بایگانی برچسب: s

۳ – مصلحت‏‌سازی

ما که سراغ داریم! شما هم جستجو بکنید حتما پیدا میکنید! آن دست از افرادی را که صداشان بلند است در نغ زدن، ایراد گرفتن، امّا یا متوجّه نیستند یا نمیخواهند قبول کنند که مسبب وضع موجود خود آنها(خود ما) هستند(هستیم). همان ها، آن افرادی که جلوی مبارزه با فساد را میگیرند، (یکسری افرادی هستند که در مسیر مبارزه با فساد سنگ اندازی میکنند) افرادی هستند همین دست اشخاصی که در مسیر مبارزه با فساد سنگ اندازی میکنند را بالا میآرند، بهشون اقبال میکنند مثلا تو انتخابات پشتشون رو میگیرند بعد همین افرادی که اینجا پشتیبانی میکنند(همین افراد عامی) در صحبت هاشان اول تا اخر نظام را میشورند، از دزدی و اختلاس صحبت میکنند.
خب این افراد یا شعور ندارند که بفهمند دارند چه کار میکنند! یا من نمیفهمم شان!!!

آخر سر که روسیاهی به ذغال میماند اما چرا با عقل به یکسری مسائل نرسیم که بخواهیم هزینه بدهیم برای فهمیدن یکسری مسائل.

فایل صوتی حاضر سومین قسمت از سری پادکست های سخنرانی رحلت امام سال۹۷ حجت الاسلام قنبریان است.

قسمت های سابق را در پیوند های زیر می توانید دنبال کنید:
قسمت یک/ حفظ جمهوری اسلامی از حفظ یک نفر- و لو امام عصر باشد- اهمیتش بیشتر است؛ (مصلحت یابی)
قسمت دوّم/ توهین به شخصیت ها (مصلحت بافی)

قسمت سوّم/ مصلحت سازی

دانلود قسمت سوّم – مصلحت سازی

۰۵/ کار ویژه!

کار ویژه!
پس کار ویژه ی رهبری در مشکلات اقتصادی و بن بستهای آن چیست؟!

چکیده۵: کار ویژه!

  1. برای نتیجه گرفتن از مجموع دستورات مکتب اقتصادی اسلام و رسیدن به اهداف آن، نیازمند یک “نظام اقتصادی” هستیم.

مثلا همانطور که مجموع دستورات سیاسی اسلام مثل کفر به طاغوت، اطاعت از ولی، حق تعیین سرنوشت توسط خود مردم و… در “ظرف زمانه معاصر” موجب پیدایش “نظام سیاسی جدیدی” بنام جمهوری اسلامی شده است، مجموعه دستورات اقتصادی اسلام هم در ضرب زمانه و شرایط معاصر میتواند “نظام اقتصادی خاصی” پدید آورد. پس نظام اقتصادی از انعکاس تعالیم اقتصادی اسلام در ظرف و شرایط و مقتضیات زمانه شکل می گیرد…

۲٫ زمانه ما در خصوص اقتصاد دو ویژگی دارد:

الف)خصومتهای خارجی(جنگ اقتصادی و تحریم ها)

ب)موانع داخلی مثل ناکارآمدی و رفتارهای نامطلوب در بخشهای تولید و مصرف و هم اجزاء حاکمیتی.

البته “اقتصاد تحریم” و مفاهیمی مثل “تاب آوری اقتصادی”، “اقتصاد پایدار یا متداوم” و مانند اینها در عرف علم اقتصاد شناخته شده اند. در اجلاس مجمع جهانی اقتصاد در۲۰۱۳به مسأله “شکنندگی اقتصاد” پرداخته شد…

۳٫ رهبر انقلاب از سویی بالاترین مقام دینی است و “باید حافظ مکتب اسلام(اینجا مکتب اقتصادی اسلام)باشد”. و از طرف دیگر بالاترین مقام سیاسی و حاکمیتی است و “باید حافظ مملکت و انقلاب باشد” لذا هم باید اسلام شناس(فقیه) و هم زمانه شناس باشد. پس وظیفه او “به روز رسانی نسخه نظام اقتصادی اسلام در ظرف شرایط موجود است”.

از سال ۸۶ به جنگ اقتصادی دشمن توجه و از ۸۹ از لزوم یک الگوی مقاوم از اقتصاد گفتند. سه سال مطالعه (کارگروهی دانشگاهی/کارگروهی در مجمع تشخیص) سر این الگو انجام شد، ۲۱۵تحریم اقتصادی در دنیا دیده شد و…

سال ۹۱ به “یک نظریه منسجم” رسید. پایان ۹۲در ۲۴سیاست کلان ابلاغ شد(طبق اصل ۱۱۰قانون اساسی). رهبر بعنوان تنظیم کننده قوا، جلسه ای توجیهی یک هفته بعد ابلاغ با سران سه قوه گرفت اندکی بعد جلسه توجیهی با مسئولین نظام(۴۵۰نفر کشوری و لشکری) صورت داد و قوا را به سمت اجرا گسیل کرد.

