در لحظه ای که دشمن میخواهد با جنگ، زندگی را نابود کند بزرگترین مقاومت زندگی کردن است
بایگانی برچسب: s
تهدید را هم هزینهدار کنید!
چرا اتاق جنگ در مقابل تهدید ترور فرمانده کل قوا کاری نمی کند؟!
همه می دانند نیروهای نظامی ایران جانفدای رهبری اند و قطعا اجازه نمی دهند دشمن غلطی بکند؛ لکن قبح تهدیدش هم نباید بشکند.
مگر غیر از این است که رژیم جعلی، شعار محو اسرائیلِ ایرانیان را بهانه حمله پیش دستانه کرد؟!
پاسخ نظامیِ اعلام کرده به تهدید ترور رهبر انقلاب درون وضعیت جنگی دیگر اقدام پیش دستانه نیست که جواز بین المللی اش ثابت نباشد!
مرجعیت شیعه در قم و نجف و مشهد و… هم در این هزینه سازی می توانند سهم جدی داشته باشند!
اعاظم فقه بهتر می دانند چنین تهدید به تروری چندین عنوان فقهی محرّم می گیرد و رفع و دفع آن واجب است.
جای اینکه خدای نکرده بعدا محکوم کنند، الان میتوانند مواضعی -بخصوص اجماعی- بگیرند به گونه ای که دشمن جرات فکر کردن به آن را نکند!
بیوت و معتمدین و مرتبطین مراجع عظام در تدارک این مساله تکلیف دارند.
دستگاه دیپلماسی نیز در خط قرمز کردن تعرض به بیت رهبری در همه مجامع بین المللی وظیفه دارد.
۱۳سند حقوقی بین المللی در راستای مبارزه با ترور وجود دارد…
بند۴ماده ۲منشور ملل متحد توسل به تهدید را منع می کند.
بیت مرجعیت شیعه از اماکن فرهنگی مذهبی و مشمول قطعنامه۲۳۴۷ شورای امنیت است که در شرایط جنگی هم نباید مورد تعرض قرار گیرد.
حقوق دانان وزارت خارجه و دولت بهتر میتوانند لایحه حقوقی دراینباره تنظیم کنند و باید این صدا هم از دستگاه دیپلماسی شنیده شود.
محسن قنبریان ۱۴۰۴/۳/۲۸
کف و سقف تابآوری
- کف تابآوری؛ مقاومت در برابر تحمیلِ ارادهٔ بیگانه و تسلیمکردن از بیرون است.
یک ملّتِ آزاده و رشید این مقدار تابآوری را حتماً دارد.
«تبرّی» از دشمنِ بیّن، برای این سطح از مقاومت کافی است.
اشتباه بزرگ اسرائیل؛ بالفعل و #جنبشی کردنِ این سطح از مقاومت در ملت ایران بود.
یک رژیم کریه و متجاوزی که به هیچ قاعدهٔ بینالمللی و عقلایی پایبند نیست، همزمان با مذاکراتِ ملّت ایران؛ به تأسیساتِ زیر نظرِ آژانس حمله میکند و دانشمندان و فرماندهان و مردم را در خانههایشان میکُشد؛ درحالیکه خودْ بمب اتم دارد و وزرایش تهدید به استفاده علیه غزه هم کردهاند!
هیچکس بهتر از او، نمیتوانست پیوستگی و #همجبههگیِ مبتنی بر «تبرّی از دشمن» را برای ملت ایران بسازد.
اسرائیل، جریانات و جناحها و گروههایی را همصف کرد که اختلافشان، امیدِ براندازان برای لحظهٔ حساس در
حتی ذخایر براندازی برای آشوب در موقع حساس را با عنوان «ایادیِ اسرائیل» بیرون ریخت!
در وضعیتِ همجبههگی و اتحاد ملّیِ ایران، خود مردم برای آنها کافیاند و میبینید خاطرات دههٔ شصت تکرار شده؛ مردم آنها را شناسایی و حتی دستگیر میکنند!
براندازان هرگز گمان نمیکردند که آشوبطلبیِ ایشان روزی اینجور به سدّ مردم بخورد.
این، تجربهای بینظیرتر از فتنههای گذشته در این سالهاست.
اینبار مردم نهفقط از آنها کنار میکشند، بلکه در حرکتی - سقف تابآوری؛ تحقّق عزم ملّی و تحققّ خواستِ خود ملّت است.
یک ملت رشید فقط به نفیِ ارادهٔ دشمن فکر نمیکند، بلکه به تحقّق ارادهٔ خود هم میاندیشد.
تجمّع این ارادهٔ ملی، سطح دیگری از همجبههگی است که «تولّی» نام دارد.
این سطح از تابآوری «ولایت» میخواهد:
ارادههای آحاد به هم میپیوندد (ولاء عرضی) و آگاهانه و اختیاری، به رهبر و حاکمی میپیوندد (ولاء طولی) و از آن پس؛ ارادهٔ جمعی و عمومی خود را تحقق میدهد.
دهههای گذشته، تلاشهای بسیاری برای شکستنِ این «قائمه» (ولاء عرضی و طولی) شده است؛ هم برخی فسادها و ناکارآمدیها در حکومت، و هم تفرقهافکنی در تودهٔ مردم (نژادی و سیاسی و غیره)، پروژههایی در این مسیر بوده است.
اینکه در تهدیدات، فرصت و ظرفیتی هست که در خودِ فرصتها نیست؛ یکی همینجاست.
باید بیاندیشیم چگونه دوباره وحدت کلمه حول ولایت اجتماعی و سیاسی مثل روزهای پیروزیِ انقلاب شکل گیرد!
که این همجبههگیِ حاصل از تبرّی، به همجبههگیِ تولّی هم بیانجامد!
طرح ولیّ؛ نه فقط در مقابله با تجاوز دشمن، بلکه در حکمرانیِ همهٔ عرصهها، مبتنی بر پیشرفت و عدالت و آزادی و مردمسالاریِ دینی تکمیل شود.
درونِ این تهدید، و در شیرینیِ همجبههگیِ مردم ایران، خوب است برای این تعالی بیشتر بیاندیشیم!
شاید دوباره نوشتم!
محسن قنبریان ۱۴۰۴/۳/۲۷
و من کلام له (علیه السلام) لما خُوفَ من الغیله:
وَ إِنَّ عَلَیَّ مِنَ اللَّهِ جُنَّهً حَصِینَهً، فَإِذَا جَاءَ یَوْمِی انْفَرَجَتْ عَنِّی وَ أَسْلَمَتْنِی، فَحِینَئِذٍ لَا یَطِیشُ السَّهْمُ وَ لَا یَبْرَأُ الْکَلْمُ.
سال آخر وقتی حضرت امیر(ع) را از #ترور ترساندند فرمود:
من از سوى خدا سپر محکمى دارم که مرا از حوادثِ (خطرناک) حفظ مى کند و هنگامى که اجلم فرا رسد، این سپر الهى از من دور مى شود و مرا تسلیم حوادث مى کند; در آن هنگام نه تیر خطا مى کند و نه زخم بهبودى مى یابد.(خطبه ۶۲)
پ.ن:
شهادت، کرامت رهبران دینی است؛ لکن شهادت علوی با حسینی این فرق را دارد که اولی با وجود نظام و لشکر و امت است و دومی در نهضت و پس از شهادت یاران.
شهادت با ترور رهبران، برای آنها کرامت؛ اما برای مردم و نظامشان ننگ است!
مردم و سپاهیان ایران چنین اجازه ای نمی دهند.
برای مقابله با این تهدید باید چاره ای مردمی و نظامی کرد…
محسن قنبریان ۱۴۰۴/۳/۲۶
شهید بهشتی:
ما همیشه فریاد میکردیم که زن در اسلام زنده، سازنده و رزمنده است.
شهید بهشتی اسطورهای بر جاودانه تاریخ، ص۱۰۸۵
نتانیاهو آدرس این زن را می خواهی؟! عاشورا را بخوان!
این زن متولد عاشوراست!
حق داری او را نشناسی چون از جنس او پیرامونت نمی بینی!
رب نوعش، زینب نامی است؛ دختر فاطمه(س)!
اشتباه ابن زیاد را نکن؛ هنرش سَجاعت و سخن وری اش نیست!
آن لعین هم افشاگری زینب را برنتافت در مقابل سلحشوری زینب کبری(س) گفت:
هذه سجاعه ولعمری لقد کان أبوک شاعرا وسجاعا : این سجاعت(به سجع و قافیه سخن گفتن) است به جان خودم پدرت نیز شاعر و سخن به سجع می گفت!
از سوز دل برای مظلوم البته زیبا سخن می گوید؛ اما هنرش شجاعت اوست!
این زن را دوباره خمینی(ره) احیاء کرد.
محسن قنبریان
عرب های خوزستان اینطور پای میهن ایستادن
میدان هوسه/ شهرک طالقانی ماهشهر
دفاع مقدس مقابل یک جنگ تحمیلی است؛ نه وعده صادق!
اولین قدم برای مواجهه درست، واقع بینی و غافلگیر نشدن است. تمایز این مرتبه با وعده های صادق را همه دارند عیان می بینند.
مردم ایران در درون یک دولت اصلاح طلب (که متهم به تندروی نیست!) و درون روند مذاکرات (ولو به نظر برخی پوششی) با تجاوز اسرائیل مواجه شد!
خباثت اسرائیل در افکار عمومی بالاترین رتبه (حتی بیش از آمریکا) را دارد.
لذا مقابله با او، مورد اجماع ایرانیان است؛ حتی مخالفین و منتقدین سرشناس جمهوری اسلامی هم در این مساله هم نظرند.
رهبری هم در فرمان حمله روی همین نقطه ایستادند تا با اراده و عزم عمومی دفاع رقم بخورد.
قدر این مزیّت بزرگ را باید دانست و واقع بینانه باید با مردم حرف زد:
- ممکن است وضعیت جنگی روزها و شاید هفته ها طول کشد و باید برایش آماده بود.
دشمن هم می داند شیعیان آمادگی بیشتری نسبت به یهودیان در تحمل و تاب آوری دارند. - گویندگان روی متیقن های عزم ملی حرف بزنند:
– نه اقلا پیش از رسیدن به بازدارندگی جدی، حمله ها پایان گیرد!
– و نه مطالبه گشودن جبهه های دیگر شود و موجب تشتت صفوف شویم (مگر اینکه عزم عمومی را همراه کنیم) - یادآوری صفات انسانی اباء از ضیم(ننگ ناپذیری) تا وطن دوستی تا الهیات اسلامیِ مقاومت این روزها برای مردم ضروری است.
ایجاد حُسن تعاون (مثل ماجرای سیل ها و زلزله ها و کرونا) در دفاع از میهن، همراهی بیشتر ملت را در پی دارد.
تعاون و خدمت رسانی به مردم در پناهگاه ها و امنیت خانه ها (در صورت نیاز) و آرامش بخشی از اهم وظایف حلقه های میانی است.
محسن قنبریان ۱۴۰۴/۳/۲۵
اعجوبۀ عرفان دفاع مقدس
صوت وصیتنامۀ عجیب عارف “۱۲ ساله” با صدای خود شهید!
۲۷ بهمن، سالگرد شهادت رضا پناهی
مراقبت از ظرفیت کودکان برای حال خوب جامعه!
سلام فرمانده بازتولید گروه آباده در دهه۶۰!
سیدعلی سابقاً دهه پنجاهیا را فراخوانده بود!
محسن قنبریان ۱۴۰۱/۲/۲۶
- دهه ۶۰ در اوج دفاع مقدس، در کنار تصنیف های حماسی ای از مثل آقای گلریز و قالب گیری مضامین دفاع مقدس در سبکی از نوحه خوانی توسط حاج صادق آهنگران، گروه سرود آباده پاسخ به یک نیاز در رفع تبعات روحی-روانی جنگ شد.
- آیت الله خامنه ای از کنار آن پدیده عادی نگذشت! بار اول که آنرا در برنامه کودک دید، گفت: “دلم می خواهد اینها را ببینم”!
وقتی برای اعزام سپاهیان محمد(ص) در سفر شیراز بودند، آن گروه را از نزدیک دیدند اما به اجرایشان در مراسم اکتفا نکرده و گفتند: “اینگونه فایده ندارد اینها را به دفتر اقامت من بیاورید”! به آن هم بسنده نشد و آنها به دفتر ریاست جمهوری در تهران هم دعوت شدند( ویدئو) و زمینه اجرای اولین سرود با اُرگ در جماران در حضور امام خمینی در عید مبعث را ایشان برای آن گروه فراهم کرد.
![]() |
- توجه ویژه ایشان به این پدیده (که: ظرفیت کودکان برای حال خوب جامعه می نامم) وقتی معنادار می شود که ایشان در مضمون سرود جدید آنها تصرف کردند و گفتند: “شعر و آهنگش خوب است اما حزنش زیاد است خانواده شهدا خودشان به اندازه کافی غم و غصه دارند شما باید کاری کنید که برای اینها تسلی خاطر باشد. جنبه های حماسی این سرود کم است”!
گروه سرودی که معجزه انقلاب بود
این سطح از ورود به پدیده خود جوشِ فرهنگی از یک شهرستان، کاشف از یک راهبرد فرهنگی در حکمرانی فرهنگی برای تلطیف فضای آن روز جامعه؛ تسلی بخشی و امید آفرینی در اوج تبعات طبیعی جنگ بود. - اگر اثر بخشی این ظرفیت را تئوریزه کنیم؛ می توان گفت: چون نسل نو بطور طبیعی، نتایج نسل قدیم است؛ وقتی آنها را آئینه آرمانها، امیدها، آرزوها و اهدافی ببینیم که دنبال کرده ایم، اثر تسلی بخشی، تحمل پذیری، امید آفرینی برایمان دارد.
- چنانچه برعکس، اگر نسل جدید را تمثالی از شورش و سرکشی علیه هنجارهای پذیرفته پدران و مادران جامعه دیدند، ناامیدی و گله مندی شکل می گیرد.
– والدین آمریکایی بر همین اساس نگران هنجارهای موسیقی و حواشی خواننده نوجوان جاستین بیبر شدند و بیش از ۲۷۰ هزار امضاء برای اخراج او جمع کردند.
– داوران عصر جدید هم به نمایندگی از حضار همین نکته را درباره گروه سرود رسا به زبان آوردند؛ بی خیال فرم و مسائل فنی، شیفته انرژی مثبت آن شدند.اگر همین مضمون را حرفه ای تر و هنری تر یک استاد موسیقی اجرا می کرد چنین انرژی مثبتی نمی داشت!
- شاید یکی از علل اقبال عمومی به سرود سلام فرمانده همین نکته روانی-اجتماعی باشد. واقعا ما خود را در آئینه فرزندانمان جستجو می کنیم. اگر اهداف، آرمانها و آرزوهای مشترک خود -که حتی با هزینه ها یا طولانی شدن بازه زمانی تحققش، خسته مان هم کرده- را به زبان هنر و ادبیات نو از فرزندان بشنویم، تسلی دهنده و انرژی بخش می شود!
- این نظریه ریشه قرآنی هم دارد! قرآن به دهان پدران و مادران مومن می گذارد که فرزندان و نتایج خود را هبه الهی دانسته و از خداوند قره عین شدن آنها را بخواهند.(۷۴فرقان)
– انتخاب کلمه “قره العین” حاوی بار مفهومی خاصی است که حال نسل قدیم را خوب می کند.
– به حسب لغت این کلمه یا جایی استعمال میشود که حرارت چشم در اثر درد، خنک شود! یا موجب “قرار” و آرامش چشم نگران و پریشان شود!(ر.ک:تفسیرالمیزان ذیل آیه)
وقتی در نسل نو، بازتولید اهداف و آرزوها و هنجارهای نسل قدیم دیده شود، برای نسل قدیم تسلی بخشی و آرامش و نشاط می آفریند.
چند مراقبت این ظرفیت:
- مضمون اصلی، باور و آرمان و هنجار درصد بالاتری از جامعه باشد؛ تا مردم بیشتری خود را در آیینه آن ببینند! مضامین انتظار، عاشورا، وطن دوستی، آرمانهای انقلاب۵۷ (آزادی، عدالت، جمهوریت، پیشرفت، استقلال) و… چنین اند.
- گریزهای احتمالی از مسائل جاری و سیاسی به مضمون اصلی، بیّن و معقول و دارای مقبولیت نسبی باشد، نه شاذ و نادر و بحث انگیز؛ یا تطبیق های محافظه کارانه و ایستا!
- ورود حکمرانی به سرایت دادن و شیوع آن، فرهنگی باشد نه سیاسی و حاکمیتی و از بالا به پایین! تسهیل در عرضه برای تقاضای طبیعی جامعه را موجب شود نه بشکل پروپاگاندا یا تسری دادن های هژمونیک.
- در سرایت و تسرّی به اکناف جامعه، آلوده کانونهای ثروت و جناح های قدرت نشود! برندینگی برای اغراض دیگر نشود؛ تا کالایی سیاسی و جناحی را قالب کند و مصرف تبلیغاتی و پوششی شود!
- استفاده ابزاری کودکان برای دنیای بزرگسالان نباشد به گونه ای که به هنجارها و سطح دید و تلقی کودکان آسیب بزند! در همین سالها دیده ایم ترانه هایی با مضامین و حتی ملودی های دنیای بزرگسالان که در برخی برنامه های کودک از زبان بچه ها بازتولید میشود.(مثل برخی مضامین عاشقانه)