سخنرانی با عنوان «مع الحسین علیه السلام» ایراد شده توسط حجت الاسلام قنبریان ظهرهای ماه محرم ۱۴۰۱ ش، در هیئت محبان سیدالشهداء ع شهرستان بهبهان منتشر میشود.
بایگانی برچسب: s
سخنرانی/ هویت نهضت حسینی
سخنرانی با عنوان «هویت نهضت حسینی» ایراد شده توسط حجت الاسلام قنبریان شبهای ماه محرم ۱۴۰۱ ش، در هیئت منتظران مهدی عج شهرستان بهبهان منتشر میشود.
دریافت شب اوّل سخنرانی «هویت نهضت حسینی» | “دریافت از پیوند کمکی”
شب اول: نسبت با مردم!
دریافت شب دوّم سخنرانی «هویت نهضت حسینی» | “دریافت از پیوند کمکی”
شب دوم: مقابله با بدعت ولایتعهدی
دریافت شب سوّم سخنرانی «هویت نهضت حسینی» | “دریافت از پیوند کمکی”
شب سوم: آزادی و آزادگی
دریافت شب چهارم سخنرانی «هویت نهضت حسینی» | “دریافت از پیوند کمکی”
سخنرانی شب چهارم به علت مساعد نبودن شرایط جوی و حادثهی توفان برگزار نگردید.
دریافت شب پنجم سخنرانی «هویت نهضت حسینی» | “دریافت از پیوند کمکی”
شب پنجم: آزادی و آزادگی ۲
دریافت شب ششم سخنرانی «هویت نهضت حسینی» | “دریافت از پیوند کمکی”
شب ششم: نهضتی انسانی(مردانه_زنانه)!
دریافت شب هفتم سخنرانی «هویت نهضت حسینی» | “دریافت از پیوند کمکی”
شب هفتم: نهضتی انقلابی_عقلانی (عقلانیت انقلابی)
دریافت شب هشتم سخنرانی «هویت نهضت حسینی» | “دریافت از پیوند کمکی”
شب هشتم: نهضتی عدالتخواهانه!
دریافت شب نهم سخنرانی «هویت نهضت حسینی» | “دریافت از پیوند کمکی”
شب نهم: نهضتی اخلاقی!
دریافت شب دهم سخنرانی «هویت نهضت حسینی» | “دریافت از پیوند کمکی”
شب دهم: نهضتی معنوی!
آیا قیام حسینی مردم سالار هم بود؟!
(مرحله نیابت مسلم(ع) در کوفه)/ شب عرفه۱۴۰۱/ مسجد دانشگاه تهران/ حجت الاسلام قنبریان
ادعا:
- در نپذیرفتن ضیم (ننگ) و مقاومت در مقابل حکومت یزید، “نه گفتن” سیدالشهدا(ع) منوط به رأی و نظر مردم نیست.
- اما در پذیرفتن حاکمیت آنها و حکومت جایگزینِ یزیدِ نامشروع، منوط به خواست عمومی آنهاست.
سه سند برای مرحله دعوت کوفه
- نامه به نائبش مسلم بن عقیل:
“ان رایتَ الناسَ مُجتَمعینَ علی بیعتی فَعَجِّل لی بالخبر حتی اَعمَل علی حسبِ ذلک[۱]”
اگر دیدی همه مردم بر بیعت با من مجتمع اند در خبر دادنم عجله کن تا براساس آن عمل کنم.
در “نه گفتن” به یزید منتظر اهل کوفه نمانده، نه گفته و از مدینه خارج و الان در مکه بر همان “نه” است. اما برای حاکم کوفه شدن (که در نامه ها نوشته بودند: امامی نداریم و منتظر شماییم)، “اجتماع مردم بر بیعت” را شرط می کند. - احتجاج با عبدالله بن زبیر در مکه:
“اَتَتنِی بیعهُ اربَعینَ الفاً یَحلِفونَ لی بالطَّلاقِ و العِتاقِ من اهل الکوفه[۲]”
به من بیعت ۴۰هزار کوفی (با نامه) رسیده که قسم به طلاق و عتاق خورده اند!