متاسفانه از این نظریه منسجم ما فقط چند بنر تبلیغی و چند روز کادری بالای تلویزیون بعنوان شعار سال می دانیم!

۴٫ از باب مثال مجموع دستورات اقتصادی اسلام که در اصل عزت اقتصادی قابل تجمیع است بعلاوه شرایط مخاصمه موجود حکم به خودکفایی یا اقلا خود اتکایی در کالاهای اساسی و هم امنیت غذایی دارد. و سیاست ۶و۷نظام اقتصاد مقاومتی بدین می پردازد.

یا مثلا وقتی کشور خود را با شاخص ها می سنجیم می بینیم کشوری مسرف هستیم. و این شکنندگی اقتصادی بخصوص در شرایط سخت و تحریمها می آورد. سیاست ۸اقتصاد مقاومتی به این می پردازد.

رانتی بودن اقتصاد ما بخاطر نفتی بودن و… عامل دیگر شکنندگی بخصوص در شرایط تحریم میشود که نسخه به روز نظام اقتصادی باید برایش فکری بکند و سیاست ۱۹اقتصاد مقاومتی بدین پرداخته است…

[برای رفع ابهامها فایل صوتی این بخش را گوش کنید]

تمام شد!

۰۴/ زمان بندی ویژه!

زمان بندی ویژه!
چگونه رهبری برای محو داعش و اسرائیل یک زمانبدی دارد و به نتیجه هم میرسد اما این زمان بندی پس از۱۶ ،۱۷سال از فرمانشان برای مبارزه با مفاسد اقتصادی دیده نمی شود؟!

چکیده۴: زمان بندی ویژه!

۱٫ تا اینجا معلوم شد رهبری اهداف انقلاب رادر دوره نظام از طریق “ساختارهای قانونی موجود” پیش می برند.

۲٫ موقعیت ایشان در بخشی از نظام و ساختار موجود، “مدیریت مباشر” و یک فرمانده کل است. اما در بخشهای دیگر “ناظر”، “هماهنگ کننده” و مدیر با واسطه است. در بخش نظامی ایشان فرمانده کل و مدیر مستقیم است لذا در تهدید داعش برمرزهای ما و دعوت سوریه از ما، قرارگاه صفین تشکیل و فرماندهان را وارد و نتیجه می گیرند. یا برای تهدیدات دائمی آمریکا، فرماندهان دریایی را احضار و برای مقابله با ناوگان آمریکا یا مثلا بستن تنگه از آنها طرح عملیاتی میخواهد و تبدیل به دستور میشود.

اما در بخش اقتصادی، مدیر مستقیم دولت و مجلس است و ایشان آن نسبت که با قوای مسلح دارد را اینجا ندارد مثلا راسا نمی تواند رئیس جمهور و حتی یک وزیر را عزل کند یا مجلس را از کار بیاندازد…

۳٫ مبارزه با مفاسد اقتصادی بخاطر جنبه های سیاسی اش از اول در کمیسیونی ۱۲نفره متشکل از سه قوه رفت…

از همین جا دچار جنگ اراده ها شد گاه بخاطر اختلاف قوا بیش از یکسال این کمیسیون اصلا تشکیل نشد و گاه وضع بهتر شد…

۴٫ البته این بدان معنا نیست که کش و قوس بین سه قوه ممکن باشد به کلی مبارزه با فساد را منحل کند! نه. زمان بندی و افت و حرکت را تأثیر می نهد اما از اساس رها نمیشود. چرا که رهبری در جایی تصریح دارند که اهداف انقلاب را در سه مرحله مطالبه و پیگیری می کنند:

الف)بسیج مردم و مطالبه عمومی که در نظامهای مردم سالار نقش بی بدیل در تسریع دارد.

  • ب)مطالبه جدی خودشان از مسئولین و ساختارهای قانونی که بقول خودشان دهها برابر مطالبه علنی وتلخ تر از علنی ها انجام می شود.
  • ج)در صورت ناکارآمدی نهادی و…خودشان وارد می شوند. این در جایی است که دیگر امیدی به آن دستگاه نباشد و قانونا هم رهبری نتواند رئیس آنرا عزل یا آنرا منحل کند.

ظاهرا درمساله مبارزه با فساد اقتصادی ایشان هنوز از ساختارها و مسئولین ناامید نیست و با مطالبه خود و مردم آنرا قابل تحقق می داند…

[برای تفصیل و رفع ابهامها فایل صوتی این قسمت را گوش دهید]

ادامه دارد…

۰۳/ احکام ویژه!

احکام ویژه!
چرا اول انقلاب حکم اعدام رئیس بانک مرکزی بخاطر خیانت اقتصادی داریم اما حالا نه؟!
چرا رهبری مثل امام اموال مفسدان را به نفع فقرا مصادره نمی کند؟!

چکیده ۳: احکام ویژه:

۱٫ احکام ویژه برای افراد!

وقتی می گوییم مأمور ویژه و خلخالی نه! نه یعنی احکام ویژه و اعدام مطلقا نه!

  • اینکه در وقت جنگ اقتصادی دشمن، اخلال اقتصادی متعمدانه حکم مفسد فی الارض را دارد، الان هم خط و نشان رئیس قوه قضاییه است هم اقلا یکی از مراجع تقلید اعدام آنها را خواسته است! پس کمبود حکمی نیست تا رهبری صادر کند.
  • فرق خوش کیش(رئیس بانک مرکزی پهلوی و اول انقلاب) و خاوری(رئیس بانک ملی) در صدور حکم نیست(ولو بخاطر تنوع جرم حکم اولی سنگین تر بود)، در اجراست…
  • یعنی باز ضعف دستگاه اجراء (اعم از دولت و قضاء) است. که باید هوشیارتر، انقلابی تر و کاراتر عمل کند.
  • برای انقلابی تر و کاراتر کردن نظام اجراء در حکومت مردم سالار دینی ما سه مرحله است:

الف)مطالبه انجام وظایف قانونی از سوی مردم و رهبر.

ب)مطالبه تعویض مسئول و خواستن فرد کاراتر.

اگر مسئول انتخابی بود، مردم مخیرند: یا بار بعد بهتر را برگزینند یا در حین مسئولیت او با اعمال حق نمایندگی، با سؤال و استیضاح او را عزل کنند.

اگر مسئول انتصابی بود و تبادر عمومی ضعف کارآمدی او بود، مطالبه عزل او هرگز مطالبه ای نامشروع نیست.(شهید اول در قواعد آنرا تئوریزه کرده است)

ج)اگر خدای نکرده رهبر، فرد فاقد صلاحیتی را در منصبی گماشته، چون این نصب مخل به شرط ولایت است مردم میتوانند از طریق خبرگان اقدام کنند…

۲٫ احکام ویژه اموال!

این را دو قسم میکنم:

  • الف)جایی که فقه ما هنوز گیر دارد: مثل مناقشاتی که بر سر احکام مصادره اول انقلاب شد. و مثل نامه تند یکی از مراجع وقت به امام بر سر الزام به فروش بیش از ۱۰۰۰متر زمین به مالکان به جهت ساخت خانه برای محرومان!

نتیجه آن مناقشات این شد که از فهرست ۵۱نفری مصادره بسیاری برگشت بخورد! و خانه ها و مساجدی هم که از آن حکم ساخته شد هنوز به چشم غصب نظاره شود!

اینجا وظیفه نخبگان حوزوی است که محدودیت در مالکیت را با حفظ اصل مالکیت خصوصی، قرائتی فقهی، مقبول و مشهور کنند و الا احکام دیگر هم همان سرنوشت را می یابد.

  • ب)جایی که باز ضعف اجراست.

مثلا معوقات بانکی و موسسات مالی ورشکسته طبق قواعد فقه از باب تقاص یا ضمان اموالشان قابل ضبط است. قانونهای موجود هم آنها را در قبال خسارت مسئول می داند.

لکن می بینیم مثلا با اعتراضات خیابانی مالباختگان بجای اموال موسسات، ۱۱هزار و ۵۰۰میلیارد تومان اعتبار از بودجه ملت (هرایرانی ۱۴۳هزار ۷۵۰تومان) برداشت میشود تا بخشی از دیون داده شود!

این یعنی ضعف دستگاه اجرا که راه کاراتر شدنش عرض شد.

و الا اگر قانون نارسایی داشت و دستگاه اجرایی دستش بسته بود مثل ماجرای وقف اموال دانشگاه آزاد رهبری خود مستقیما ورود میکند. چنانچه موجب حفظ ۴۰هزار میلیارد(۴برابر پرداختی به مالباختگان و ۱۰،۱۱برابر اختلاسی که خاوری معینش بود) شدند…

[برای رفع ابهامها کلیپ صوتی این بخش را گوش دهید]

ادامه دارد…

۰۲/ مأمور ویژه!

مأمور ویژه!
چرا رهبری در امور خارجی نماینده ویژه دارد اما در مسائل داخلی بخصوص بن بستها ومفاسد اقتصادی یک “مأمور ویژه” (مثل خلخالی) برای برخورد فوری وقاطع ندارد؟!

چکیده ۲: مأمور ویژه:

  1. انقلابی گری همیشه نه یعنی برخورد فوری و قاطع یا خشن. حفظ اصالتهای انقلاب با تدبیر و تدریج هم انقلابی گری است.
  2. بین برخورد در “دوره ی نهضت” با برخورد در “دوره ی نظام” باید فرق نهاد. دوره نهضت، نظم سابق برچیده شده و نظم و نظام جدیدی شکل نگرفته اما دوره نظام، از آرمانها و با رأی مردم نظامی قانونی شکل گرفته است…
  3. خلخالی برخورد در دوره نهضت است و به محض شکل گیری نظام (نظام قضایی) برچیده میشود. فقط بازرگان و دولت موقت با آن مخالف نبود متفکران انقلاب مثل مطهری و بهشتی هم مخالف بودند. بخشی بخاطر سجیه های خاص او و برخی هم بخاطر اینکه ماموریت ویژه و اختیارات ویژه موجب اشتباهات و آسیبهایی می شد. لذا امام پس از نصب شهید بهشتی در دیوان عالی قضایی(اسفند۵۸)، و شکل گیری نظام قضایی توسط بهشتی، خلخالی را برکنار کرد…
  4. نمی شود به راه طی شده برگردیم. این یک اصل است: در دوره نظام، انقلابی گری باید از طریق نظام و نظم موجود پی گرفته شود. اگر پاره نظم های موجود نیاز به اصلاح، یا چابک سازی داشت البته باید انجام داد. لذا رهبری در همین مسائل ارز و سکه بجای مأمور ویژه ازهمین پاره سیستم مطالبه می کتد. هیأت دولت را احضار میکند، دستور تشکیل کارگروه فعال به آنها می دهد و… در مسائل خارجی هم غیر این نیست. درباره مذاکرات و برجام هم از طریق نظام و ساختارهای موجود انقلابی گری کردند. خط قرمزها را طبق قانون معلوم و از مجلس مطالبه بررسی با حوصله کردند و…
  5. به اجماع کارشناسان مبارزه با مفاسد اقتصادی بیش از خلخالی نیاز به شفافیت و بانک اطلاعات اقتصادی دارد. چیزی که برخی دولتها به سمتش رفتند اما تا آخر نرفتند. در تراکنشهای بسیار زیاد اقتصادی، بدون شفافیت کار مفسدان به راحتی گم میشود. در این وضع مأمور ویژه هم اگر باشد خطا میرود.

مطالبه شفافیت و تکمیل ساختار قانونی آن راه اساسی است….

[ابهامها را با گوش دادن به فایل صوتی از بین ببرید]

ادامه دارد…

تعریف و تهاجم بجای دفاع منطقی!

مدیر شبکه الاهواز در دفاع از جشن کذایی تالار کیانپارس در مصاحبه با سایت خبری-تحلیلی فردا جای دفاع منطقی، مقداری تعریف از آیت الله جزایری(زیدعزه) و مقداری هم تهاجم علیه آقای صدرالساداتی و آنان که اعوان و انصارش خیال میکرد، تحویل فرهیختگان داد. خدا کند تعریف‏‏‌هایش مثل تهاجماتش نباشد و الا خداوند عالمان خدوم ما را از داشتن مدافعانی که یکی شان از صد دشمن بی‌نیاز می‌کند، حفظ نماید.
در تهاجم به جناب صدرالساداتی بنده را هم جمع بسته که: “رفقایش را به شما بگویم، آقای دهقان و قنبریان همین الان هم همراهش هستند[!] این‌ها تیم هستند کار می‌کنند هدفشان هم نه اسلام است و نه انقلاب و نه مردم اصلا کاری به انقلاب ندارند. الان می‌خواهند آیت‌الله‌جزایری را بزنند[!]…این صدر‌الساداتی مأمور است یا بهش پول می‌دهند یا نمی‌دهند… اینها یک جریان هستند و یک تیم هستند و یک هدف دارند تخریب آیت‌الله‌جزایری[!] “.
اشهد بالله که بنده هنوز نه آقای صدر‌الساداتی را دیده‌ام و نه با او حرفی زده‌ام و نه ارتباطی دارم. آقای دهقان را هم الان اسمش می‌شنوم!
چون اهل اینستاگرام نیستم حتی پیچ اینان را هم تعقیب نمی‌کنم و از مطالبشان عمدتا بی‌خبرم. در مسأله جشن تالار کیانپارس هم تا قبل از این خطوط ورودی رسانه‌ای نداشتم. خبر جشن را هم در رسانه‌ای خوزستانی دیدم و البته پیچ آقای صدر‌الساداتی و هم خبر جشن در پیچ خود آیت‌الله هم به شکل عکس ارسال شده و دیده‌ام.
حقوق بگیر جایی نیستم و شهریه هم -جز از رهبر معظم- نمی‌گیرم چه رسد به موساد و mi6 یا آنجاهایی که مامورها مأمورش می‌شوند!
از اینها نازک‌تر را هم اگر کسی به جناب ایشان گفته بود فردا دادگاهی بود که بگذریم…
از قضا بنده نیز مثل ایشان -و شاید واقعی‌تر از ایشان- آیت‌الله‌جزایری را امام جمعه‌ای توانمند و سخت‌کوش و فعال می‌شناسم و به او ارادتمندم. گناهم هم یک نقد علمی بر سخنان آن عزیز بوده که بی‌جواب ماند و جوابش به جاهای دیگر حواله شد!
کاش آیت‌الله عزیز -که عکس گریه بی‌تابانه‌اش برحسین(ع) قاب ذهن من مانده نه این عکس‌ها- از کلیشه‌های متداول با فراستشان درآید و دوست و دشمن را بازشناسد. “من احبک نهاک” را دشمن و متملقین را دوست نگیرد.

مدیر محترم شبکه الاهواز جز تهاجم و اتهام به این و آن -که همه قابل پیگرد قضایی است- و چند تعریف از آیت‌الله‌جزایری -که خودمان بهترش را سراغ داریم- نتوانست از آن مراسم دفاعی کند بلکه کار را بدتر کرد!
بنده بعنوان خواننده نقدها که قانع نشدم.
“هیچ هزینه‌ای نکرده‌ایم” و “مهمان بوده‌ایم” و “چرا ساده زیستی آیت‌الله را نمی‌بینند؟” که جواب اشکال آن آقایان نیست! آنها به نامه۴۵ نهج‌البلاغه و عتاب تند حضرت امیر(ع) به عثمان‌بن‌حنیف استناد کردند. از قضا عثمان‌بن‌حنیف مثل منذر‌بن‌ابی‌جارود نیست و فرد ساده زیست و متوسطی است. در آن “مهمانی” هم دعوت یک آدم ثروتمندی بوده و از خود یا بیت‌المال هیچ هزینه‌ای نکرده، اما چنان عتاب تندی شده است. اگر مثل منذر بود که خود اشرافی بود حضرت به او، آن می‌گفت که به منذر گفت: “بند کفشت و شتر خانه‌ات از تو بهتر است!”
نکند به نظر آقای “علینژاد” نهج البلاغه‌ی خانه‌های ما هم چاپ آمدنیوز است و این فقرات در نسخه اصلی که در شبکه ایشان موجود است وجود ندارد!

“هتل نبوده و سالن غذاخوری بوده” هم که دعوای عنب و انگور است! تازه در ‌نقدها هم می‌دیدم نوشته‌اند تالار.
“افتتاحیه سالن بوده و هنوز یک دانه عروسی آنجا برگزار نشده” هم که خبط بدتری است که مرتکب می‌شوند.
اشکال کنندگان نوشته بودند این جایگاه شیشه‌ای در عکسها در عرف تالارها مخصوص رقص است!
اگر دفاع بلد بودند باید می‌فرمودند اینجور نیست مثلا این جایگاه چند منظوره است و…! نه بگویند افتتاحش بوده!
چون کار را بدتر می‌کند. چرا که از شما می‌پرسند به چه حقی چهره شاخص مذهبی استان با آن سابقه مجاهدت برای اسلام و انقلاب را برای افتتاح چنین سالنی بردید؟! در فقه نخوانده‌اید هرکاری که جایگاه عزت شخصیت‌های مذهبی را در قلوب دیگران بکاهد چه حکمی دارد؟! حتی خود آن شخصیت هم حق چنین کاری ندارد (ر.ک:ایضاح/فخرالمحققین). از آن عکس قبلی که با شیطنتی چهره آیت‌الله سر سفره‌ای اعیانی در چشم مردم تضعیف شد چرا درس نگرفتید؟! فوروارد کنندگان و پاراف‌نویسان بی‌ادب و آمدنیوز بیشتر مقصرند یا همراهانی که زمینه آن مهمانی‌ها و آن عکس‌ها را فراهم می‌کنند تا دشمن ماهی خود را بگیرد؟!

خوب است یکبار جلوی آیینه یا وجدان بایستند ببینند کیست که خوراک آمدنیوزها را فراهم می‌کند؟!
کاش آیت‌الله، آدم‌های متین‌تر و قوی‌تر و صدالبته دقیق‌تر در رعایت شئون و موازین را انتخاب کند که بحمدلله در بین شاگردان فاضلشان کم نیستند.

محسن قنبریان
۹۷/۵/۲

تعمیر و توسعه مزار معصومین در فقاهت انقلابی امام

تعمیر و توسعه مزار معصومین در فقاهت انقلابی امام[۱]

سؤال و معما:

اگر سعودی با همین وضعیت سفیانی گری در مذاکره با بخشی از علماء شیعه به توافقی برسد که حرم برای ائمه بقیع بسازد نظر شما چیست؟! کمک می دهید؟!

امام خمینی درباره حرم رسول الله(ص) فرمود: “رسول الله نیازی به مساجد اشرافی[مسجدالنبی] و مناره های تزییناتی ندارد.” اما درباره آستان قدس میفرماید: مرکز ایران است! و به خادمی آن حسرت میخورد[۲]. این دو چگونه قابل جمع است؟ چگونه پیامبر به تزیینات نیاز ندارد اما پیامبر زاده دارد؟!

پاسخ اجمالی:

در فقاهت انقلابی امام در این وضعیت فرضی نباید به سعودی برای ساخت حرم کمک کرد.

اسلام آمریکایی سعودی هم تعمیر و توسعه اش و هم تخریب بقیع اش، هردو محکوم است. تعمیر و توسعه در اسلام اصیل موجه است.

