قرآن نماز جمعه را بین یک سلب و ایجاب، ندا داده است:
«ای کسانی که ایمان آورده اید، چون در روز جمعه برای نماز جمعه بانگ زنند به سوی ذکر خداوند بشتابید و ذَرُوا البَیع(سلب: داد و ستد را واگذارید) این برای شما بهتر است اگر بدانید. پس وقتی نماز جمعه گزارده شد، فَانتَشِروا فی الاَرضِ وَ ابتَغُوا مِن فَضلِ الله(ایجاب: در زمین منتشر شوید و از فضل خدا بجویید) و خدا را بسیار یاد کنید باشد که سعادتمند شوید» (۹و۱۰جمعه)
تو گویی این تجمع عبادی، صافیِ کسب و کار با فضل خواهی از خداست.
این “جمع” و “انتشار” هفتگی، برای اصلاح معاش با معاد است.
لذا با مخلّ به بیع و تجارتِ راحت مردم کار دارد؛ با انحصار و رانت، با زمین خواری و زمین خوردن کار دارد؛ با مانورهای قارونی جهت فراموشاندن فضل خداوند کار دارد. و…
اگر نماز جمعه را از این وضع قرآنی اش گرفتیم، رانت خواران و شاد خواران و قارونها بدشان نمی آید مصلای مجللش را هم بسازند! اصلا قارون خود یک آخوند اشرافی، حافظ و قاری تورات و از پیروان موسی (نه فرعون) بود!
نماز جمعه همزاد “امر جامع”
نماز جمعه اخبار۲۰:۳۰ نیست که داخل گود و خارج گود داشته باشد. گرچه سالیانی کم هنری برخی ائمه جمعه آنرا “تقویم هفتگی” کرده، لکن در وضع شرعی اش، “جمعه”، همزادِ “امر جامع” است.
نماز جمعه برای حل امر جامعِ جاری جامعه است.
امرجامع در قرآن آن است که همه باید کنار هم و کنار رسول بمانند و بدون اجازه، هیچ کس غایب نشود:”انما المومنون الذین آمنوا بالله ورسوله واذا کانوا معه علی امر جامع لم یذهبوا حتی یستٲذنوه”(۶۲/نور)
اگر غایب شدن مسلمین و مومنین در نماز جمعه زیاد شده، یک احتمالش هم این است که از وضع شرعی اش افتاده و دیگر برای حل امر جامع جاری جامعه نیست!