اول این دو عبرت را عبور کنید:
- خرّیت بن راشد:
چند نوبت نزد امیرالمومنین آمد و کسانی را متهم میکرد که خروج میکنند و عاقبت علیه شما میشورند! امام هر بار میفرمود به صرف اتهام کسی را در بند نمیکند، مخالفت عملی و آشوب اگر کردند!
عاقبت خودش پس از تو زرد درآمدن حکمیت تحمیلی، تصمیم به کنارهگیری و خروج گرفت!
امام نصیحتش کرد و از او خواست برای مباحثه فردا بیاید؛ نزدیکانش هم چنین خواستند اما او صبح زود رفت!
معترضانِ به میزان خراج و دزدان را تحریک کرد؛ مسلمانانی که زکاتشان را نداده بودند، تشویق کرد به میل خود صرفش کنند؛ و مسیحیان را جور دیگر تا عدهای را دور خود جمع کرد.
دو سه بار شکست خورد از کوفه به بصره و از آنجا به اهواز و سپس کوههای رامهرمز و آخر کنار ساحل دریای جنوب کشته شد. جمعی را به کشتن داد و مسیحیانی مسلمان شده را از اسلام به تردید انداخت و مرتد کرد!
- مصقله بن هبیره:
معقل فرستاده امیرالمومنین وقتی فتنه خرّیت را خواباند؛ مسلمانش را آزاد، مرتدانش را توبه داد و مسیحیان را به ذمه واداشت.
۵۰۰مسیحی با زن و کودک در راه، از مصقله -فرماندار امام در اردشیرخره فارس- استمداد طلبیدند که آنان را از معقل بخرد و آزاد کند. مصلقه جوانمردی کرد و آنها را به ۵۰۰هزار درهم خرید و آزاد کرد و خود را مدیون بیتالمال کرد. کمی بعد ۲۰۰هزار درهم بدهکاری را داد اما بجای عذر آوردن و مهلت گرفتن از امام برای پرداخت ۳۰۰هزار درهمِ باقی، گریخت و به معاویه پناهنده شد!
امیرالمومنین کار اول او در آزاد کردن اسیران را کار سادات و بزرگواران و کار دومش را فرار بردگان خواند و فرمود: “اگر میماند مقداری که برایش میسر بود میگرفتیم و برای باقی مانده آن به انتظار فراوانی ثروتش مینشستیم[۱]“
امام حاضر نشد مسیحیان آزاد شده را بخاطر بدهکاری مصقله دربند کند[۲].
حالا قصه ماست:
عمار و مقداد پیشکش؛ کاش برخی کارگزاران مخالف شدهی حکومت اسلامیکمی مثل مصقله بودند! اول گرهای از مردم میگشودند و بعد به دشمن پناهنده میشدند! نه مشکل مردم را موجِسواری خود کنند یا حتی خود مشکل آفرینی کنند!
صد حیف که قسمت ما بیشتر خرّیت شد تا مصقله!
از خروجیهای اول انقلاب که پی آشوب و بمبگذاری رفتند و مردم را کشتند؛ تا فتنهگران ٨٨ که درخواست تحریم ملت را از دشمن داشتند؛ خرّیت انقلاب اسلامیشدند!
خود، دولت مذاکره و سازش را سر کار آوردند و حالا به اعتراض فرا میخوانند! و تلفات را هم با میدان ژاله و ۱۷شهریور مقایسه میکنند!
اگر وقت تحقیق دارید حتما این منابع را برای شناخت خرّیتهای معاصر بررسی کنید:
- گزارش روزنامه والاستریت ژورنال ۲۰نوامبر۲۰۰۹ از بازدید نماینده آقای موسوی از واشنگتن : “جنبش سبز ایران از تحریمهای اقتصادی هدفمند پشتیبانی میکند! ما به تحریمهای اقتصادی که فشار را بر ایران زیادتر کند محتاجیم”!
- هفتهنامه تایم ۲۳نوامبر۲۰۰۹ در مقاله “سبزها دست به دامن آمریکاییها میشوند”! به قلم رابینرایت همان گزارش را تأئید کرد!
فیلم حضور آن نماینده(محسن مخملباف) در شورای اروپا و درخواست تحریم اقتصادی هم به راحتی در اینترنت قابل جستجوست. - افشاگری مایکل لدین مشاور اسبق شورای امنیت ملی آمریکا در نشریه فوربس ۳۰نوامبر ۲۰۰۹ درباره پاسخ ٨صفحهای سران جنبش سبز به کاخ سفید درباره سیاستهای آمریکا در قبال ایران!
موید مضمون این نامه ٨صفحهای دیدار اردشیر امیرارجمند(سخنگوی جنبش سبز) و همراهان در دیدار ۳بهمن۹۱ با شورای اروپاست که در سایت جرس(متعلق به جنبش سبز) انعکاس یافت.
اما با وجود این درخواستها بر تحریم ایران؛ پس از تحریمهای فلج کننده، یکباره با حمایت از روحانی و رأی آوردن او کمپین “نه به تحریم” درست کردند! ۵۵فعال و زندانی سیاسی٨٨ به اوباما نامه نوشتند و تحریمها را مجازات جمعی مردم ایران خواندند!
نامه و مذاکره آنها -برخلاف درخواست تحریمشان- نتیجه نداد!
فشارهای اقتصادی و سوء تدبیرها عدهای را این سالها به خیابان کشاند و تلفاتی گرفت؛ حالا مطالبه خون کشتهها از نظام میکنند! اینها خرّیتها را درس میدهند!
محسن قنبریان
۹۸/۹/۱۰
[۱] نهج البلاغه خطبه ۴۴
[۲] تفصیل این ماجرا را در الغارات ترجمه آیتی ص۱۲۰تا۱۳۶ بخوانید