برنامه سحرگاهی «لطف لطیف» رادیو اقتصاد

برنامه سحرگاهی رادیو اقتصاد با عنوان «لطف لطیف» اجرا شده توسط حجت الاسلام قنبریان، به بیان نکات و مطالب نغز آیات قرآن در رابطه با موضوع اقتصاد می‌پردازد. این برنامه اجرا شده در ماه مبارک رمضان ۱۴۰۱، شبکه رادیو اقتصاد منتشر می‌شود.

دریافت قسمت نخست «برنامه سحرگاهی «لطف لطیف»» | “دریافت از پیوند کمکی

دریافت قسمت دوّم «برنامه سحرگاهی «لطف لطیف»» | “دریافت از پیوند کمکی

دریافت قسمت سوّم «برنامه سحرگاهی «لطف لطیف»» | “دریافت از پیوند کمکی

دریافت قسمت چهارم «برنامه سحرگاهی «لطف لطیف»» | “دریافت از پیوند کمکی

دریافت قسمت پنجم «برنامه سحرگاهی «لطف لطیف»» | “دریافت از پیوند کمکی

دریافت قسمت ششم «برنامه سحرگاهی «لطف لطیف»» | “دریافت از پیوند کمکی

دریافت قسمت هفتم «برنامه سحرگاهی «لطف لطیف»» | “دریافت از پیوند کمکی

دریافت قسمت هشتم «برنامه سحرگاهی «لطف لطیف»» | “دریافت از پیوند کمکی

دریافت قسمت نهم «برنامه سحرگاهی «لطف لطیف»» | “دریافت از پیوند کمکی

دریافت قسمت دهم «برنامه سحرگاهی «لطف لطیف»» | “دریافت از پیوند کمکی

دریافت قسمت یازدهم «برنامه سحرگاهی «لطف لطیف»» | “دریافت از پیوند کمکی

دریافت قسمت دوازدهم «برنامه سحرگاهی «لطف لطیف»» | “دریافت از پیوند کمکی

دریافت قسمت سیزدهم «برنامه سحرگاهی «لطف لطیف»» | “دریافت از پیوند کمکی

دریافت قسمت چهاردهم «برنامه سحرگاهی «لطف لطیف»» | “دریافت از پیوند کمکی

دریافت قسمت پانزدهم «برنامه سحرگاهی «لطف لطیف»» | “دریافت از پیوند کمکی

دریافت قسمت شانزدهم «برنامه سحرگاهی «لطف لطیف»» | “دریافت از پیوند کمکی

دریافت قسمت هفدهم «برنامه سحرگاهی «لطف لطیف»» | “دریافت از پیوند کمکی

دریافت قسمت هجدهم «برنامه سحرگاهی «لطف لطیف»» | “دریافت از پیوند کمکی

دریافت قسمت نوزدهم «برنامه سحرگاهی «لطف لطیف»» | “دریافت از پیوند کمکی

دریافت قسمت بیستم «برنامه سحرگاهی «لطف لطیف»» | “دریافت از پیوند کمکی

دریافت قسمت بیست و یکم «برنامه سحرگاهی «لطف لطیف»» | “دریافت از پیوند کمکی

دریافت قسمت بیست و دوّم «برنامه سحرگاهی «لطف لطیف»» | “دریافت از پیوند کمکی

دریافت قسمت بیست و سوّم «برنامه سحرگاهی «لطف لطیف»» | “دریافت از پیوند کمکی

دریافت قسمت بیست و چهارم «برنامه سحرگاهی «لطف لطیف»» | “دریافت از پیوند کمکی

دریافت قسمت بیست و پنجم «برنامه سحرگاهی «لطف لطیف»» | “دریافت از پیوند کمکی

دریافت قسمت بیست و ششم «برنامه سحرگاهی «لطف لطیف»» | “دریافت از پیوند کمکی

دریافت قسمت بیست و هفتم «برنامه سحرگاهی «لطف لطیف»» | “دریافت از پیوند کمکی

دریافت قسمت بیست و هشتم «برنامه سحرگاهی «لطف لطیف»» | “دریافت از پیوند کمکی

دریافت قسمت بیست و نهم «برنامه سحرگاهی «لطف لطیف»» | “دریافت از پیوند کمکی

دریافت قسمت سی‌ام «برنامه سحرگاهی «لطف لطیف»» | “دریافت از پیوند کمکی

لطیفه اول: مال و توحید!
  • مال، مال الله است.
  • انسان، مستخلف و جانشین خداوند در اقتصاد!
لطیفه دوم: مال و برپایی مردم
  • مال مثل خون باید در گردش باشد نه گنج و نه دست به دستِ اغنیاء
  • اموال عمومی نباید دست سفیهان جامعه باشد
  • حضرت امیر(ع) حزب اموی را از سفیهان خواند.
  • امام صادق(ع) بقاء و فناء اسلام و مسلمین را به این مهم مربوط کرد که اموال عمومی جامعه دست چه کسانی باشد!
لطیفه سوم: مدّ و طَمس مال
  • مثل دریا که جزر و مدّ دارد، مال هم مدّ (گستردگی) و طمس (زوال و نابودی) دارد
    – “مال ممدود” غیر از “امداد مال” است!
    – مال ممدود و گسترده نشانه گرامیداشت الهی نیست/ اما دنیای سرمایه داری پول را نشان خوشبختی می داند.
  • بازارهای مالی مدرن کارشان بیشتر جابجایی مال و مدّ و طمس است، نه نمو مال!
    – در دنیای جدید مال اعتباری تر و مدّ و طمس بیشتر شده!
    – در دوره نئولیبرال ها (۱۹۸۰) رشد اقتصادی کاهش، اما ثروتمندان، ثروتمندتر شدند!
لطیفه چهارم: مال و امدادگری۱
  • آیا امداد رسانی مال، خیر است؟!
    – دو دسته آیه!
  • دو سطح زندگی انسان:
    ۱- زندگی افقی؛ نامش در قرآن ،معیشت است. خوراک و پوشاک و…
    مال در زندگی افقی، مدد رسان و از نعمت هاست. نبودنش فقر است که از آتش نمرود سخت؛ تر است!
    ۲- زندگی عمودی؛ نامش در قرآن حیات است. معنا بخشی به زندگی، پرداختن به استعدادهای فطری و…
لطیفه پنجم: مال و امدادگری۲
  • خیراتی که مال در آنها امدادرسان نیست!
    – سطح عمودی زندگی(حیات)، توجهات به فطریات، علوم نافع، اکتسابات اخلاقی، معنابخشی به زندگی و…
    – در اینها مال چقدر مددرسان است؟!
  • زندگی عمودی دو ویژگی دارد:
    ۱. دخل مالی ندارند!
    ۲. الزاما با خرج مال هم حاصل نمیشوند!
    پس در زندگی عمودی مال مددرسان اصلی نیست!
    – سلیمان(ع) دارای حیات معنوی، مددرسانی هدایای بلقیس را زیر سؤال برد!
لطیفه ششم: مال و غنی
  • آیا مال موجب غنی و بی نیازی است؟!
    – قرآن دارایان را “اغنیاء” می خواند اما همزمان می فرماید مال موجب غنی نیست!
  • مال در بخشی از زندگی عمودی نقشی ندارد!
    – لازم نیست تراکنش مالی ای اتفاق افتد تا درک ملکوت کنی یا معنابخشی به زندگی شود!
  • در بخش دیگری که مال نقشی دارد(رایگان بخشی ها)، تعیین کننده نیست!
  • مذمت مال در انجیل لوقا و ادبیات اسلامی!
لطیفه هفتم: مال و استغناء
  • غنی پدیده ای عینی است اما استغناء درکی ذهنی!
  • استغناء در “معیشت”(بسندگی) بسیار ممدوح است اما استغناء از “حیات” بسیار مذموم است
    – پندار اینکه “پول” جای “معنای زندگی” و “دارایی ها” جای “اطمینان قلب” را می گیرد را قرآن زیر سؤال می برد!
  • دو پیامد منفی این استغناء:
    ۱. پندار باطل خلود!
    ۲. طغیان اجتماعی!
    – پیف از روانشناسان مدرن با آزمایشهایی ثابت کرد پولدارها همدردی اجتماعی کمتری دارند!
    – متمولین جامعه آمریکا از سیاستهایی که به نفع عموم و محرومین است کمتر حمایت می کنند!
لطیفه هشتم: مال و میل!
  • بین مال و میل رابطه تنگاتنگی است
    – لمّ: مال خود و دیگران را به خود اختصاص دادن!
    – جمّ: جمع کردن و انباشت مال!
  • چون ولید دنیاییم، مال پاسخ دهنده به امیال میشود و حب و میل ما را به خود بیشتر می کند.
    – زندگی افقی اگر چیره بر حیات عمودی شد، چون نقش آفرین اصلی در آن مال است، میل به مال زیاد میشود!
    – هشدار قرآن در اینباره
    – ۵ خصلت برای مال جمع و انباشت شده!
لطیفه نهم: مال و تزکیه!
  • وقتی “معیشت” بر “حیات” چیره شده و حب مال فزونی می گیرد، آیا برای غلبه حیات راهی هست؟
    – رایگان بخشی برای اینکار است! مال موجب تزکیه میشود.
  • اینکار بدون نیت درست ممکن نیست!
  • در زکاتهای واجب بیشتر فقرا دیده و در مستحب بیشتر تربیت صاحب مال دیده شده است!
  • “درهم”، “دارُ همّ”(سرای اندوه) و “دینار”، “دارُ النار”(سرای آتش) بوده برای کسی که جمع کند و در طاعت خرج نشود!
لطیفه دهم: هلاک و نمو مال ۱
  • هلاک مال غیر از طمس مال است!
    – الان هم میزان زیادی از مال صرف جنگ ها میشود!
    – هلاک مال خروج از چرخه شدن است، غذا، زباله شود و…
  • دو نحوه اهلاک مال:
    ۱. اسراف: مصرف در مورد اما زیاده از حد!
    – مثلا سالیانه غذای ۱۵تا۱۸ میلیون نفر را اسراف و دور ریز می کنیم!
    ۲. تبذیر: مصرف در غیر مورد!
    – طلا جای سکه و زینت، خوراک شود!
  • نمو مال، همه مروّت است!
    – نمو هم غیر از مدّ مال است.
    – مدّ با جمّ و جمع مال و عمدتا با بازارهای مالی بود. مثلا ایام کرونا و رکود اقتصادی با همین ابزار میلیاردهای ایران بیش از متوسط جهانی رشد کردند!
    – نمو مال، کیک اقتصاد را بزرگ تر می کند
  • مروّت اسم جامع فضایل
    – مواسات و مساوات هم از جمله مروتهاست که با نمو مال(نه ممدود شدنش) اتفاق می افتد.
لطیفه یازدهم: هلاک و نمو مال ۲
  • آیا هر به کار بستنی، موجب نمو مال است؟!
  • سه فرض:
    ۱. مال سرمایه یک کار شود: موجب نمو میشود!
    ۲. رایگان بخشی: قرآن می فرماید موجب نمو میشود!
    – بر اساس محاسبات یک پایان نامه دانشگاهی در سال۸۹، طی سالهای ۸۰ تا ۸۷ در آمد بالقوه زکات به حدی بود که بتواند سطح زندگی ۴ دهک پایین جامعه را به سطح زندگی دهک پنجم برساند!
    ۳. از مال مردم بخورد مثل زالو: قرآن می فرماید نمو نمی کند!
    – ربا بالعیان موجب ورشکستگی ها و چاله های فقر میشود
  • تفسیر آیه ۲۷۶ بقره؛ خداوند چگونه ربا را از بین و زکات ها را رشد می دهد؟!
    – قاعده خزائن عنداللهی اشیاء
    – شاهد روایی مُحقّ ربا
لطیفه دوازدهم: شریک مال!
  • مال همیشه شریک دارد یا شیطان یا نیازمند!
  • قاعده ای غیبی در زندگی عینی:
    – منع از خرج کردن مال در موارد طاعت = خرج کردن دو برابرش در معصیت الهی!
  • فقیری گرسنه نمی ماند الا از منع کردن اغنیاء
لطیفه سیزدهم: انسان اقتصادیِ قرآن۱
  • انسان اقتصادی و مباشر در اموال با چنین حدودی، چه خصوصیاتی دارد؟!
    – نابالغ و سفیه نباشد!
    – رشدش ثابت شده باشد!
    سفیه کسی است حفظ مال نمی تواند کند و در میانسالی هم ممکن است با تبذیر و تلف چنین حکمی یابد.
  • انسانِ سرمایه داری از اول در بستره بازار: “تنبل” و “طماع” و “سنجش گر” تعریف میشود.
  • انسانِ قرآن: بلوغ و عهد با خدایش، عقل و زندگی عقلایی اش، بر بازاری شدنش مقدم است.
    – اگر ورشکسته شد در اموال ممنوع التصرف میشود اما قراردادهای عقلایی غیر مالی اش نافذ و تکالیف شرعی اش ساری است.
لطیفه چهاردهم: انسان اقتصادیِ قرآن۲
  • بچه ها هم مالک میشوند اما تصرف و مباشرت در مال منوط به رشد است
    – بلوغ و انسان عقلایی که بتواند اصلاح مال کند
  • انسان عقلایی مقدم بر انسان بازاری
    – مقابل رشد، سفاهت است و سفاهت مانع تصرف در مال است
    – حتی پس از بلوغ و زندگی عقلایی اگر سفاهت عارض شد، اعمال عبادی و رفتارهای عقلایی اش (مثل عفو در قصاص، قسم و نذر غیرمالی، طلاق و شهادت، حتی وکیل شدن در بیع و هبه) درست اما کنش بازاری و اقتصادی اش باطل و ممنوع است!
لطیفه پانزدهم: انسان اقتصادیِ قرآن۳
  • بچه به محض دیده شدن یکی از آثار بلوغ، مکلف به عبادات میشود! اما معاملات و مباشرت به مالش منوط به اثبات رشد است.
  • حتی قبل از بلوغ به عبادات تمرین داده میشود.
    – ۷ساله تمرین نماز
    -۹ساله تمرین روزه
    انسان عبادی زودتر از انسان اقتصادی متولد میشود
    – حتی کودکی با ذوق اقتصادی باید منتظر بلوغ بماند!
  • بعد از رشد هم اگر تبذیر کرد، از تصرف در مال منع می شود!
    – غذا و پوشاک نامتعارف از مصداق تبذیر است!
    – امیرالمومنین(ع) خواست داماد خود(پسر شهید جعفر طیار) را در مصرف امواش منع کند!
لطیفه شانزدهم: انسان اقتصادیِ قرآن۴

نداشتن سکولاریسم انگیزه ای و گرایشی!

  • سکولاریسم در اصل توجه کردن به عالم و چشم برگرفتن از غیر این عالم مادی است
  • سکولاریسم یکبار در اندیشه و دانش اتفاق می افتد و یکبار در انگیزه و گرایش
  • آیه۸۷ سوره هود و نفی سکولاریسم انگیزه ای:
    – گرایش دنیوی یا سکولاریسم انگیزه ای موجب دستکاری کیل ها و پیمانه ها شد
    – شعیب(ع) پیامبری اقتصادی است و اولین سازنده ترازوست تا کم فروشی را زایل کند
    – معلوم میشود پیامبران فقط برای ارشاد و اعلام حرام و حلال نیامدند بلکه ساخت و ساختار لازم را هم تدارک کردند
    – گرایش یافتگان به دنیا شعارشان: “نفعل فی اموالنا ما نشاء” بود!
    – به شعیب می گفتند: “اصلاتک تامرک…؟”
    پاسخ مثبت است! نماز اقلا انحصار گرایش به دنیا را زایل و تئوری “نفعل فی اموالنا ما نشاء” را باطل می کند!
لطیفه هفدهم: انسان اقتصادیِ قرآن ۵

نداشتن سکولاریسم اندیشه ای و دانشی!

  • آیه۷۸قصص و نفی سکولاریسم دانشی:
    – قارون در استنکاف از “احسن کما احسن الله الیک”، ثروتش را نتیجه دانش خود دید(انما اوُتیتُه علی علم عندی)
    – این نگاه استقلالی به این علل مادی و علوم ظاهری و چشم پوشی از قواعد غیبی و وحیانی و طی طریق در چارچوبه احکام الهی برای تنمیه مال، همان سکولاریسم دانشی است!
  • این خود بنیادی و سکولاریسم به بغی و سلطه قارونی انجامید!
  • به گزارش آکسفام:
    – تنها در ۲۰۱۸ روزی ۲/۵ میلیارد دلار بر دارایی میلیاردرها افزوده شده در حالیکه نیمی از جمعیت زمین با دستمزد روزانه ۵/۵ دلار فقیرند!
    – اگر ثروتمندان ۰/۵٪ مالیات بیشتر دهند جلوی مرگ ۳/۳ میلیون نفر گرفته میشود!
    اما بغی قارونی نمی گذارد!
لطیفه هجدهم: اقتصاد تبرعی و مجانی ۱
  • اقتصاد تبرعی/ اقتصاد مبادله ای
    – دین و پیامبران در ایندو فقط ارشاد و اعلام حلال و حرام نکردند، تاسیس نهاد هم کرده اند.
  • اقتصاد تبرعی بخشی از تولید و توزیع ثروت است که مالک از آن انتفاع نمی برد و مجانی در مقاصد اجتماعی قرار می دهد.
    – شاهکارهای انبیاء در این بخش پیداست.
    زکات، صدقه، وقف، تحبیس و…
    – برخی عبادی و برخی غیر عبادی/ برخی وجوبی و برخی مستحبی اند
  • نیمِ خمس برای امام در مصارف عمومی و نیم آن برای بخشی از نیازمندان جامعه
    – حجم بالقوه خمس در سال ۸۷ برابر۵۰٪ تولید ناخالص داخلی است
  • نذر در ادیان گذشته هم بوده و چرخش مالی بزرگی در اقتصاد تبرعی دارد.
لطیفه نوزدهم: اقتصاد تبرعی و مجانی ۲
  • اقتصاد تبرعی مقابل اقتصاد مبادله ای است که در قبال کالا و خدمتی انجام نمی شود
  • عنوان عام باقیات الصالحات برای همه خیرات
  • یکی از آنها وقف است؛ وقف حبس عین مال و آزاد کردن منفعت آن است
    – قبل از اسلام هم بوده و در سنت زرتشتی هم نمونه داشته
    – اولین واقف اسلام خود پیامبر(ص) است
  • کارکرد مهم اقتصاد تبرعی چیست؟!
  • برعهده گرفتن معاش خادمان جامعه در بخش خدمات عمومی(بهداشت، آموزش و امنیت و…)
    – دانشگاه های موقوفه ای؛ هاروارد، آکسفورد، نظامیه و…
    – بیمارستانهای وقفی در بغداد و خوزستان و موصل و بصره و نیشابور و…
    – برج ها و قلعه های وقفی در حوزه امنیت
لطیفه بیستم: اقتصاد تبرعی و مجانی ۳
  • اگر خدمات عمومی ضروری(آموزش، بهداشت، امنیت و…) با اقتصاد مجانی تامین نشود، چه میشود؟!
  • کالا شدن این خدمات و انتقال به بخش اقتصاد مبادله ای!
  • “اکّالُونَ للسُحت” شامل برخی از این موارد میشود!
    – دوستی که در قبال رفع نیاز برادر دینی اش از او هدیه بگیرد!
    – پول در مقابل آموزش ضروری!
    – خوردن اموالی از اقتصاد تبرعی!
  • از نشانه های سیاستهای اقتصادی نئولیبرال یکی همین کالایی کردن و بازاری کردن خدمات عمومی و حقوق همگانی است!
    – کاهش حضور دین و آخرت گرایی در جوامع، کوچک شدن اقتصاد مجانی و کالایی شدن حوزه خدمات عمومی را در پی دارد!
    – نکته “تاکُلون التُراث”!
لطیفه بیست و یکم: اقتصاد تبرعی و مجانی۴
  • اقتصاد تبرعی عهده دار هزینه بخش خدمات عمومی
  • کالایی سازی نئولیبرالیسم به خدمات عمومی هم دست درازی می کند
  • دو دلیل عمده این سیاستها:
    ۱.دادن خدمات با کیفیت تر به ثروتمندان
    ۲.کمبود منابع عمومی برای تامین مخارج این بخش
  • انفال، اموال بزرگی در اختیار حاکم اسلامی برای تامین این کمبودها
    – بهره برداری درست از آن مانع مبادله ای شدن خدمات عمومی و اثر گذاری فاصله طبقاتی بر حقوق همگانی است!
    – اصل ۲۹ و ۳۰ قانون اساسی
لطیفه بیست و دوم: اقتصاد تبرعی و مجانی۵
  • انفال بخاطر اینکه “دوله بین الاغنیاء” نگردند، دست پیامبر و ولی الله -که امین الله است- سپرده شده است
  • انتفاع از انفال در زمان غیبت برای عموم مردم آزاد است!
  • اصل ۴۵ قانون اساسی، تعبیر “در اختیار حکومت” است / حکومت در نظم بخشی و قاعده گذاری ، “تولیت” دارد نه مالکیت!
  • حکومت از این منابع بهره برداری در تصمیم های عدالتخواهانه می تواند نقش آفرین باشد:
    – تامین نفقه و ارتزاق خادمان بخش خدمات عمومی
    – آزاد کردن بخشی از زمین های موات (طرح های زمین صفر) برای شکستن انحصار بازار مسکن و…
لطیفه بیست و سوم: اقتصاد مبادله ای ۱

آیا هر چیزی می تواند بعنوان کالا و خدمات وارد بازار شود؟

  • قرآن در اینباره دو حرف اساسی دارد:
    ۱. سبب ها طریق های مبادله باطل و غیر عقلایی نباشد
    ۲. خود کالا و خدمات چیز باطلی نباشد و منفعت حاصل از آنها حلال باشد.
  • عنوان جامع “باطل” اقتضای حرف زدن دین خاتم
  • نکته مهم “لاتَقتُلوا انفسکم” ذیل یک آیه اقتصادی !
لطیفه بیست و چهارم: اقتصاد مبادله ای ۲
  • سبب های باطل یا شرعی اند (مثل ربا) یا عرفی(دزدی)
    – رشوه مثل دلوی است که در چاه دل قاضی می رود تا حکم دلخواه رشوه دهنده را از او بگیرد
  • وقتی در شرع درباره سببی حرفی نبود تعیین باطل و عیر باطل بودن با عرف است.
  • نسبت باطل های شرعی و عرفی عام و خاص من وجه است:
    – ربا عرفاً باطل نیست اما شرعاً باطل است.
    – حق الماره و حق الشفعه عرفا باطل است اما با حفظ شرایط شرعا درست است
  • غیر از سبب ها، خود کالا و خدمت هم نباید باطل باشد و باید منفعت عقلایی و حلال داشته باشند:
    – برخی نجاسات
    – برخی اشیاء مقدس
    – اعمال و خدمات حرام
    – خدمات واجب
    -آنچه قصد حرام از آن است
    – آنچه فایده چندانی ندارد
    نمیتوانند کالای مبادله ای و بازاری شوند!
لطیفه بیست و پنجم: اقتصاد مبادله ای ۳
  • علیه ربا ۱
  • ربای مصرفی/ ربای تولیدی
  • اسلام مقابل ربای مصرفی نهاد صدقه و قرض الحسنه را ترویج کرد
  • موطن رشد ربای تولیدی:
    – در عصر کشاورزی رابطه: تولید_توزیع_سود/بدهی بود
    – با غلبه تجارت و بازرگانی شد: بدهی_توزیع_تولید/سود
    – تدارک راس المال بازرگانی رشد ربای تولیدی را بیشتر کرد
  • اسلام در مقابل، نهاد مضاربه را تاسیس یا ترویج کرد(۲۰مزمل)
    – در مضاربه تامین سرمایه با کسی و عاملیت با کسی دیگر، سود هم بین آندو تقسیم میشود
لطیفه بیست و ششم: اقتصاد مبادله ای ۴
  • علیه ربا ۲
  • شبهه شباهت ربا و تجارت!
    – اجاره خانه به یک نیازمند حرام نیست، پول هم مثل خانه یک سرمایه است!!!
  • فرق اجاره و ربا
    – در اجاره خانه مال مالک می ماند و فقط منفعت خانه(سکونت) به مستاجر سپرده و اجاره در قبال آن است لذا اگر خانه ویران شد از مال مالک رفته!
    – اما در قرض(که ربا در آن است) خود پول به ملکیت طرف در می آید به شرط عودت!
    لذا اگر دم در دزد زد از مال قرض گیرنده رفته نه مالک!
    – در این تحلیل عقلانی فرق ربا و اجاره می شود
    سود گرفتن از پول قرض داده شده اکل مال به باطل است
  • اگر مالک میخواهد سود ببرد جای قرض باید از نهاد مضاربه استفاده کند و سود تجارت بین او و عامل تقسیم شود!
لطیفه بیست و هفتم: اقتصاد مبادله ای ۵
  • اقتصاد مبادله ای در قرآن:
    تجاره حاضره (معاملات نقد)
    ۲٫ تدایُن (معاملات نسیه)
  • در انسان اقتصادی گذشت که قرآن فعالیت اقتصادی را بر مستوای زندگی عقلایی استوار می کند. یعنی پایبندی به تعهدات عقلایی مثل اقرار و شهادت و اسناد حقوقی و قسم و…
    – در تجاره حاضره: نوشتن اسناد حقوقی واحب نیست (ولو جایز است) اما شاهد گرفتن بر معملات بزرگ لازم است
    – در تدایُن: نوشتن اسناد حقوقی و شاهد هردو لازم است
    * بزرگترین آیه قرآن (۲۸۲بقره) در اینباره است.
  • در تداین ها سخت گیری بیشتر است تا مجادلات بعدی کمتر شود/ در تجارتهای حاضر برای تسهیل زندگی آسانتر گرفته شده چون پول و کالا دست به دست شده، پس در موارد بزرگ آن شاهد کافی است.
لطیفه بیست و هشتم: اقتصاد مبادله ای ۶
  • تجارت در اسلام یک عنصر ضد طبقاتی است نه ابزاری طبقاتی!
  • دو چیز در تجارت این استعداد را تامین می کند:
    دادن حق کسب به همه صنوف و طبقات!
    – قرآن برای زنان هم حق کسب قائل شد در حالیکه تا ۱۸۸۲ حق مالکیت و استقلال مالی در اروپا نداشتند!
    – نصیب کار کارگر باید به خود او برسد که الان زیر یک سوم میرسد!
    ۲٫ تعیین قیمت با تراضی طرفین نه با شأن و جایگاه اجتماعی!
    – در جامعه پدرسالار مسیحی، نرخ عادلانه را جایگاه اجتماعی معلوم میکرد!
    – تجاره عن تراض در این بستره بود و استعداد برهم زدن آن نظام طبقاتی را داشت
    – آیه دلالتی بر قیمت نجومی ندارد!
  • نکات آیه ۳۲ نساء
لطیفه بیست و نهم: اقتصاد مبادله ای ۷

گستره تجارت عن تراض تا کجاست؟! چگونه این قاعده می تواند مانع استثمار و بهره کشی از کار و خدمات دیگران شود؟!

  • معاملات اجباری و اکراهی باطل است!
  • دو نحوه اضطرار!
    فروش اضطراری!
    – راه حلش در اقتصاد تبرعی است!
    ۲٫ فروش به قیمت نازل بخاطر اضطرار!
  • گله شهید مطهری از فقهاء در اینباره!
    – قدرت اقتصادی طبقه کارفرما و فروش کار توسط کارگر به قیمت نازل!
    – دامپینگ ها و تحمیل قیمت بالا به مصرف کننده!
    آیا اینها هم مشمول تجارت عن تراض می شود؟!
  • تفاوت حکم فرد و حکمران!
  • راه حل نظام حکمرانی برای منع سوء استفاده:
    به شکل اصولی کارگر را به عامل_مالک ارتقاء دهد
    ۲٫ به شکل موقت مانع خرید ارزان کار کارگر شود!
لطیفه سی ام: اقتصاد مبادله ای ۸
  • قاعده بازار اسلامی: لاتَبخَسُوا الناسَ اَشیَاءَهُم؛
    ارزش اموال مردم را نکاهید!
  • کم فروشی و گران فروشی یکی از مصادیق آن؛ اما سه مصداق دیگر:
    احتکار؛ کاهش عمدی عرضه و کاستن ارزش ثمن!
    ۲٫ انحصار؛ انحصار برخی شغلها و مجوزها یا منافع بازار(واردات و صادرات و…)
    – حضرت امیر(ع) درباره شُح قبیح بازرگانی و تجارت هشدار می دهد: “احتکاراً للمنافع و تَحَکُّماً فی البیاعات”
    – احتکار منافع، اعم از احتکار جنس است و احتکار و انحصار مجوزهای کسب و کار و امتیازها را هم شامل است.
    ۳٫ خلق پول بانکهای تجاری؛ این هم از مصادیق لاتبخسوا الناس اشیاءهُم است که ارزش حقوق و دستمزد کارگر و کارمند را کم ارزش می کند!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *