سخنرانی با عنوان «امام خمینی و اشرافیت مذهبی» ایراد شده توسط حجت الاسلام قنبریان در سالگرد رحلت امام خمینی رضوان الله علیه در سال ۱۳۹۶ منتشر میشود.
دریافت سخنرانی «امام خمینی و اشرافیت مذهبی» | “دریافت از پیوند کمکی“
سخنرانی با عنوان «امام خمینی و اشرافیت مذهبی» ایراد شده توسط حجت الاسلام قنبریان در سالگرد رحلت امام خمینی رضوان الله علیه در سال ۱۳۹۶ منتشر میشود.
سخنرانی با عنوان «دینفروشی و دینبازی دو آسیب عینیت سیاست و دیانت و درمان آن» ایراد شده توسط حجت الاسلام قنبریان در سالگرد رحلت حضرت امام خمینی(رضوان الله علیه) در سال ۱۳۹۵، منتشر میشود.
کتاب گفتار «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن»، در ماه مبارک رمضان ۱۳۹۵، توسط حجت الاسلام قنبریان منتشر میشود. این سخنرانی در ۲۴جلسه منتشر میشود.
حجت الاسلام قنبریان با شیوع ویروس کرونا که منجر به تعطیلی مدارس، دانشگاهها و حوزهها شد، از این فرصت بدست آمده اقدام به تدارک درس گفتار کتاب گرانقدر «رشحات المعارف» نمود. پیشتر این مطالب همراه با متن چکیده، بطور مختصر یک شب در میان و همراه با نسخه صوتی، هر قسمت حدود ۱۵دقیقه این مطالب ارائه شد. در این پست تنها نسخههای صوتی منتشر شده را بصورت یکجا جمعآوری کرده و منتشر میشود. جهت پیگیری مطالب پیشین میتوانید از کلید واژههای زیر استفاده نمایید:
جرعهای از رشحات المعارف
جلسه دوازدهم(آخر): جایگاه عترت
نظام دایرهای عالم
عالم وجود، دایرهی است. از اوئی و بسوی اویی است. نیم دایره(قوس) نزول است و نیم دایره(قوس) صعود.
شروع از نور پیامبر(ص) بوده و ختم هم به اوست: بکم فتح الله و بکم یختم.
“چون به واسطه عنایات پروردگار و اطاعت به مقام مشیت رسید و مشیت مقام واحد است و مطلق دو نمیشود؛ پس صحیح است بفرماید: بکم فتح الله و بکم یختم.
فتح دایره وجود و ختم آن به مشیت است و خداوند به واسطه او هر ناقصی را به حد کمال خودش میرساند[۱]“
لزوم پیوند با آل محمد(ص)
“یاایها الذین آمَنوا آمِنوا[ای کسانی که ایمان آورده اید، ایمان بیاورید!] اشاره به همان مقام ولایت مطلقه است که آنها را مشیت حق بدانی؛ چنانچه خودشان فرمودهاند: نحن مشیه الله. هرکه خدا را بخواهد، باید و ناچاراست که در خانه آنها برود… بعد از مقام تسلیم باید صبر کنی که او در تو توجه پیدا کند و نظر مرحمتی بنماید. تو رو به او باش، خودش در دل تو ظهور می کند… مثل اشجار که چون پیوند خورد، این درخت دیگر آن درخت نیست…[۲]“
دعائم اسلام، پشت بند تسلیم
“چنانچه برای حفظ عمارت، ستونها و پشت بند تهیه میکنند، اسلام هم که عبارت از تسلیم قلبی است، پشت بندهایی دارد که ستون آن هستند و عبارتند از دعائم پنجگانه: نماز، روزه، زکات، حج و ولایت. اینها دعائم و پشتبندهای اسلام است… خلاصه باید پیوند را نگهداری کرد…[۳]“
٭ تفصیل را در فایل صوتی بشنوید
[۱] ص۷۴و۷۵
[۲] ص۶٨و۶۹
[۳] ص۷۳و۷۴
جرعهای از رشحات المعارف
جلسه یازدهم: سه سلطان برزخ
منفرد خواهی شد!
اینجا زندگی انسان، اجتماعی است؛ حوائج مادی و معنوی او با استمداد و استخدام و… برآورده میشود. معلم لازم است تا یاد بگیری، نانوا لازم است تا نان بخوری و…
اما دنیای پیش رو، “زندگی انفرادی” خواهد بود.
“در آنجا زندگی انفرادی است و باید احتیاجات را خودت منفرداَ رفع کنی. باب استقراض و استمداد مسدود است. اینجا آمده ای که برای آنجا تهیه ببینی[۱]“.
“فهمیدی که باید به اراده کارت درست شود و به صرف اراده، زندگی آخرت اداره شود. آنجا نتیجه تحصیلات عقلی و نفسی و حسی است؛ یعنی باید عقلت منوّر باشد به معارف حقه و عقاید صحیحه و نفست که قلبت است، باید منور باشد به اخلاق حسنه و حست، منور به اعمال صحیحه و صالحه[۲].”
– قرآن هم “نسبها” را در آنجا منتفی اعلام میکند(لا انساب بینهم یومئذ)؛ و هم اسباب دنیوی را تمام شده اعلام میکند(تقطعت بهم الاسباب).
سه سلطان برزخ:
۱٫ سلطان حس: فرشته رومان
کارش تفتیش اعمال است.
“وکلَّ انسان ٲلزمناهُ طائِرَهُ فی عُنُقِه و نُخ٘رِجُ له یومَ القیامهِ کتاباً یَلقاهُ منشوراً این مرحله، محکوم به حکم مَلک رومان است که سلطان حس است و آنچه از حس سرزده، محکوم به حکم اوست؛ ولی صورت آن برزخی است…[۳]“
۲٫ سلطان نفس: فرشته فتّان[فتنه گر]
“این مَلک، ممتحن اعمال قلبی است و سنگینی و سبکی انسان را می سنجد. می بیند آیا دارای ملکه حیاء، عفت و عدالت بوده یا خیر…[۴]“
۳٫ سلطان عقل: فرشته بشیر و مُبشّر یا نکیر و منکر
“یکی دیگر ازسلاطین عالم برزخ که عظیم ترین سلاطین است، سلطان عقل است که به اعتبار مواجه شدنش با مومن که دارای عقاید حق صحیحه و واجد معارف الهیه است، بشیر و مبشر است و به اعتبار مواجه شدنش با منافق و کافر که دارای عقاید باطله و فاسده است، نکیر و منکر است[۵]“
٭ تفصیل را در فایل صوتی بشنوید
جرعهای از رشحات المعارف
جلسه دهم: حجابهای هفتگانه(۲)
سیر در آیات از ملک تا جبروت:
وقتی پی محبوبی میگردی، از “جای پایش” شروع میکنی؛ میروی از دور”شبح” اش را میبینی؛ جلوتر بروی،”بویش” را هم حس میکنی؛ تا به “او” میرسی.
از “جا پا” تا “خود محبوب”، آیاتاند. “آیات ملکی” مثل طبیعت زیبا و کیهان و… شروع علائم است. “تمثالهای برزخی”، آیات روشنتر است. “ملائک”، بیشتر او را نشان میدهند تا میرسی به “صادر اول” که برترین نمای اوست.
حجابهای هفتگانه:
همان که “حجاب” است از حیثی “آیه” است. چهار حجاب (ماده، مادی، برزخ، برزخی) گذشت.
۵. حجاب تقدّر:
از برزخ به ملکوت اعلی که برود، عالم فرشتگان است. آنجا جسم برزخی ندارند اما اندازه دارند.
۶. حجاب تحدّد :
بالاتر از ملکوت، عالم جبروت است. آنجا ولو محدودیتهای قبل را ندارد؛ اما “هستی محدود” دارد. جبرائیل، هستی محض و نامحدود نیست.
۷. حجاب تقوّم:
به وجود برتری برسی که صدور اول باشد و مثل “سایه بینهایت”، بینهایت باشد؛ باز، سایه است؛ قیام و بودنش به صاحب خود است[۱].
قیامت نزدیک است!
اگر قرآن درباره قیامت دارد:”یرونه بعیدا و نراه قریبا: کفار دورش میبینند و ما(مومنین) نزدیکش”؛ این دوری و نزدیکی تایمی و تقویمی نیست.
اگر آیات قیامت در همین دنیایت را دیدی و از آنها رد شدی، قیامت را مییابی؛ نزدیکِ نزدیک!
همین ویروس، بنظرت چند آیت و نشانه از قیامت را نمایان کرده است؟!
٭ تفصیل را در فایل صوتی بشنوید.
[۱] ر.ک:ص۵۰و۵۱
جرعهای از رشحات المعارف
جلسه نهم: حجابهای هفت گانه(۱)
اول یک مقدمه:
در فهم عارفان، “قرب” و نزدیکی به خداوند، با “علم حضوری” به اوست.
“بُعد” و دوری از خداوند هم چیزی جز “جهل” و فقدان یقین نیست.
در تعابیر دینی سه چیز داریم:
– اسلام: همین شهادتین گفتن و مسلمان شدن.
– ایمان: باور کردن و دل سپردن به حقایقی غیبی است. عقل ثابتش کرده اما مشاهده نشده است.
– ایقان: یقین پیدا کردن به آن حقایق است که درجه اعلی آن، یافتن و مشاهده قلبی آنهاست.
این همان منزلت مقرّبین است.
چهار حجاب بین ما خداوند:
خداوند اوج تجرد و بیحدی است. ما موجودی محدود و مادی هستیم. بین ما و خداوند چه حجابهائی هست؟ و چگونه میتوان آنها را درید؟
راه طولانی است و سالک پُر تلاش میخواهد…
٭ تفصیل را در فایل صوتی بشنوید
[۱] ر.ک: ص۴۹و۵۰
[۲] ص۵۰
[۳] ص۵۰
جرعهای از رشحات المعارف
جلسه هفتم: منزلت عزم
ربط بحث:
· اعمال نسبتی با خدا دارند؛ که محضر و حضور حق ، آنها را بزرگ (همه گناهان) یا کوچک(همه عبادات) میکند.
· نسبتی با خود دارند. باطن و غیب عمل و ظهور آن، مال این نسبت بود.
· اعمال، نسبتی هم با عامل دارند. وقتی عمل، صورت غیبی دارد؛ تکرارش ، نفس انسان را به آن صورت غیبی در میآورد.یعنی ملکه شدن عمل، نفس را ملوّن به رنگ آن عمل میکند[۱]
وزیر کشورِ مملکت انسان؟
آیت الله شاه آبادی، عقل را “وزیر معارف” انسان میداند. چون خوب و بدها را میشناساند.
اما یافته او با “عزم” در انسان، ایجاد میشود. لذا عزم را:
-نظمیه و وزیر کشور انسان میخواند[۲]
-عزم را مناط انسانیت میخواند[۳]
از همین جا سرّ حرمت استماع موسیقی حرام و لهویات را بیان میکند: “یکی از اسرار حرمت استماع ملاهی و ساز و غنا این است که عزم انسانی را مختل میکند… اراده را از بین میبرد و عزم را نابود میکند. بنابراین شرع مطهر اکیدا استماع غنا و حضور در مجالس لهو را ممنوع فرموده است؛ زیرا مناط انسانیت را از بین میبرد[۴]“
کشور وجودت را به وحدت برسان!
عزم، ملکات خوب و فاضله را در انسان راسخ میکند: شجاعت، سخاوت، عفت و عدالت.
وقتی همه اینها را برای “عبودیت” حق منظم کرد؛ کثرت را به وحدت میآورد. “حتی تکون أعمالی و اورادی کلها وردا واحدا و حالی فی خدمتک سرمدا[۵]” میفرماید:”همه این زحمات و کوششها از برای این است که عبادات و اخلاق از کثرت روبه وحدت نهد… صبر صفت بزرگی است، شجاعت صفت نیکی است، عفت صفت پسندیدهای است، ولی این صفات وقتی عظمت پیدا میکند که برای پرستش حق باشد. ستایش و پرستش او، صفات را بزرگ و با عظمت میکند. سرمایه این کمال انسانیت، عزم است[۶]“
رسیدن به خلاقّیت ملکوتی
انسان صاحب عزم، که صفات عالی را در خود راسخ کرده؛ واجد صفت خلاقیت میشود.
شاه آبادی میفرماید:”اگر کسی دارای این ملکه شد، علاوه بر آن ثوابها صفت خلاقیت پیدا میکند که میفرماید:”فیها ما تشتهیه الٲنفس وتلذُّ الٲعین” (در آنجا هر چه نفوس را بر آن میل و اشتهاست و چشمها را شوق و لذت است؛ مهیاست) هر چه بخواهی فعلیت دارد… پس قصرها و باغها و نعمتهای بهشتی مخلوق تو و صورت غیبیه عملت است …[۷]“
٭ تفصیل را در فایل صوتی بشنوید.
جرعهای از رشحات المعارف
جلسه هفتم: مراتب ظهور اعمال
آیت الله شاه آبادی(ره) این را کشف بزرگ محمدی(ص)خواند که: “جزا”، “خود عمل” است.
“وَجَدوا ما عَمَلوا حاضراَ[۱] همان که عمل کرده اند را حاضر میبینند”
“بَدا لهُم سَیئات ما کَسَبوا[۲] گناهانی که انجام دادند برایشان آشکار میشود”.
نکته کلیدی مراتب این ظهور است:
عمل، سه مرتبه دارد:
آیت الله شاه آبادی می فرماید: “این کشف بزرگ خاتم الانبیاء است که میفرماید ای اهل عالم، بدانید وآگاه باشید که هرچیزی و هر عملی در عالم دو صورت دارد: ملکی و ملکوتی، شهودی و غیبی.
آنچه در ملک است، شهود میکنی؛ ولی آنچه در برزخ است از ملک غائب است و نمایش آن در دنیا میسر نیست؛ زیرا لامپ دنیا، کوچک و محدود به حدی است. تمام “احسانات ملکی”، در برزخ ظهور میکند. “معارف و قرب”، در ملکوت. زیرا برزخ، استعداد ظهور لامپ آن را ندارد. همچنان که لامپ دنیا برای ظهور حقایق برزخی کوچک است، لامپ برزخ هم برای نمایش معارف و قرب، کوچک است[۳].”
از همین جا معلوم میشود چگونه تکرار عمل بد، به کفر می انجامد. (عاقبه الذین اسائوا السوء ان کذبوا بآیات الله)…
میفرماید: “در اینجا میان تو و نظرت به صورت زیبای نامحرم، “نور” فاصله است؛ و در آنجا “نار” ! اینجا صورت زیبا است و در آنجا صورت زشت! در اینجا فعل و آرزو است به ملاقات و آرزوی وصال ؛ و در آنجا آرزوی بُعد و دوری است از شدت تنفر! چنان که میگویی: یا لیت بینی و بینک بُعد المشرقین فبئس القرین[۴]. همین خود عذاب است؛ ولی به محض چشم بر هم نهادن و به نامحرم نگاه نکردن و ترک این معصیت، خمیر مایه خلقت حور در بهشت است[۵]“
٭ تفصیل مطلب را در فایل صوتی بشنوید.
[۱] کهف/۴۹
[۲] تحریم/۷
[۳] ص۳۹
[۴] زخرف/۳۸
[۵] ص۴۰