 تفصیل نظر امام:

  1. امام مثل سایر فقهای معاصر، بناء و توسعه حرمهای ائمه و امامزادگان و حتی علماء و شهداء را جایز می شمارد[۳]
  2. تفاوت دیدگاه و اوج اندیشه ایشان در این است که: گنبد و بارگاه و تزیینات و تعمیر و توسعه، اصل نیست و موضوعیت ندارد که همواره حکم جواز یا استحباب داشته باشد بلکه تابع یک اصل است اگر آن اصل تأمین بود، اینها جایز اما اگر آن اصل آسیب دید، کاسته شد یا متوقف شد، توسعه و تعمیر غیرجائز می شود!
  3. آن اصل: “ساخت بینش کفرستیز” در کلام ایشان و همان تبری از دشمنان خدا است. اگر ساخت و ساز حرمی به هر طریق این اصل را آسیب زد، جایز نمی باشد.
  4. شواهد این مساله در سیره امام:
    الف) پس از تخریب قبور بقیع، برادران شیرازی(آیت الله سید حسن و سید محمد) تلاش میکنند از طریق نامه نگاری علماء نجف و ارسال هیأت برای مذاکره با شاه سعودی، او را قانع کنند اجازه بارگاه و تجدید بناء دهد. از امام هم با اصرار نامه ای میگیرند و هم آیت الله خویی. قرار بوده آیت الله حکیم هم در حج با شاه سعودی دیدار و هیأت سیاسی هم ارسال شود. امام در نامه ای به یکی از علماء این کارها را بی ثمر و “مذاکره و مباحثه را مضر می خوانند” و توجه می دهند که “اساس مذهب در این بلاد در خطر کفر است[۴]“. یعنی وقتی اساس مذهب در خطر کفر است به نظر ایشان ساخت بقیع مشکل گشا نیست. اساس مذهب هم نماز و حج و… نیست. “یؤمن بالله و یکفر بالطاغوت”، “تولی و تبری” است.
    ب) وقتی ۳۰مرداد۴۸ صهیونیست‌ها بیت المقدس را آتش زده و به آن خسارت جدی زدند، برخی کشورهای اسلامی از جمله ایران(زمان پهلوی) دست اندر کار ساخت و تعمیر آن شدند. شاه حسابی افتتاح و خود یک میلیون ریال واریز کرد و کمک طلبید درحالیکه با اسرائیل رابطه حسنه داشت! امام در تبعید متنی در جراید عراق منتشر کرد و تعمیر را جایز ندانست[۵]! در مصاحبه با الجمهوریه عراق فرمود: “تا زمانی که فلسطین اشغال شده، آزاد نشده است مسلمانان مسجد الاقصی را نباید تجدید بناء کنند بگذارند جنایت صهیونیزم هماره جلوی چشمان مسلمان مجسم باشد و مایه حرکتی برای آزادی فلسطین گردد”.
    ببینید سخن از عدم همکاری با شاه نیست سخن از این است که ساخت بیت المقدس با وجود جنایات اسراییل، کفرستیزی مسلمانان را کند میکند و لذا جایز نیست.
    ج) در تجدید بنای قبر شهید مدرس -که پهلوی ها در تخریب آن می کوشیدند- هم به تقدم ساخت بینش کفرستیز مدرس توجه دادند: “باید تلاش کنیم تا ابعاد روحی و بینش سیاسی، اعتقادی او را هرچه بهتر بشناسیم و بشناسانیم و با خدمت ناچیز خود مزار شریف و در افتاده او را تعمیر و احیاء کنیم[۶]“. امام صرفا گنبد و بارگاه برای شهید مدرس نمی خواهد که مثل هر محترمی او هم داشته باشد بلکه احیاء قبر او را برای ایجاد روحیه انقلابی او در مردم و بینش کفر ستیز او در جامعه می خواهد.
    د)در دستور ساخت مصلای پایتخت هم به این اصالت در مقابل آن فروعات(خود بناء و نحوه اش) توجه می دهد: “ان شاء الله در کنار ساختن مصلای تهران در ساختن بینش کفرستیزی مسلمانان موفق باشید[۷]“.

تفاوت فتاوای مبتنی بر این مبنا

[مبنای رقیب گنبد و بارگاه را فی نفسه خوب و مطلقا جایز میداند مگر مفسده خاصی پیش آید و توجه به این اصل ندارد که در خدمت ساخت بینش کفر ستیز هست یا نه؟ لذا برایش گنبد و بارگاه عهد صفوی و افشاری، صدامی یا انقلابی فرقی ندارد و همه جایز است].

معلوم نبود اگر امام زنده و مرجع عراق بود با تعمیر و بازسازی گنبد و عتبه امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع) پس از انتفاضه شعبانیه که صدام حرم را به توپ بست و سپس خود متصدی بازسازی برای نگهداری وجهه اش شد، موافق باشد و کمک به آن را جایز بداند.

