۲۳/ درسهایی از نهج البلاغه

جلسه بیست و سوّم «سلسله درس‌های نهج البلاغه»، مورخه ۱ بهمن ماه ۱۴۰۰ به همّت هیات راه فاطمه(س) قم برگزار شد. صوت این جلسه منتشر می‌شود.

جلسه بیست و سوّم «سلسله درس‌های نهج البلاغه» | “دریافت از پیوند کمکی

فرق مارق و سابق!
  • مارق، خوارج و خارج شده از دین ، کسی که خود را مقدم بر امام کند، نه در فعل بر امام سبقت بگیرد!
  • خوارج در فعل از امام عقب ماندند؛ نه اینکه جلو افتادند! امام قائم بود ولی آنها قعود کردند!
  • درباره عبدالله بن ابی سرح پیامبر(ص) مسلمین را سرزنش کرد که چرا در سکوتش او را نکشتند! بعدا مردم مصر بر او اعتراض و ۲۰۰۰نفر به مدینه آمدند؛ حضرت امیر(ع) در حال قیام نبود اما بعدا این قیام را در نامه۳۸ ستود!
  • فاطمه(س) در قیام و امام در قعود بود، او “السابقین الی ارادته” بود اما “المتقدم لهم” نبود!

*گوش دادن این فایل را به کنشگران سیاسی-اجتماعی توصیه می‌کنیم

حجت الاسلام قنبریان

فرق مارق و سابق!

مارق یعنی چه کسی؟!

  • “فالراغب عنکم مارق” یعنی پشت کننده و اعراض کننده از ائمه مارق و خارج شده از دین است.(زیارت جامعه)
  • “المتقدم لهم مارق” یعنی کسی که خود را مقدم بر ائمه کند، مارق است.(صلوات شعبانیه)
  • مصداق مارقین، خوارج اند. غلط مشهور این است که المتقدم لهم را پیشی گرفته در فعل بر امام معنا می کنند! در حالیکه برخی پیشی گرفتن ها “السابقین الی ارادته” و سبقت ممدوح است!
  • اصلا خوارج از امام پیشی نگرفتند! بلکه برعکس عقب ماندند! حضرت امیر(ع) شبش لیله الهریر داشت و تا صبح شمشیر زد که ذوالفقار تاب برداشت! فردا صبح قرآن بر نیزه شد؛ خوارج از امام قائم و مبارز عقب افتاده و اهل قعود شدند!
  • خوارج، خود را مقدم بر امام می دانستند و این همان اعراض از امام است؛ پس دو تعبیر بر هم منطبق اند.

سابق کیست؟

  • “السابقین الی ارادته”(دعای عهد) یعنی کسانی که وقتی به روش درست و تفقه موجه، اراده امام را کشف کردند بر آن سبقت می گیرند!
  • عبدالله بن ابی سرح از اولین اسلام آورندگان و کاتب وحی شد اما در نوشتن آیات خیانت و به منافقین می گفت آیات را تغییر می دهم!(الکافی ج۸ص۲۰۱) پیامبر او را راند، او مرتد و به مشرکین مکه پیوست؛ پیامبر دستور داد در فتح مکه جزو کسانی باشد که حتی اگر به پرده کعبه آویخته باشد او را بکشند!

چون برادر رضاعی و هم شیر عثمان بود، عثمان او را نزد پیامبر آورد و طلب امان کرد. پیامبر تا سه بار رو برگرداند، بار سوم امان داد. پیامبر بعد از مسلمین گله کرد: من بار اول و دوم سکوت کردم تا یکی برخیزد و گردن خائن را بزند! مردی از انصار گفت چه خوب بود اشاره می کردید! فرمود شایسته انبیاء نیست که  نگاه پنهانی کنند(ودستور قتل دهند)(تفسیر القمی ج۱ص۲۱۰وص۲۱۱)

الان تلکیف پیامبر غیر از تکلیف مومنان بود و پیامبر طلب سبقت در فعل و پیشی گرفتن می کرد!

توجه: این اراده به شکل قطعی کشف می شد چون قبلا حکم اعدام  داده بود و الان هم دو بارِ اول امان را نپذیرفت.

اینرا نباید با منویات خوانی ولیّ امر با ذوق و تحلیل یا پچ پچ فلانی از فلان دستگاه اشتباه گرفت!

– این عبدالله بن ابی سرح در دوره عثمان والی مصر شد. ۱۲سال به ظلم و تعدی بر مردم حکومت کرد. اعتراض بالا گرفت، ۲۰۰۰نفر از مردم به نمایندگی به سمت مدینه آمدند. علیرغم وعده های عثمان، نامه او به عبدالله کشف شد که گفته بود سران معترضین را دار بزن! اینبار برای عزل خودِ عثمان برگشتند و اولین حلقه معترضین عثمان شدند. مردمی از کوفه و بصره و مدینه هم پیوستند و به محاصره خانه عثمان و قتل او انجامید.

– حضرت امیر(ع) در این ماجرا پیشوای قیام کنندگان نبود، شهرها نمی گشت که دعوت به قیام کنند و حتی بعد محاصره، حسنین را برای حفاظت عثمان فرستاد!

– اما بعدا وقتی مالک اشتر را به سمت مصر فرستاد ،آن قیام مردم مصر را در #نامه۳۸ ستود: “از بنده خدا علی امیر المومنین به مردمی که برای خدا غضب کردند وقتی که خداوند در زمین عصیان و حق الهی ربوده می شد، پس جور خیمه خود را بر نیکوکار و فاسق و مقیم و مسافر برپا کرده بود…

اینجا امام در وضعیت قیام نبود اما قیام مردم را “غضب برای خدا” می خواند! این هم نمونه ای دیگر از کشف اراده امام است و مثال برای “السابقین الی ارادته”.

– جالب اینکه عبدالله هردو بار با سکوت ولیّ(پیامبر و حضرت امیر) مواجه بود بار اول مردم سبقت در عمل نگرفتند بار دوم گرفتند و این مدال را از امام گرفتند!

فاطمه(س) برترین سابقین!

  • از این گفته اش به حضرت امیر فهمیده میشود وضعیت امام، قعود است: “مثل جنین نشسته و در خانه تهمت نشسته ای!…آن روز که شمشیرت را زمین نهادی، خانه نشین شدی! تو شیر شکار کننده گرگها بودی که الان فرش زمینی!”
  • اما در همین وضعی که تکلیف امام قعود بود، مردان انصار را به قیام آن هم قیام به شمشیر دعوت می کند. در نکوهش انصار به زنانشان فرمود: چه زشت است کُندی شمشیرها!

فاطمه(س) در حال قیام و دعوت به قیام است گرچه وضع امام قعود است!

تشخیص درست سبقت نیاز به تفقه و هم زمانه شناسی دارد…

  • بی اخلاقی در عدالتخواهی و حتی خروج از انقلاب، اجتماع امر و نهی موردی است نه حقیقی!
  • بخاطر اینها که تا آخر هم خواهد بود نمی توان عدالتخواهی مدنی و اجتماعی را تعطیل کرد!
  • مثل منکرات درون شعائر حسینی (دروغ در روضه یا چماق کشی در دستجات) است که موجب حکم به تعطیلی شعائر نمی شود و اینها را باید اصلاح کرد.

* برشی از درسهای نهج البلاغه جلسه ۲۳/ ۱بهمن۱۴۰۰

* نکات زیادی در فایل صوتی شاید مفید برای کنشگران سیاسی اجتماعی باشد!

حجت الاسلام قنبریان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *