برای یکساعت تصور کنید فرشته وحی و نازل کننده قرآن در تمثّلی بشری، کت و شلوار یا عبا و قبا می پوشید و رئیس شورای امنیت ملی یا وزیر اطلاعات و امنیت کشور میشد!
بنظرتان کدامیک از گزینه های زیر را در پوشه “شورش” طبقه بندی میکرد؟:
- مانور تجمل کاخ نشینها و پورشه سواران؟ یا اعتراض جمعی مردم فقیر به بی آبی ساختگی یا گرانی بنزین؟!
- بردن امتیاز و اعتبارات بانکی و رانت های خصوصیسازی توسط متنفذین؟ یا نشستن بر راه آهن و تحصن مقابل فرمانداری توسط کارگران؟!
گزینه جبرائیل، اولی هاست!
- خودش آیهاش را آورده؛ قارون یک نفر بود، علیه موسی(ع) نه شعار میداد و نه شیشه میشکست؛ بلکه در فضایی شاد، شعر هم میخواند و فقط مانور تجمل میداد. از مردم تماشاگر شاید پذیرایی هم میشد اما قرآن آنرا “شورش علیه مردم” خواند!: «اِنَّ قارونَ کانَ مِن قَومِ موسی فَبَغی عَلَیهِم…» (۷۶قصص).
- جبرائیل، علی(ع) را هم خوب میشناسد. در حرا او را با محمد(ص) دیده است و شنیده که رسول الله(ص) به او میگوید: من برای تنزیل و تو برای تأویل، خواهی جنگید!
رئیس امنیت ملی خیالی ما، نهج البلاغه هم از بر است و “تأویل قارونها” در حکومت اسلامی را از علی(ع) میشناسد:
نزدیکان مقامات[بطانه] که نه تجمعی دارند و نه بانکی آتش میزنند، فقط اعتبارات آن بانک را قانونی تصاحب میکنند! زمین و کارخانه در مزایدههای قانونیِ خصوصیسازی می برند! ؛ قارونهای علیاند.
نمیدانم چرا علی(ع) این کارها را گردنکشی [تطاول] میخواند و برایش خط و نشان شورشیها میکشد؟!
«زمامدار را خواص و نزدیکانی[بطانه] است که در آنها ویژهخواری[استئثار] و گردنکشی[تطاول] هست. در قراردادها انصاف رعایت نمیکنند؛ اینها را با قطع اسبابشان ریشه کن کن ! به هیچ یک از اطرافیان و خویشان، زمینی نده، نباید در تو طمع کنند که قراردادی به سود آنها و به زیان همجواران (آن پروژه) منعقدسازی!…»(نامه ۵۳)
- ایادی رسانهای شیطان در آنور آب، برای دومیها تیترِ شورش میزنند. اینور آب، شورش را انکار، اما با پلیس ضد شورش آنجا میرویم!
چه میشود کرد ما که فرشته و جبرائیل نیستیم، میترسیم بانک آتش بزنند! اعتبارات بانکیِ آتش گرفته به پلیس و امنیت چه ربطی دارد؟! بنشینند در کمیتههای اقتصادی حلش کنند!
چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید!
مطالب مرتبط:
محسن قنبریان ۱۴۰۰/۴/۲۸