بایگانی برچسب: s

کشف حجاب یزیدی

برداشتی از جلسه۴و۶ مبحث: “مع الحسین علیه السلام”!

  • مقدمه ی لازم
    سخن محوری این مباحث این بود که “فسق پیشا کفر” داریم و “فسق پسا کفر”. فسق اول همین گناهان انسانهای معمولی و شهروندان عادی است. فسق دوم، پس از ظلم و جور و انکار عملی آموزه های پیامبر(ص) و دین، شکل می گیرد؛ فسق یزید _که اینهمه در اعلامیه های نهضت حسینی مورد تاکید است_ فسق پسا کفر و پسا جور است. حزب اموی از “ویژه خواری”(استئثار) شروع کرد (دوره عثمان) ؛ بعد به “قاسطین” رسید، قدرت و سازمانی که بتواند با هر طرح عدالت خواهانه بجنگد و پیروز شود حتی اگر پرچمدار آن علی(ع) باشد! اینجا دیگر رسماً “طاغیه” (طغیان کننده علیه آنچه پیامبر آورده) میشود (دوره معاویه). پس از آن جور و تبعیض نهادینه شده و کفر عملی به آموزه های نجات بخش اسلام، به فسق علنی روی می آورد (دوره یزید)!
  • نکته مهم این است که این فسق هم حاکم است و بالتبع فسق را نهادینه می کند و هم آنرا دین، جا میزند! یعنی حرام، حلال می کند! لذا سیدالشهدا(ع) فرمود اگر مردم دچار حکومت یزید شدند وعلی الاسلام والسلام!

حال به یک مورد از فرآیندی که دنبال حلال کردن حرام بود توجه کنیم: کشف حجاب!

مراحل سه گانه کشف حجاب اموی!

  1. حکم حکومتی بر کم حجابی کنیز!
    در دنیای گذشته کنیز یک دارایی بود و خرید و فروش می شد. کنیزِ مجرد با خریدن و ملک شدن بر صاحبش حلال می شد. از اینرو اگر کسی کنیز دیگری را می دید و می پسندید میتوانست از او خریداری اش کند. جامعه ای که کنیز و زن آزاد در هم داشت گاهی به زنان آزاد و بعضا متاهل، تعریضی مثل خرید کنیز می شد! این اذیتی برای زنان آزاد و بنیان خانواده بود. آیه ۵۹ احزاب دستور حجاب بیشتر به زنان آزاد داد تا با نحوه حجابشان(کاملتر) از کنیزان باز شناخته شوند و مورد اذیت و درخواست ها قرار نگیرند (یُدنینَ علیهن من جلابیبهن ذلک ادنی ان یعرفن فلا یُوذین).
    در فهم درست و اسلام ناب ائمه شیعه این حکم برای زنان آزاد، منعی برای کنیزان نداشت[۱].
    لکن خلیفه دوم از حجاب کامل کنیزان منع کرد و حتی پیگرد قضایی(شلاق) برایش نهاد[۲].
    این حکم حکومتی موجب شد دو سطح حجاب در جامعه شکل بگیرد. کنیزان حق نداشتند سر و گردن را کامل بپوشانند!
    تا وقتی کنیزان عمدتا از قبایل بادیه یا آفریقا و… بود این تفاوت عارضه جدی نساخت؛ اما با فتوحات و سرازیر شدن کنیزان ایرانی و رومی با زیبایی های خیره کننده وضع جامعه بهم ریخت!
    اموی های در این دوره حاکمان جامعه بودند اما همان حکم حکومتی خلیفه دوم را ساری و جاری می کردند! آثار آن در کنار پیدایش کنیزان آوازه خوان، شب نشینی ها و… در جامعه ملموس شد.
  2. آقازادگان هنجارشکن!
    فقدان عدالت اجتماعی، تقسیم تبعیضی بیت المال، اقطاع بخشی ها به خواص و…، تمرکز ثروت دست سابقه داران و حلقه های خاص را موجب شد. این بادآوردگی، آثار فرهنگی خود را برجای نهاد. پول توجیبی زیاد برخی دختران خواص، فساد زایید! حتی برخی جوانان بنی هاشم اهل شب نشینی و مراوده با خوانندگانی مثل عزت المیلاء شدند!
    برای نمونه: عایشه دختر طلحه(نوه ابوبکر بود و عایشه ام المومنین خاله او) ۱۰هزار دینار(سکه طلا) پول توجیبی داشت! به گزارش تاریخ مرزهای حجاب در زنان آزاد را جابجا و به نوعی به قبل از۳۱ نور(ولیضربنَ بخُمُرهنَّ علی جیوبهن) برگرداند! بزم های مختلط نوازندگی و خوانندگی (نزدیک به پارتی های امروز!) می گرفت[۳].
    حاکم مکه خاطر خواه او بود و به تماشای طواف او آمده بود و تا عمره اش تمام نشد اجازه اقامه نماز در بیت الله را نداد!
    نمونه های متعدد از این سبک آقازادگی و ضرب آن در فرهنگ عمومی عفاف، مرحله دوم کشف حجاب یا کاهش حجاب را قابل قبول می کند[۴].
  3. ضیم یزید!
    یزید که بدترین آن آقازادگان هنجار شکن بود، مجمع پلشتی های بادیه ی حجاز و مدنیّت روم و ایران بود! سگ بازی و مسابقه با پرندگان و… را از بادیه و شب نشینی با خوانندگانی مثل سائب خاثر و مطربی و مستی با زنان را از روم و کسری گرفته بود!
    چنین فاسقی وقتی به سرکار بیاید طبیعی است منکرات را حلال کند. چنانچه آبجو را از بین مسکرات استثناء و حلال اعلام کرد! روز ورود سر اباعبدالله(ع) به دربار آنرا به مبارکی توصیف و صرف کرد[۵]!
    چنین کسی در حدود حجاب هم تصرف می کند، تیر خلاص را با گرداندن زنان حرم سیدالشهدا در شهرها و بازارها زد!

