بایگانی برچسب: s

با عزیزان فعال انقلابی!

این کمترین در قم و تهران دیدم “سنگرها” دارند همه “قرارگاه” و “اتاق جنگ” میشوند!!!

قرارگاه، میخواهد همه مخاطبان را نشان بگیرد؛ بخلاف سنگر!

 

سرعت پایین اینترنت و اولویت اخبار از دید مصرف کننده با ازدحام و ترافیک بالای تولید مجازی آنهم موازی و نوعا تکراری و برای یک دسته مصرف کننده، عملا دور خود چرخیدن نیست؟!

 

اقتضاء مقاومت اجتماعی، سلولی شدن و سنگری کار کردن است؛ حضوری از مجازی بهتر! بخصوص در قطع شدن شبکه های غیر خودی!

 

بین دعوتهای مختلف قرارگاهی(!) و جلسات کم ثمر و رفتن در سنگرها مخیّر شدم؛ به نظرم آمد سنگرها مهم ترند، راه افتادم در حد توان شهرهایی در استانهایی ببینم و حضوری با نیروها و مردم حرف بزنم!

 

شما هرکدام تکلیفتان بود عمل کنید.

 

محسن قنبریان

سخنرانی/ اُباه الضَیم

خط محتوایی پیشنهادی محرم در شرایط جاری کشور/ برای مبلغین

حجت الاسلام والمسلمین قنبریان

نشست مبلغان جامعه ایمانی مشعر ۲۹خرداد۱۴۰۴

 

اُباه الضَیم

شرایط جامعه پنجره ای به معارف/ خوانش درست معارف، ارتقاء شرایط اجتماعی

مفهوم اباء از ضیم و مشتقاتش در ماجرای عاشورا

 

۶ قاعده مهم آن در عاشورا:

  1. دنیایی که طاغوت دارد، ظلم دارد و به ضیم می کشد
  2. درک و تحریک در قبال ضیم تشکیکی است
  3. ضریب اجتماعی و نصاب اباء از ضیم
  4. اشاعه اباء از ضیم در تربیت اسلامی
  5. اباء از ضیم جنگ طلبی نیست، ذلت ناپذیری است
  6. . رفتار هیجانی نیست، مبتنی بر عقلانیت اسلامی است

دانلود سخنرانی «اُباه الضَیم» | “دانلود از پیوند کمکی

(این سخنرانی قبل از آتش بس ایراد و در حین آن حمله به العدیده اتفاق افتاد)

دانلود سخنرانی «شاقولی برای جنگ و صلح با رژیم صهیونی از تاریخ اسلام» | “دانلود از پیوند کمکی”

حجت الاسلام و المسلمین قنبریان

قم ۲تیر۱۴۰۴/ مسجد امام حسین(ع) مجموعه فرهنگی شهید مَشی

دو مسیر و روند تاریخی!

: دست برتر در جنگ احزاب ، صلح با اقتدار حدیبیه ، فتح مبینِ مکه
: غارات و عملیاتهای تروریستی، جواسیس و خائنین ، صلح تحمیلی ساباط امام حسن(ع) ،  قد رکز بین اثنتین: بین السلّه و الذلّه (عاشورا)

تکمله و تاکید!

هم در صلح حدیبیه هم صلح ساباط نیروها کُپ کردند!

در حدیبیه اما یک دستی بیشتر بود در بیعت رضوان با ولی امر به رخ کشیده شد وقتی پیامبر(ص) تقصیر کرد و از احرام در آمد، بقیه هم تبعیت کردند!

در ساباط اما غیر از فتنه های جواسیس و… نیروهای سپاه هم دوپاره بودند:

اکثریتی شعار می دادند: البقیه البقیه!

یعنی باقیمانده را دریاب (کنایه به جنگ بس است و…!)

در مقابل عده ای -که برخی بعدا شهید هم شدند!-  آن صلح را ذلت و حتی امام مجتبی(ع) را مُذلُّ المومنین می خواندند!

مراقب صف واحد و یکپارچه باشیم!

اگر صلح تحمیلی و بقیه ماجرا را نمی خواهیم: مراقبت آری؛ پرخاش و تهمت یا سازش و حماقت نه!

قائمه ولایتِ طولی و عرضی کانونی ترین سرمایه اسلام و ایران است!

محسن قنبریان

مباهله دو مذهبِ مقاومت و صهیونیزم!

  1. مباهله پیامبر(ص) با اهل نجران، مباهله دین حق علیه دین باطل بود.
    حاوی فضایل اهلبیت بخصوص امیرالمومنین(ع) بعنوان نفس پیامبر هم هست؛ اما یک سطح جدید مواجهه است.
    لذا از سوی دیگران هم انجام شده از جمله از سوی بُریر -سید قراء کوفه- در کربلا علیه سپاه عمر سعد با یزید بن معقل!
  2. در مباهله، مذهب حق باید بتواند رحمت را بر مذهب باطل و دروغین قفل کند:
    … فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْکَاذِبِینَ
    سپس ما لعنت (=بستن رحمت) را بر دروغگویان قرار دهیم.
    نه فحش است نه نفرین؛ میگوید اهل مذهب حق، امین الله است و کلید رحمت دست اوست، میتواند باز کند یا قفل کند. اگر راست می گویید که شما برحق اید، لعنت بر ما قرار دهید و رحمت الهی را برما ببندید! و الا ما می بندیم!
    در مباهله عاشورا جناب بُریر، معصوم نبود اما مباهله کرد و بُرد. طوری ضربت، کلاهخودِ یزید بن معقل را شکافت که شمشیر در جمجه سر گیر کرد! (الکامل ج۴ص۶۶) انگار خدا شمشیر زده بود!
  3. صدای “قوم برگزیده ی خدا” بودن یهود گوش عالم را کَر کرده؛ مسیحیان صهیونیستِ آمریکا هم پشت هر دلار شعار خدا با ماست دارند.
    امسال سالروز مباهله مصادف با صف آرایی مذهب اسلام ناب مقاومت با مذهب دروغین صهیونیزم (شعب مسیحی و یهودی اش) شده است؛ چه اتفاق مبارکی!
    ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْکَاذِبِینَ!

مردم مظلوم و به ستوه آمده از صهیونیزم متجاوز دست بلند کنند و بُریرهای سپاه اسلام هم موشک شلیک کنند تا ببینیم برگزیده کیست؟!

محسن قنبریان ۱۴۰۴/۳/۳۰

تعطیلی حسینیه‌ها، واگذاری فردو ست!

کسانی که خوب نظام امت_امامت و مقاومت مردم پایه را نفهمیده اند باز بنام امنیت مردم و… ممکن است سخن از تعطیلی مجالس محرم بگویند!

  1. جنگ تحمیلیِ اسرائیل، با زدن فرماندهان درون آپارتمان های مردم از اول اجتماعی شروع شد؛ جنگ اجتماعی، مقاومت اجتماعی می خواهد.
    کف مقاومت اجتماعی، “زندگی کردن” و “به رخ کشیدن آن” است و الا رهبرحکیم در پیام دوم مقاومت نمی فرمود: “زندگی را با قوت ادامه دهید”!
    زندگی مردم در دهه محرم، مجالس حسینی است هرگز نباید تعطیل شود.
  2. فردو و انرژی هسته ای هست، چون عزّت هست و ضریب ذلت ناپذیری در ایران بالاست.
    معدن عظیم آن عاشوراست و “فن آوری بهربرداری” اش، مجالس حسینی است؛ چیزی که ماربین و جوزف آنرا “رولیسیون کبیر” می خوانند.
    وقتی شرّمطلق و شیطان اکبر با تهدید، تسلیم کامل از ملت ایران می خواهند، تعطیل کردن این خط غنی سازیِ روحیه مردم، واگذاری فردو و… است!
  3. خداوند این ارادت به اهلبیت را “حیاتاً للانام”(زندگی برای آدمیان) قرار داده است! این مجالس پیوند اجتماعی مردم با هم و هم با ولیّ جامعه را بیشتر می کند؛ از آن، همه ی خدمات اجتماعی و سیاسی لازم در می آید.
    در سیل و زلزله ها و کرونا دیده ایم و باز هم در دفاع مقدس اخیر می بینیم.

این جوش و اتصال مهم “قائمه ی پیوند مردم-مردم و مردم-ولیّ” را نباید کم دید!

مرکز این خیرات را نبندید!

محسن قنبریان ۱۴۰۴/۳/۲۹

«رهبر انقلاب: زندگی را با قوت ادامه دهید.»

در لحظه ای که دشمن میخواهد با جنگ، زندگی را نابود کند بزرگترین مقاومت زندگی کردن است

تهدید را هم هزینه‌دار کنید!

چرا اتاق جنگ در مقابل تهدید ترور فرمانده کل قوا کاری نمی کند؟!

همه می دانند نیروهای نظامی ایران جانفدای رهبری اند و قطعا اجازه نمی دهند دشمن غلطی بکند؛ لکن قبح تهدیدش هم نباید بشکند.

مگر غیر از این است که رژیم جعلی، شعار محو اسرائیلِ ایرانیان را بهانه حمله پیش دستانه کرد؟!

پاسخ نظامیِ اعلام کرده به تهدید ترور رهبر انقلاب درون وضعیت جنگی دیگر اقدام پیش دستانه نیست که جواز بین المللی اش ثابت نباشد!

 

مرجعیت شیعه در قم و نجف و مشهد و… هم در این هزینه سازی می توانند سهم جدی داشته باشند!

اعاظم فقه بهتر می دانند چنین تهدید به تروری چندین عنوان فقهی محرّم می گیرد و رفع و دفع آن واجب است.

جای اینکه خدای نکرده بعدا محکوم کنند، الان میتوانند مواضعی -بخصوص اجماعی- بگیرند به گونه ای که دشمن جرات فکر کردن به آن را نکند!

بیوت و معتمدین و مرتبطین مراجع عظام در تدارک این مساله تکلیف دارند.

 

دستگاه دیپلماسی نیز در خط قرمز کردن تعرض به بیت رهبری در همه مجامع بین المللی وظیفه دارد.

۱۳سند حقوقی بین المللی در راستای مبارزه با ترور وجود دارد…

بند۴ماده ۲منشور ملل متحد توسل به تهدید را منع می کند.

بیت مرجعیت شیعه از اماکن فرهنگی مذهبی و مشمول قطعنامه۲۳۴۷ شورای امنیت است که در شرایط جنگی هم نباید مورد تعرض قرار گیرد.

حقوق دانان وزارت خارجه و دولت بهتر میتوانند لایحه حقوقی دراینباره تنظیم کنند و باید این صدا هم از دستگاه دیپلماسی شنیده شود.

 

محسن قنبریان ۱۴۰۴/۳/۲۸

کف و سقف تاب‌آوری

  1. کف تاب‌آوری؛ مقاومت در برابر تحمیلِ ارادهٔ بیگانه و تسلیم‌کردن از بیرون است.
    یک ملّتِ آزاده و رشید این مقدار تاب‌آوری را حتماً دارد.
    «تبرّی» از دشمنِ بیّن، برای این سطح از مقاومت کافی‌ است.
    اشتباه بزرگ اسرائیل؛ بالفعل و #جنبشی‌ کردنِ این سطح از مقاومت در ملت ایران بود.
    یک رژیم کریه و متجاوزی که به هیچ قاعدهٔ بین‌المللی و عقلایی پای‌بند نیست، هم‌زمان با مذاکراتِ ملّت ایران؛ به تأسیساتِ زیر نظرِ آژانس حمله می‌کند و دانشمندان و فرماندهان و مردم را در خانه‌های‌شان می‌کُشد؛ درحالی‌که خودْ بمب اتم دارد و وزرایش تهدید به استفاده علیه غزه هم کرده‌اند!
    هیچ‌کس بهتر از او، نمی‌توانست پیوستگی و #هم‌جبهه‌گیِ مبتنی بر «تبرّی از دشمن» را برای ملت ایران بسازد.
    اسرائیل، جریانات و جناح‌ها و گروه‌هایی را هم‌صف کرد که اختلاف‌شان، امیدِ براندازان برای لحظهٔ حساس در
    حتی ذخایر براندازی برای آشوب در موقع حساس را با عنوان «ایادیِ اسرائیل» بیرون ریخت!
    در وضعیتِ هم‌جبهه‌گی و اتحاد ملّیِ ایران، خود مردم برای آنها کافی‌اند و می‌بینید خاطرات دههٔ شصت تکرار شده؛ مردم آنها را شناسایی و حتی دستگیر می‌کنند!
    براندازان هرگز گمان نمی‌کردند که آشوب‌طلبی‌ِ ایشان روزی این‌جور به سدّ مردم بخورد.
    این، تجربه‌ای بی‌نظیرتر از فتنه‌های گذشته در این سال‌هاست.
    این‌بار مردم نه‌فقط از آنها کنار می‌کشند، بلکه در حرکتی
  2. سقف تاب‌آوری؛ تحقّق عزم ملّی و تحققّ خواستِ خود ملّت است.
    یک ملت رشید فقط به نفیِ ارادهٔ دشمن فکر نمی‌کند، بلکه به تحقّق ارادهٔ خود هم می‌اندیشد.
    تجمّع این ارادهٔ ملی، سطح دیگری از هم‌جبهه‌گی است که «تولّی» نام دارد.
    این سطح از تاب‌آوری «ولایت» می‌خواهد:
    اراده‌های آحاد به هم می‌پیوندد (ولاء عرضی) و آگاهانه و اختیاری، به رهبر و حاکمی می‌پیوندد (ولاء طولی) و از آن پس؛ ارادهٔ جمعی و عمومی خود را تحقق می‌دهد.

