در فاصله توافقنامه حدیبیه با مشرکان، تا فتح مکه؛ پیامبر(ص) به کارهای دیگری در راستای رسالت توحیدی خود پرداخت. از جمله آنها دعوت شاهان و اُمرای منطقه به اسلام بود از جمله، فرستادن “حارث بن عمیر ازدی” نزد پادشاه بُصری است. بقیه ماجرا را با مأموریت سردار سلیمانی و کشتن ایشان و وعده انتقام سخت رهبر عزیز انقلاب مقایسه کنید:
حارث بن عمیر حامل پیامی برای امیر بُصری بود. در سرزمین موته فرمانده نصرانیان عرب (شرحبیل بن عمرو غسّانی) او را گرفت و کشت[۱].
این نحوه کشتن بر رسول خدا(ص) بسیار گران آمد. سپاهی سه هزار نفری برای اعزام به موته تجهیز کرد. طرف مقابل هم همپیمانان رومی خود را یاری خواستند؛ و رومیان نیز با سپاهی عظیم به یاریشان آمدند؛ اما پیامبر بر مقابله راسخ ماند.
جنگ موته سرآغاز فتوحات اسلامی در جانب مسیحیان و رومیان شد.
کسانی که ندانسته، آیات قصاص و مانند آن را جای انتقام راهبردی میخوانند و در مقابل انتقام سخت، از کشتن یک جان مقابل جان سردار میگویند؛ استدلالشان را به پیامبر خدا(ص) عرضه کنند!
چرا پیامبر(ص) در قبال کشتن حامل پیام به امیر یک منطقه، یک جنگ را انتقام قرار میدهد؟!
سردار سلیمانی اگر در سنگر جنگ با داعش تیر میخورد، شاید انتقامش مثل سردار همدانی بود و مزدش پیروزی بر داعش(مثل شهادت حججی)؛ اما او مهمان عراق بود و به تصریح نخستوزیر عراق حامل پیامی برای او بود که توسط فرمانده مسیحیان صهیونیست و دستور مستقیم ترامپ کشته شد. آیا انتقامش در مقیاس موته نیست؟!
مطلب مرتبط: ادب عقوبت در قرآن (نقد یادداشت آقای سروش محلاتی)
محسن قنبریان
۹۸/۱۰/۱۷
[۱] الطبقات الکبری ج۲ ص۱۲٨