 توجه:

  • زینب کبری(س) “کشف وجوه” زنان اهلبیت (ع) را به یزید نه یک مامور جزء یا فرمانده میدان، نسبت می دهد:
    “قد هتکتَ سُتورهنَّ و ابدیتَ وجوههنَّ تحدو بهنَّ الاعداء من بلد الی بلد و تستشرفُهن المناقل و یتبرَّزن لاهل المناهل و یتصفَّح وجوههن القریب و البعید الغائب و الشهید والشریف و الوضیع و الدنیّ و الرفیع:
    تو(یزید) حجاب زنان اهلبیت را هتک و پاره کردی! تو صورتهای آنان را آشکار کردی! دشمنان را شهر به شهر به تماشا خواندی! عابران را مُشرف بر آنان قرار دادی و برای صاحبان منازل آنها(با صورت بدون رو بند) را نمایان کردی! نزدیک و دور، شاهد و شریف و پست، دون مایه و رفیع را به ملاقات چهره آنان آوردی[۶]“!
    این یک کشف حجاب اجباری یزیدی (البته در حد برداشتن حجاب صورتها نه بیشتر) بر خاندان اهلبیت(ع) بوده که کمتر بدان پرداخته شده است!
  • یزید قطعاً از این کار تعمدی یکی از دو منظور پلید را داشته است:
    با این کار وانمود کند اینان کنیزند! که ملازم با کافر خواندن سیدمظلومان است!
    ۲٫ یا مرزهای بی حجابی زنان آزاد را با دختران رسول خدا(ص) _پس از آقازادگان فاسد_ جابجا کند!
    گرچه در بدو امر اولی بیشتر به ذهن می رسد لکن اثبات کفر برای سری که روی نیزه قرآن می خواند محال شد! به درخواست آن شامی سرخ موی که کنیزی یکی از دختران سیدالشهدا را زبان زد ناچاراً دست رد زد!
  • فرق کشف حجاب رضا خانی و یزیدی در این است که رضا خان از زنان و دختران خود شروع کرد اما یزید، زنان و کنیزان خود را پشت پرده گذاشت و زنان اهلبیت(ع) را با آن وضع در بازارها کشاند!
    مقصود بالاصاله اش اگر ضیم و ننگ نهادن بر اهلبیت بود، مقصود تبعی اش جابجایی مرزهای حجاب زنان آزاد و شکستن مقاومتها در مقابل حرکت هنجارشکن آقازادگان هم بود!
    چیزی که رسوایی اش را ماجرای عاشورا مانع تحقق کامل آن شد!

* (راه حل سه مرحله ای پیامبر(ص) و اهلبیت برای تحقق فضیلت ها از جمله حجاب در جامعه را در فایل صوتی جلسه ششم بشنوید)

[۱] از معتبرترین روایات این باب روایت ابی خالد القماط است که از امام صادق(ع) درباره پوشاندن سر کنیز پرسش می شود و می فرماید: اگر خواست بپوشاند اگر خواست نپوشاند! بعد الزام و اجبار بر نپوشاندن را به دیگران نسبت داده می فرماید: پدرم(امام باقر) می فرمود: کنیزان زده می شدند و به آنها گفته می شد که خود را شبیه به زنان آزاد(با حجاب کامل) نکنید. (وسائل ج۴ص۴۱۲) که اشاره به همان حکم حکومتی است. از همین جا برخی فقهاء برخی روایاتی که مضمونی غیر از این دارند را تقیه ای دانسته اند!