امام مناره و تزیینات حرم پیامبر را مثل تخریب قبور بقیع می داند! یعنی هردو حرام و غیرجایز. چون مناره تزییناتی پیامبر برای اختفای کفر سعودی ها و کند کردن روحیه کفرستیزی مسلمانان است و روی دیگر سکه خباثت آنها در تخریب بقیع است. لذا در دولت آنها که “اساس مذهب در خطر کفر است”، “پیامبر نیازی به مناره تزییناتی ندارد”. بخلاف آستان قدس که پشتوانه اسلامیت[اسلام ناب] جمهوری اسلامی است[۸]. از آستان قدس ندای اسلام کفر ستیز بلند است پس عمارت و توسعه آن ارزشمند است.

مبنای فقهی امام مستند به سیره و سخن معصوم

  1. روایات منع از رفتن به مساجد ملعونه و وعده تخریب آنها در دولت امام عصر(ع).
    این ۴مسجد در کوفه از سوی منافقانی چون اشعث یا جنایتکاران کربلا چون شبث بن ربعی ساخته شد تا کارهای خود مقابل علی(ع) و اباعبدالله را وجیه نشان دهند و بغض مردم را بکاهند [در روایت تصریح شده فرحا للقتل الحسین ساخته شد].
    توجه: اینجا ملاک و معیار مسجد ضرار نیست که قرار بود نوعی خانه تیمی و به قصد محاربه با رسول الله باشد تا بگویید همه بر تخریبش فتوا می دهند. اینجا فقط نام و عمل آنها را تطهیر و تبری را می کاهد و الا درش مثل همه مساجد نماز و قرآن می خواندند. اما معصومین این مساجد را ملعونه نامیدند و از رفتن منع کردند. این یعنی تقدم بینش کفر ستیز بر عمارت مسجد و…
  2. روایت امام صادق(ع) که درباره همکاری با سلاطین جور فرمود: در ساخت مسجد یاری شان نکنید[۹]. [نباید در تظاهر به اسلام برای این شیاطین و مصادیق کفر، همکاری کرد]
  3. در کنار تخریب مکرر قبر و بارگاه سیدالشهدا(ع) توسط مثل منصور دوانیقی و هارون الرشید و متوکل عباسی، برخی خلفاء آنها نیز با سیاسی کاری رو به ساخت و تعمیر و توسعه این حرم آوردند! سفاح موسس عباسیان(سال۱۳۲ق)، مهدی عباسی(۱۵۸ق)، مامون(۲۰۱و۲۰۲ق) و منتصر(۲۴۷ق) تجدید بناء و توسعه حرم سیدالشهدا را دستور دادند. منتصر بخلاف پدرش متوکل حتی فراخوان زیارت داد و میله ای بلند هم برای راهنمایی زائران نصب کرد.

در این دوره ها چندین معصوم زنده بوده و طبیعتا در این خصوص هم تقیه راه نداشته چون خود شاه جلو دار بوده است، اما هیچکدام حرکت آنها را تأیید نکرده و همراهی ننموده اند!

نمی توان گفت شاید تأیید کرده اند اما به ما نرسیده است! چون موارد متعدد است و این احتمال بسیار ضعیف میشود. چگونه خبر جلسه روضه امام رضا(ع) در دربار مأمون به ما رسیده اما همراهی او در تعمیر و توسعه کربلا-اگر بوده- به ما نرسیده باشد؟!

این تبلور همان اصل است که امام خمینی به خوبی درکش می کند. ساخت حرم حتی برای حسین بن علی(ع) با وجودی که همین معصومین گفتند مثل کمک کردن به سلیمان در ساخت بیت المقدس است، اگر موجب کاهش تبری نسبت به دشمنان خدا و توقف بینش کفرستیز مسلمانان و شیعیان باشد ممنوع است.

معصومین هم از زهرا(س) آموختند

وصیت به اختفاء قبر توسط حضرت صدیقه(س) مبارزه ای منفی از طریق مزار و حرم با خلفای جور بود. حق بزرگی که در مدینه گم و غصب شد باید نمادی ماندگار در تاریخ داشته باشد که همین مخفی بودن قبر ایشان است.

پس گاه مزار نداشتن کمک به تبری و کفر به طاغوت است. همیشه مزار و عمارتش خوب نیست.

مزار و عمارت سیدالشهدا در مقابل، مبارزه مثبت با طواغیت از طریق عمارت و مزار است. اصلا قبه که در لغت به ساختمان خیمه مانند میگویند در عرف عرب قبل از اسلام به خیمه تجهیزات جنگی در جنگها گفته می شد و مامور آنرا صاحب قبه می گفتند. روایات این نام را برای حرم حسینی برگزیدند یعنی زرادخانه است جای تجهیز برای جنگ با طواغیت است. حرمی مانند این و برای این ساختن دارد مثل توسعه کنونی نه ساخت و ساز صدامی. ادامه خواندن تعمیر و توسعه مزار معصومین در فقاهت انقلابی امام

اطلاعیه/ ویژه مراسم رحلت امام(ره)

ویژه مراسم رحلت امام(ره) با سخنرانی حجت الاسلام قنبریان

موضوع: مواجهه امام خمینی(ره) با مصلحت‌یابی، مصلحت‌بافی، مصلحت‌سازی
زمان: دوشنبه۱۴خرداد – بعد از نماز ظهر و عصر – مسجد بلال (بهبهان)

برای مومنین و دوستانم!

دوستان همشهری‌ام دیده‏‏‌اند اندازه پرکوچک خود سال‌هاست به آب و آتش می‌زنم تا ایمان جوانان را نسبت به انقلاب و اسلام ارتقاء و شبهه‌ای را از ذهنشان بزدایم. حالا نمی‌خواهم دادگاهی یا حتی محکوم شدنم ایمان کسی را بلرزاند و نسبت به نظام عزیز اسلامی بدبین‌اش کند. پس مومنین یاری‌ام کنند و هرچه نزد بعضی جوسازی تلقی می‌شود را رها کنند.
باید فرقی بین دادگاه رفتن یک سینه چاک انقلاب و رهبری با زوایه‌دارها و فتنه‌گرها باشد. مثل آنها نباید به نفع بنده، خدای نکرده دستگاه قضاء، نظام، شاکی یا طرف نقد و… زیر سؤال برود.
حتی اگر برخی دوستان اهوازی بالاصاله از خود نقد ناراحت و ناخشنودند و حتی به زبان هم می‌آورند که نباید می‌شد؛ اما فعلا برای عنوان مجرمانه به عکس نوشته‌ای در کانال تلگرامی دست یازیده‌اند، که قبل از نوشتن آن نقد از سخنرانی ۱۳رجب تهیه شده است. علیرغم مات بودن تصویر، عنوان سخنرانی طبق روال بالای عکس نوشته‌ها اینجا هم هست و موهم تطبیق آن عنوان بر افراد شده است که منظور تهیه کنندگان و بنده نبوده است. بخاطر همین قبل از رؤیت زیاد با فاصله‌ای اندک قبل از تذکر و دادگاه و… برداشته شد.
اگر اینها دال بر حسن نیت و عدم قصد تخریب و توهین بنده و دوستان کانال تلقی نشد، بنده شجاعانه از بابت آن عنوان بالای آن عکس نوشته ولو برای همان چندین ساعت و چند بازدید عذرخواهی می‌کنم تا فردای قیامت مدیون ایشان و جده‌اش زهرا(سلام الله علیها) و در دنیا شرمنده مخاطبانی که امر به معروف پاک و بی‌شائبه حتی یک مکروه سیدالشهداء(ع) را همواره برایشان گفته‌ام، نباشم.
رهاشدن و بی‌جواب گذاشتن اصل نقد و تمرکز بر این اتفاق رسانه‌ای و غفلت کوتاه حتی اگر مورد گله برخی دوستان و مومنان باشد، اغماض و صفح را برطرف مقابل واجب نمی‌کند و می‌تواند حقش را از طریق دادگاه مطالبه کند.
همانطور که به تصریح از آیت الله جزایری بخاطر آن عکس نوشته -که مثال سخنان بنده نبوده و صرفا ارزش آرشیوی داشته است- عذر می‌خواهم، بر مفاد نقد خویش بر فرمایشات ایشان درباره مجلل‌سازی حرم امام بخصوص قسمت پایانی که به احترام ایشان علنی نکرده و خصوصی تقدیمشان شد پا می‌فشارم.
الهی لا تخلنا من حمایتک و لاتعرنا من رعایتک.

محسن قنبریان
۹۷/۲/۲۰

چالش شعائر

این فهرست اجمالی را ببینید:

۱٫ آیت الله وحید خراسانی ۲۲فروردین۹۷ برای تعطیلی ۲۵رجب -شهادت امام کاظم(ع)- بخاطر تعظیم شعائر برای جمهوری اسلامی خط و نشان کشید و گفت: “اگر شهادت این امام تعطیل رسمی نشود ما مالیات به این حکومت گمراه نمی پردازیم”!

در مقابل این، نظر مقام معظم رهبری در سالها پیش قرار دارد که اساسا راه اندازی سینه زنی [اقل مرادشان، همان دسته عزا] برای مثل امام کاظم(ع) را لازم نمی دانند! چه رسد به تعطیلی آن روز.(۱)

این تقابل نظری در تعدادِ ایام عزاداری هم وجود دارد. از سویی آیت الله شبیری زنجانی۹۲/۱۲/۲۱ (در آستانه عید نوروز و فاطمیه) از دهه سازی های عزا گلایه کرده و گفتند: “همینطور پشت سرهم دهه درست کردن، توسط جامعه قابل پذیرش نیست و به مرور زمان زمینه انکار مجموعه عزاداری ها را به وجود می آورد… حدیث خاصی راجع به مدت عزاداری ها وجود ندارد از نظر شرعی هتک حرمت عزای اهلبیت(ع) خلاف شرع است اما اینکه چه کاری هتک حرمت است را خود افراد باید تشخیص بدهند… جامعه مشخص می کند تا چه زمانی باید عزا نگه دارد”(۲)

ادامه خواندن چالش شعائر