این قبل از ارسال مسلم(ع) است. ۴۰هزار نفر با نامه های متعدد بیعت کرده اند؛ اما باز مسلم را فرستاده تا “رایت الناس مجتمعین” را گزارش دهد. این نباید صرفاً از ترس بیعت شکنی تحلیل شود؛ بلکه برای تحقق بیعت حداکثری و آزادانه چنین می کند.
نکته دیگر تعبیر “یحلفون بالطلاق و العتاق” است که جا دارد ما شیعیان در احتجاج سر دستش بگیریم! “حلف به طلاق و عتاق”، نوعی سوگند بود که کسی می گفت چنین کاری می کنم(مثلا حسین(ع) را یاری می کنم)، اگر نکردم زنم طلاق و برده ام آزاد! این سوگند دیگر صیغه طلاق و عتاق(آزاد کردن) نمی خواست!
عجیب اینکه بنظر ائمه(ع) و بالتبع فقهای شیعه این سوگند باطل است و اینگونه زن مطلقه و برده آزاد نمیشود؛ اما اهل سنت آنرا صحیح دانسته اند. فقه رایج کوفه همان فقه خلفای قبل بود (شیعیان عقیدتی و احکامی اکثریت نبودند ولو شیعه سیاسی زیاد بود). حالا اباعبدالله(ع) در احتجاج با ابن زبیر آنرا -که بنظر او درست است- به رخ می کشد که ۴۰هزار بیعت با حلف به طلاق و عتاق دارم! - نامه ی حضرت به اهل کوفه پس از آن نامه ها( و حلف به طلاق ها) همزمان با فرستادن مسلم(ع):
“فَاِن کَتبَ اِلَیَّ: اَنَّه قد اَجمَعَ رَایُ مَلَئِکُم و ذَوی الفَضلِ و الحِجَی منکم عَلی ما قَدِمَت عَلیَّ به رُسُلُکُم و قَرَاتُ فی کُتُبِکُم اَقدِمُ علیکُم وَشیکاً ان شاءالله[۳]”
اگر مسلم به من نوشت: که بزرگان و فرزانگان و شایستگانتان اجماع دارند بر همان چیزی که نمایندگانتان نزد من گفتند و در نامه هایتان نوشته بود؛ آنگاه اقدام کرده به زودی سمت شما می آیم ان شاء الله.
نکته در این شرطیه است: فان کتب الیَّ… اقدم علیکم؛ یعنی اگر مسلم خبر از اجماعتان داد می آیم و الا نمی آیم!
بدون خواست و بیعت اکثری مردم، خود را حاکم کوفه نمی کند. متاسفانه همه اینها صرفاً سیاسی تحلیل میشود که چون اهلبیت از بیعت شکنی آنها در خوف بوده اند، اینها برای راستی آزمایی است. همین هم که باشد باز بیعت عمومی شرط شده است.
– نکته بعد تفاوت تعبیر سند ۳ با سند ۱ است:
– سند ۱: ان رایت الناس مجتمعین…
– سند۳: انه قد اجمع رایُ ملئکم و ذوی الفضل...
اجماع و اجتماع همه مردم، یا بزرگان و نخبگان؟!!
به لحاظ فقهی و علمی، دومی طریق برای اولی است. یعنی اصالت برای رای و نظر همه مردم است(سند۱) اما آنچه از این رای همگانی کشف می کند، در نظام عشیره ای سابق، رای بزرگان و شیوخ و شایستگان قبایل بود(سند۳).
به تعبیر دیگر راه های کشف نظر عمومی و همگانی مردم در قرن ها، مصادیق متعدد می پذیرد: در نظام قبیله گی، نظر شیوخ و شایستگان _که به نوعی نمایندگی مردم قبیله در امور مهم (جنگ و صلح، طلاق و ازدواج و دیه، بیعت و…) بودند_ مصداق و طریق بود؛ در نظام شهروندی _که دیگر مناسبات خونی و قبیله گی نیست_ صندوق رای، مصداق و طریق کشف رای همگانی شده است.
نکته دیگر اینکه خواست و رجوع به آراء مردم شرط است اما کافی نیست. حاکم غیر از رضایت مردم باید رضایت الهی هم داشته باشد(همین فرق مردمسالاری دینی با غربی است) یعنی اگر حاکم نامشروع را همه مردم هم بخواهند، او حاکم مشروع نمیشود. لذا در همین نامه حضرت در جمله بعد می نویسد: “فَلَعَمری ما الامامُ الا العاملُ بالکتاب، و الآخذُ بالقسط و الدائنُ بالحقِّ و الحابسُ نفسه علی ذات الله”
به جانم سوگند امام نیست الا کسی که عمل کننده به قرآن، عدالت گستر، دیندار حقیقی و وقف کننده خودش در راه خدا باشد.
این دو عنصر برای حاکم (معیارهای الهی + خواست همگانی مردم) سوغات انقلاب اسلامی برای دنیای جدید بود و در بیانات امام و رهبر انقلاب و متفکران صدر انقلاب موج می زند.
به شدت باید بر این مهم مراقبت و نظارت کرد.
این شروط حاکم شدن است اما سیدالشهدا در ذلت ناپذیری و مقاومت در مقابل خواست یزید تنها هم بماند نه می گوید. بین ایندو نباید خلط کرد.
(ظرائف و نکات بیشتر در فایل صوتی بود که متاسفانه دچار نقص فنی شده است و قابل استفاده نیست/ این موضوع و تعقیب آن در سایر سخنان حضرت و بقیه مراحل نهضت حسینی را برای محرم به مبلغین پیشنهاد می کنیم)
[۱] الفتوح ج۵ص۵۳/ مقتل خوارزمی ج۱ص۱۹۶
[۲] تاریخ ابن عساکر ص۱۹۴ ح۲۴۹
[۳] الارشاد ص۳۸۰و۳۸۱
حسینی تر از ریسه و چراغ ، اولویت دار تر از تکثیر ایوان طلا!
بعد از طرح درمان رایگان شهروندان عراقی با درمانگاههای سیار از نوامبر۲۰۲۱ ، عتبه حسینی مصادف با میلاد سید مظلومان(ع)، بازسازی منازل قشر کم درآمد عراق را سرلوحه کار قرار داد.
نقشه راه روشن است:
اَرِنی فِی آلِ محمَّد علیهم السلام مَا یَامُلوُن…
خدایا به من بنمایان درباره خاندان محمد(ع) آنچه آنان آرزو دارند…
سخنرانی/ بازتولید نجاسات جاهلیت!
سخنرانی ایراد شده در شب اربعین حسینی، توسط حجت الاسلام قنبریان، در هیئت صاحب العصر عج اراک، با موضوع «بازتولید نجاسات جاهلیت!» منتشر میشود.
چکیده جلسه اوّل
باوجودی که سیدالشهداء بعد از جاهلیت متولد شده چرا می خوانیم: لَم تُنَجِسکَ الجاهِلیه بِاّنجاسها؟!
– از اُمّ زِمل تا زن پیامبر(ص)؛ تبرّج جاهلی تجدید میشود!
- جان سختی و بازتولید شوندگی جاهلیت!
– جاهلیت دوم: جاهلیت اموی - دو شعبه جاهلیت و نجس نشدن سید الشهداء و اصحابش:
۱. بازتولید روابط نامشروع و خِدن بازی!(غیر مسافحین و لا متخذی اخدان)
۲. میراث خواری و بادآورده دوستی!(تاکلون التُراث اکلاً لمّا و تُحبّون المال حبّاً جمّا)
چکیده جلسه دوّم
جاهلیت، جهالت شایع شده ای که ساختار ذهنی و عینی شده/ در عصر مدرن هم هست!