[۲] معالم التنزیل فی تفسیر القرآن ج۳ص۶۶۴ و…

[۳] حیاه الامام زین العابدین باقر شریف قرشی ج۲ص۴۱۱

[۴] مسعودی می نویسد در دوره او غنا در مکه و مدینه رایج و شراب خواری علنی شد!(مروج الذهب ج۳ص۶۷)

[۵] ر.ک: عیون اخبار الرضا(ع) ج۲ص۲۲  و الفقیه ج۴ص۴۱۹

[۶] الاحتجاج ج۲ص۳۰۸

روابط عمومی جای روایت آوینی!

چگونه روایت فتح، گمنامی و بی‌نشانیِ لشکر مخلص خدا را ویران نمی‌کرد اما روایت مجازی، فعالیت‌های زیادی را شوآف و در افکار عمومی “حبط” و نابود می‌کند؟!

توجه: ما ناچار به ابتکار سبک خویش‌ایم. با سبک رقیب نمی‌توان ارزش‌های اسلامی مثل اخلاص و ایثار، پرکاری با گمنامی را نمایش دهیم.

حال که به هر دلیل همدلی، مواسات و خدمات اجتمایی هم در “رزمایش” صورت‌بندی می‌شود؛ مراقب باشیم “آیشِ” آن، رنگ روایت فتح آوینی داشته باشد نه شوآف‌های چندش‌آور برخی آدم‌ها و گروه‌ها که اثر ضد تبلیغی‌اش دو چندان است.

در روایت فتح، راوی واقعا سوم شخص بود، نه از زبان سوم شخص اما واقعا، روابط عمومی آن نهاد.

آوینی عضو یکی از گردان‌ها نبود تا روایتش رقابت بین گردان‌ها در گزارش کار بیافریند. “فتح را”، “بسیجی را”، “اخلاص” را روایت می‌کرد “نه آدم‌ها” و “نه تشخّص‌های اینجائی” و “نه تعیّن‌های رقیب هم”!

اما پیج‌ها، سلفی‌ها، دوربین گروه‌ها، گوشی راننده و همراه‌ها، بعضا کسوت روابط عمومی پوشیده است. آمده رزمایش این قرارگاه را بزرگ کند نه مواسات مردمی را!

زوم کرده، ابتکار فلان امام جمعه را نمایش دهد نه در صحنه بودن روحانیت و نهاد نماز جمعه را!

لذا آدم‌ها و تشخّص‌ها، مرکز پیام می‌شوند نه کارها و اعمال صالح!

حتی ممکن است کارهای جهادی، جای ابژه، سوژه شوند! پرداخت ذهنی-مجازی‌شان، ریخت تحققشان را معلوم کند نه برعکس!

چند توصیه:

  1. رسانه‌ای‌های انقلابی، آوینی شوند و فعالیت‌های جهادی و خدماتی نیروهای مردمی را “بالسویه” گزارش کنند؛ تا هرکدام برای خود تیم رسانه‌ای و روابط عمومی نسازند.
  2. در گزارش‌ها، کار را گزارش کنند نه آدم‌ها و تشخّص‌ها و تعیّن‌ها را.
    بینندگان اولین‌بار رزمنده خط مقدم را دیدند که از دوربین می‌گریخت و از مصاحبه استنکاف می‌کرد. بعدها برخی مردم در خیابان‌ها قبل از ۲۲بهمن و انتخابات از مصاحبه استنکاف کردند(که پخشش نمی‌کنیم)! [این جابجائی هم بی ارتباط نیست!]
  3. گروه‌های مردمی، خدمت به مردم(غنی و فقیر) را وظیفه ذاتی خود بخواهند؛ نه ویترینِ وظیفه‌ای دیگر یا برای اختیاراتی افزونتر!
    مردم بخاطری که سنگینی بار انقلاب و جمهوری اسلامی را تحمل می‌کنند، لایق سپاسگزاری و خدمتند.
    اگر خدمات برای چیز دیگری نشد، بسیاری از آسیب‌ها رخت بر می‌بندد.
  4. خدمت مادی کوچک ما، خسارت روحی و آبروئی بزرگ به نیازمندان نزند. قِسمِ خویشتن‌دار و مُتعفف را سائل و دست‌دراز نکند. زیر نگاه هیئت همراه و دوربین، حیثیت و آبرویش بخاطر رفع نیازش نرود!

محسن قنبریان
۹۹/۲/۱