمایه‌داری در اروپای معاصر، پیدایشش در جهان اسلام و ایران پس از انقلاب را حجت الاسلام قنبریان در سلسه بحث “عاشورای طاغوت اقتصادی ، کرب و بلای اقتصاد طاغوتی” در دهه محرم سال ۹۳ طرح کرده‌اند که جلسات ۶و۷و۸ آن مربوط به این مباحث است.

گوش دادن کل آن مبحث بخصوص این سه جلسه را به مشتاقان توصیه می‌کنیم:

پیوست ویدئو سرمایه‌داری در لباس اسلام!

ص۱۴و۱۵ مصاحبه اندیشه پویا با رئیس مرکز استراتژیک ریاست جمهوری را ببینید:

_”پروژه آقای روحانی، زدودن چپ‌زدگی(یعنی ایدئولوژی) از انقلاب اسلامی است”!

-ایده شکل‌گیری “چتم هاوس” در ایران بعنوان مرکزی نزدیک به رئیس جمهوری.

درباره موسسه سلطنتی چتم هاوس و موسسات خواهرش در آمریکا و استرالیا و آفریقای جنوبی و پاکستان و کانادا  بیشتر تحقیق کنید.

درباره شرکاء و حامیان و اعضای حقوقی چتم هاوس که شرکت‌های بزرگ چند ملیتی دنیای سرمایه‌داری است (شورون، شل، توشیبا، مورگان و…) بیشتر تحقیق کنید.

ایدئولوژی‌زدایی از انقلاب‌ها و هضم در دنیای سرمایه‌داری و ایجاد منافع مشترک بین نخبگان سیاسی و اقتصادی این کشورها با دنیای سرمایه‌داری، وجه همت این اندیشگاه‌هاست. نقش اینان در توافق هسته‌ای ایران و آمریکا را بررسی کنید.

این مثال را هم بر نمونه‌های ذکر شده در ویدئو بیافزایید تا پازل کامل‌تر شود.

تابلوی قداست!

به این جهت‌گیری معصوم بسیار باید توجه کرد که :

صحنههای تبرّک‌گیری از موی تقصیر[تراشیده در حج و عمره] و آب وضوی پیامبر -که یک قطرهاش بین مسلمانان، زمین نمیافتاد- را نشانهی تقدّس جامعه نخواند!

تقدّس جامعه را به این نشانهگذاری کرد که: “ضعیف در جامعه بتواند بدون لکنت حقش را از قوی بگیرد”!

(عهدنامه مالک اشتر/ امیر المومنین از مکرر گفتن این سخن توسط پیامبر(ص) میگوید)

اگر خواستید ببینید چقدر با جامعه مقدّس در فرهنگ اهلبیت فاصله داریم، نگاه کنید ببینید:

چقدر تبرّک از مقدسات را جای تقدّسِ جامعه جا زدهایم؟!

و در مقابل، طرح چند حقخواهی و عدالتطلبی برای ضعفاء را به صلاح جامعه ندانسته و تازه موجب تضعیفِ تقدّس نظام میشماریم؟!

محسن قنبریان
۹۸/۳/۲۴

سخنرانی/ دین‌فروشی و دین‌بازی دو آسیب عینیت سیاست و دیانت و درمان آن

سخنرانی با عنوان «دین‌فروشی و دین‌بازی دو آسیب عینیت سیاست و دیانت و درمان آن» ایراد شده توسط حجت الاسلام قنبریان در سالگرد رحلت حضرت امام خمینی(رضوان الله علیه) در سال ۱۳۹۵، منتشر میشود.

دریافت سخنرانی «دین‌فروشی و دین‌بازی دو آسیب عینیت سیاست و دیانت و درمان آن» | “دریافت از پیوند کمکی

خطر احیای سوسیالیزم!

مطالبه حقوق “طبقه کارگر”، نقطه کانونی احزاب کمونیستی بود.

امام خمینی در اولین روز کارگر بعد از پیروزی(۱۱اردیبهشت ۵٨) حزب داس و چکش و همه گروه‌های انحرافی مارکسیستی را با این جمله خلع سلاح کرد:

“حق تعالی مبدأ کارگری و کارگر است[۱]“!

شعار دیگران را از دستشان گرفت و در هاضمه اسلامی و نگاه توحیدی خود ذوب کرد (لینک را مطالعه کنید)

عدالت خواهی، #خانه_زاد_انبیاء[۲] و قاب سر در تشیع و ترجیع بند نهج البلاغه است. سنی و مسیحی درباره امیرالمومنین قبول کردند:”قُتِل فی محراب عبادته لشده عدله”![۳]

اما برخی دوستان حزب اللهی، این شعار و آرمان اساسی را بخاطر چند اشتباه برخی مدعی عدالتخواهی، راحت به کسر و انکسار و حتی فحش و لعنت می‌بندند! طوری که انگار لکه نجسی را از شریعت و ولایت می‌روبند!

اینان زشتی تعابیرشان درباره عدالت‌خواهی را وقتی می‌چشند که بخاطر خودسری‌های عده‌ای بنام ولایت(که رهبری فرمود جگرش را خون می‌کند!)؛ طرف بحثشان، ولایت‌پذیری را بکوبد. از ولایت‌مداری کثیف و لعنتی سخن بگوید!

در حالیکه نه خودسرها، ولایت‌مداران ترازند و نه آنارشیست‌ها و بی‌انصاف‌ها، عدالتخواه! گرچه هردو مدعی‌ترند!

غلبه این رویکرد درباره عدالت، واگذاری شعار و پرچم تشیع به رقیب و احیای دوباره سوسیالیزم و مارکسیست‌های مسلمان در جامعه را در پی خواهد داشت!

محسن قنبریان
۹۹/۳/۱۱

[۱] https://b2n.ir/103118

[۲] ۲۵/ حدید

[۳] http://farsi.khamenei.ir/newspart-index?nhid=197&npt=9&nht=1