دهه‌های گذشته، تلاش‌های بسیاری برای شکستنِ این «قائمه» (ولاء عرضی و طولی) شده است؛ هم برخی فسادها و ناکارآمدی‌ها در حکومت، و هم تفرقه‌افکنی در تودهٔ مردم (نژادی و سیاسی و غیره)، پروژه‌هایی در این مسیر بوده است.

اینکه در تهدیدات، فرصت و ظرفیتی هست که در خودِ فرصت‌ها نیست؛ یکی همین‌جاست.

باید بیاندیشیم چگونه دوباره وحدت کلمه حول ولایت اجتماعی و سیاسی مثل روزهای پیروزیِ انقلاب شکل گیرد!

که این هم‌جبهه‌گیِ حاصل از تبرّی، به هم‌جبهه‌گیِ تولّی هم بیانجامد!

طرح ولیّ؛ نه فقط در مقابله با تجاوز دشمن، بلکه در حکمرانیِ همهٔ عرصه‌ها، مبتنی بر پیشرفت و عدالت و آزادی و مردم‌سالاریِ دینی تکمیل شود.

درونِ این تهدید، و در شیرینیِ هم‌جبهه‌گیِ مردم ایران، خوب است برای این تعالی بیشتر بیاندیشیم!

شاید دوباره نوشتم!

محسن قنبریان ۱۴۰۴/۳/۲۷

و من کلام له (علیه السلام) لما خُوفَ من الغیله:

 

وَ إِنَّ عَلَیَّ مِنَ اللَّهِ جُنَّهً حَصِینَهً، فَإِذَا جَاءَ یَوْمِی انْفَرَجَتْ عَنِّی وَ أَسْلَمَتْنِی، فَحِینَئِذٍ لَا یَطِیشُ السَّهْمُ وَ لَا یَبْرَأُ الْکَلْمُ.

سال آخر وقتی حضرت امیر(ع) را از #ترور ترساندند فرمود:

من از سوى خدا سپر محکمى دارم که مرا از حوادثِ (خطرناک) حفظ مى کند و هنگامى که اجلم فرا رسد، این سپر الهى از من دور مى شود و مرا تسلیم حوادث مى کند; در آن هنگام نه تیر خطا مى کند و نه زخم بهبودى مى یابد.(خطبه ۶۲)

 

پ.ن:

شهادت، کرامت رهبران دینی است؛ لکن شهادت علوی با حسینی این فرق را دارد که اولی با وجود نظام و لشکر و امت است و دومی در نهضت و پس از شهادت یاران.

شهادت با ترور رهبران، برای آنها کرامت؛ اما برای مردم و نظامشان ننگ است!

مردم و سپاهیان ایران چنین اجازه ای نمی دهند.

 

برای مقابله با این تهدید باید چاره ای مردمی و نظامی کرد…

 

محسن قنبریان ۱۴۰۴/۳/۲۶

شهید بهشتی:

 

ما همیشه فریاد می‌کردیم که زن در اسلام زنده، سازنده و رزمنده است.

شهید بهشتی اسطوره‌‌ای بر جاودانه تاریخ، ص۱۰۸۵

نتانیاهو آدرس این زن را می خواهی؟! عاشورا را بخوان!

 

این زن متولد عاشوراست!

حق داری او را نشناسی چون از جنس او پیرامونت نمی بینی!

رب نوعش، زینب نامی است؛ دختر فاطمه(س)!

اشتباه ابن زیاد را نکن؛ هنرش سَجاعت و سخن وری اش نیست!

 

آن لعین هم افشاگری زینب را برنتافت در مقابل سلحشوری زینب کبری(س) گفت:

هذه سجاعه ولعمری لقد کان أبوک شاعرا وسجاعا : این سجاعت(به سجع و قافیه سخن گفتن) است به جان خودم پدرت نیز شاعر و سخن به سجع می گفت!

 

از سوز دل برای مظلوم البته زیبا سخن می گوید؛ اما هنرش شجاعت اوست!

این زن را دوباره خمینی(ره) احیاء کرد.

 

محسن قنبریان