ویروسی در محبین و حتی برخی شیعیان بوده که نه در تأسیهای بعد، بلکه در همان عاشورای ۶۱ه اثر کرده؛ بر حسین (ع) گریسته و دعایش کردهاند اما یاری نه!
در مقابل، از غیر شیعیان کسانی با پیوستن به عاشورای امام، به درجات کمال رسیدهاند از حُر تا زهیرِ عثمانی و تا برخی با سابقه خوارجی…
در همان مباحث ورود اینها به مرحله قبول ولایت امام -که جوهره تشیع است- را توضیح دادهام.
لکن کلیپها همیشه بریدهاند؛ اگر همه دفع دخلها بخواهد بیاید، مجموعه آن سخنرانی میشود!
پس:
- اینکه آن خوارج، عاقبت به مقام ولایت بار یافتند، مفروغ است و همین جا هم واضح است تعبیرِ پیوستن به حسین (ع) با ناصبی گری و خوارجی گری علیه امام، قابل جمع نیست!
- شیعه هیئتی بودن هرثمه!
او البته شیعه غالی مثل نوادری از هیاتی های زمان ما نبوده است!
همسرش جرداء -که در برخی منابع راوی خبر از هرثمه است- شیعه علی (ع) بوده و به تعبیر ابن عساکر از هرثمه حبّ شدیدتر و تصدیق بیشتر از علی (ع) داشته است.
اما از مجموع نقلها بر نمیآید هرثمه منکر علم غیب امیر (ع) بوده باشد؛ ولو با تعجب برای همسر تعریف میکند (الملاحم ابن طاوس)! یا از ریشه آن میپرسد؟!
در برخی نقلها وقتی خبر غیبی امیر (ع) را به اباعبدالله میدهد، تعبیر “ابشّرک…” دارد که حاکی از قبول آن غیب گویی است!
خلاصه اینکه:
عمده جامعه هیاتی ما که متأسی به امام عاشورایند؛ اما اگر هیات سکولار و شیعه انگلیسی -که مخاطب نقدند- بیش از هرثمه، شیعهاند یا او کاستی ای در تشیع اصیل دارد، از اینجا تصحیح میکنم!
محسن قنبریان