- یزید تر از یزید داریم ولو حسین تر از حسین نه!
- تبرّج، سلول بنیادینی برای شعبه ای از جاهلیت
- خود نمایی، دعوت به خود، کار خلاف عرف و عادت برای جالب شدن ، تبرج است؛ مردانه و مجازی هم دارد
- فرق سوده و عایشه، زینب(س) و دختر طلحه؛ فرق سعی و عمل با تبرج است!
- جنگ توتیتری ، مطالبه گری نیست؛ قاطی کردن زهرماری(دروغ، تهمت و…) و شلوغ کردن، تبرج مجازی است!
- زنده به گور کردن و همزمان فرصت تبرج دادن، ظرفیت جاهلیت است!
- در هردو زن یک شیئ و کالاست!
- حجاب برای حاضر کردن زن بدون تأنیثش در فعالیتهای سیاسی-اقتصادی است.
- تبرج، نقش زن در جامعه را تغییر می دهد (اثبات آماری)
- اهلبیت حسین(ع) به نجاست تبرج، آلوده نشدند!
- بالاتر طیّب شدند و زمانه را طاهر کردند!
- بکُم یُباعد اللهُ الزمان الکلب!(خداوند با شما زمانه سگی را دور کرد)
چکیده جلسه سوّم
نجاسات باوریِ جاهلیت(ظَنَ الجَاهلیه)!
بدترین شعبه جاهلیت، اعتقادات جاهلی است چون مانع اصلاح جاهلیت های دیگر میشود.
۴نمونه باور جاهلی:
- اگر بر حقیم چرا پیروز نمیشم؟!(یقولون هل لنا من الامرِ من شیئ؟!)
نمیشود و نمیتوانیم بازتولید همین است! - جدایی از جماعت و مشروعیت هر بیعت!
- رسالت و امامت، نقطه کانونی مقابله با جاهلیت است لذا هرکه بمیرد و امام زمانش را نشناسد، به مرگ جاهلیت مرده است
- اما قاتق نان را قاتل جان کردند! جای امامت (از طرف خدا _ از جنس مردم و من انفسهم) هر خلیفه و سلطان نهادند! حالا گفتند: هرکه بمیرد و بیعتی(=هربیعتی!) در گردنش نباشد به مرگ جاهلیت مرده! هرکه از جماعت جداشود…!!!
- جبرگرایی و قدری گری!
- از “هست”، “باید” را نتیجه گرفتن و “اراده تکوینی” را جای “اراده تشریعی” خداوند نهادن و به یزید هم مشروعیت دادن!
- تئوری تقدیم مفضول بر افضل
- سیدالشهدا به این نجاسات آلوده نشد بلکه خونش را داد تا بندگان را ازجهالت و حیرت گمراهی نجات دهد (زیارت اربعین)
- قیام خونین او این باورهای جاهلی را که راسخ می شد به شک و تردید انداخت و قیامها و اعتراض ها شروع شد؛ لذا فرمود برای اصلاح امت(نه صرفا دولت) قیام می کنم!
دریافت جلسه نخست «بازتولید نجاسات جاهلیت!» | “دریافت از پیوند کمکی“
دریافت جلسه دوّم «بازتولید نجاسات جاهلیت!» | “دریافت از پیوند کمکی“
دریافت جلسه سوّم «بازتولید نجاسات جاهلیت!» | “دریافت از پیوند کمکی“
بازتولید نجاسات جاهلیت!
– در جاهلیت اولی، “تاکلون التُراث اکلاً لمّا” بود. لمّا، یعنی حق دیگران را هم خوردن، تراث یعنی میراث از یک یتیم تا یک قبیله؛ در جاهلیت اموی این باز تولید شد حالا میراث یک ملت خورده میشد!…
– در جاهلیت اولی، “تُحبّون المال حُبّاً جَمّا” بود. جمّا، یعنی بزرگ، گنده و بادآورده؛ یک قبیله در جاهلیت چهار شتر از قبیله دیگر غارت میکرد، در بازتولید امویِ جاهلیت، شمش های طلایی که با تبر شکسته میشد، ۳میلیون درخت در عراق و اقطاع های بزرگ، مال بادآورده شد!
وقتی به اباعبدالله(ع) خطاب می کنی: لم تُنَجِسکَ الجاهلیه بِاَنجاسِها؛ یعنی این نجاستهای جاهلیتِ بازتولید شده، تو را نجس نکرد؛ اهل انفاق و ایثار ماندی و بی رغبت به دنیا!
۱۳/ سلسله بحثهای نهج البلاغه
جلسه سیزدهم سلسله بحثهای نهج البلاغه، مورخه ۰۲ مهر ماه ۱۴۰۰، به همت هیئت راه فاطمه(س) برگزار گردید.
مبانی نظری حضور در تاریخ در نهج البلاغه
- از هیوم تا کانت و فلاسفه و عرفان در نسبت مجرد با مادی، انسان و تاریخ!
- خطبه۱۲ چه می گوید؟
– حضرت امیر(ع) نفس مجرد تاریخ ساز!
– معلم تاویل است و با حادثه رشد می دهد مثل خضر!
– او “مَثَل اعلی” و مقابلش “مَثَل سُوء” است. همه حق بودنش، همه باطلِ ممکن در مقابل دین خاتم را آشکار کرد.
-خطبه۶۰ و۹۳ و… حاکی از نگاهش به مَثَل اعلی و سوء تا قیامت است!
– حالا روشن میشود: لقد شَهِدنا فی عسکرنا هذا… سیرعَفُ بهم الزمان! - راه این حضور در دیروز ها؟
– رضا و سخط (خطبه ۲۰۱)
– جابر روز اربعین از همین حقیقت گفت!
دریافت جلسه سیزدهم سلسله بحثهای نهج البلاغه | “دریافت از پیوند کمکی“
راهپیمایی اربعین
نه فقط مبلغین اربعین که رهبر انقلاب هم راهپیمایی اربعین را:
- “رسانه پر قدرت شیعه”
- “از مصادیق قوت اسلام در آیه وَاَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوه” (۹۸/۷/۲۱)
دانسته و از “سعی ای در دنیا برای دیده نشدن آن” گفتند! (۹۵/۹/۳)
حال سؤال این است:
چنین مساله راهبردی مهمی وقتی با مساله ای مثل کرونا تلاقی می کند، تصمیم گیری درباره چگونگی آن نباید در عالی ترین سطح دینی و هم بهداشتی انجام گیرد و به ستاد کرونا تنها سپرده نشود؟!
مهمتر اینکه وقتی شواهد قانع کننده ای هست که علت منع پذیرش دولت عراق، مسائل اقتصادی و کالائی کردن این پدیده منحصر بفرد است؛ بالاتر از دولتها، نباید مرجعیت قم و نجف در اینباره ورودی داشته باشد؟!
آیا سپردن تصمیم به نظام بروکراتیک دولتهای دو طرف در این امور منحصر بفرد، نمی تواند خسارت های جبران ناپذیر داشته باشد؟!
تسلیم شدن مرزداران در روز آخر بخاطر فشار مردمی، همان نظام بروکراتیک و حمایتها از آن را بی حیثیت نمیکند؟!
مشکل اربعین: کالائی شدن نه کرونا!
بنظر می رسد مشکل پذیرش زائر اربعین، نه واکسن و نه کرونا، بلکه کالایی شدن اربعین توسط دولت الکاظمی، علیرغم مردم کریم عراق است.
میدل ایست نیوز سندی از ژنرال محمد البیاتی (منشی فرمانده کل نیروهای مسلح عراق) منتشر کرد. البیاتی در این نامه به وزیر کشور عراق تاکید کرده که نخست وزیر عراق با حصر صدور روادید به سازمان گردشگری موافقت کرده و این کار از طریق شرکتهای مجاز، پس از رزرو هتل و برنامه مشخص گردشگری باید انجام شود تا بخش اقتصاد گردشگری در عراق رونق گیرد[۱].
در گام بعد شورای عالی بهداشت و سلامت عراق هم همین سیاست را اعلام کرد: زائران باید در گروه های حداقل ۵نفره با حمایت یک شرکت گردشگری مورد تایید سازمان گردشگری عراق درخواست روادید دهند و شرکت مذکور موظف به تنظیم برنامه کامل از جمله رزرو محل اقامت و تامین غذا و… است[۲].
از همینروست که ظرفیتی ۶۰هزاری صرفا از طریق پرواز سهمیه داده شد.
امام جمعه نجف هم از تئوری اقتصادی پشت سر این تصمیمات پرده برداشت. در واکنش به این مساله که: «مشکلاتی که مانع باز شدن مرزها می شود، مشکل هدر دادن پول است»(!) گفت: “دین نظریه ای متفاوت از نظریات اقتصادی موجود مطرح می کند که این آیه ای است که می فرماید: “وما انفقتم من شیئ فهو یخلفه: هرچه را انفاق کردید، عوضش را به او می دهد” ؛ انفاق در تعظیم شعائر دینی موجب افزایش مال و دفع بلا و مایه خیر و برکت است[۳]“.
از همین جا از دولت عراق خواست برای زیارت اربعین، مرزها را به روی زائران امام حسین(ع) از سرتاسر جهان بگشاید و اگر توان پذیرایی ندارد، مردم عراق از آنها پذیرایی می کنند.
درباره اقتصاد تبرعی اربعین که موجب رونق اقتصادی عراق هم میشود قبلا نوشتهام [۴]
اما از خصوصیات اقتصاد سرمایه داری نباید غفلت کرد. کالایی و اقتصادی کردن همه چیز، جزء لاینفک اقتصاد سرمایه داری است.
از پیدایش بازارچه تا شهربازی بزرگ آبی و… در کنار موکبهای ساده و بی آلایش مردم سخاوتمند عراق، خبر از طمع بازار در این ضیافت الهی می داد. دولت الکاظمی نیز با دید مادی و اقتصادی به این مساله ورود کرد. پیاده روی اربعین را نه به چشم یک شعیره میلیونی و منحصر به فرد، بلکه به چشم گردشگری مذهبی نگاه کرد و در گام اول، امسال به بهانه کرونا برای طبقات پردرآمد بشکل هوایی و در قالب گردشگری صورت بندی کرد!
در سالهای قبل این دید تجاری-بازاری در برخی نهادهای بازاری ایران هم بروز کرد. پول گرفتن برای پارکینگی که بیابان بود و سود چند هزار میلیاردی اپراتورها و ۶۰۰میلیارد گرانفروشی آنها و… هم نمونه های ایرانی کاسبی از اربعین بود!
محسن قنبریان ۱۴۰۰/۶/۲۶
[۱] توقف صدور ویزای فرودگاهی عراق برای زائران ایرانی + سند
[۲] همان
روانشناسی اجتماعی کوفه
برشی از سخنرانی ایراد شده توسط حجت الاسلام قنبریان در مراسم عزاداری دهه دوم محرم ۱۴۴۳، مسجد دانشگاه تهران منتشر میشود.
حاکم “فاسق سختگیر” یا “مومن ضعیف” ؟
پدید آمدن استاندارد دوگانهای غلط در عصر خلیفه دوم