بایگانی برچسب: s

در عدالت عقبیم!

رهبر انقلاب در یک دهه(پس از دهه پیشرفت و عدالت) حدود ده بار از عقب ماندگی در عدالت سخن گفته اند:

  1. “آن عدالتی که اسلام از ما خواسته است با آنچه که امروز در جامعه ماست فاصله زیادی دارد” (۸۹/۱۱/۱۵).
  2. “در بخش اجرای عدالت انصافا کارهای زیادی هم انجام گرفته لیکن راضی کننده نیست…لیکن مطلقاً راضی کننده نیست” (۹۰/۲/۲۷)
  3. “در عدالت هنوز به نقطه مورد نظر اسلام که آرزوی خود ما بوده نرسیده ایم این هم از نقطه ضعف های ماست. این ضعف ها را باید جبران کنیم” (۹۰/۱۱/۴)
  4. “نسبت به آنچه که ما از اسلام فهمیدیم و شناختیم، ما هنوز عقبیم” (۹۱/۷/۲۲)
  5. “ما نتوانستیم عدالت اجتماعی را به طور کامل در این کشور به وجود بیاوریم اما خیلی از راه را جلو آمدیم” (۹۳/۱۰/۱۷)
  6. “در تحقق بعضی از این شعارها انصافاً عقبیم ما در عدالت اجتماعی عقبیم. در مورد تحقق برخی از مبانی و اصول اسلامی عقب ماندگی داریم این را انکار نمی کنیم” (۹۶/۳/۱۴)
  7. “این همه راجع به عدالت اجتماعی می گوییم جزو واضحات و مسلمات است؛ خب کو؟! حالا تحقق پیدا کرد عدالت اجتماعی؟! ضریب جینی روز به روز بالاتر رفته است! بدتر شده است[۱]! چرا؟!” (۹۶/۳/۳۱)
  8. “در مورد عدالت ما عقب مانده هستیم؛ در این تردیدی نیست. خودمان اعتراف می کنیم؛ اقرار می کنیم… باید از خدای متعال و از مردم عزیز عذر خواهی کنیم. در مورد عدالت مشکل داریم“(۹۶/۱۱/۲۹)
  9. “بنده چند هفته قبل گفتم در بحث عدالت عقبیم؛ عقیده من همین است…” (۹۷/۱/۱)

پ.ن:

جبران عقب ماندگی ضروری است. نیروهای ولائی و حزب اللهی دیده بانی  آن عزیز را قبول دارند و ایشان را مفتون “جنگ روایت ها” نمی دانند. پس گلایه شان از یک سلیقه ی عدالتخواهی موجب رها کردن این شعار و “گفتمان غالب” کردن آن نشود.

[۱] رهبر انقلاب در ابلاغ سیاستهای کلی برنامه پنجم توسعه در فقره ۳-۳۵ آوردند:”کاهش فاصله دو دهک بالا و پایین در آمدی جامعه به طوری که ضریب جینی به حداکثر۰/۳۵ در پایان برنامه برسد”(۸۷/۱۰/۲۱). در سال۹۰ کمی بدان نزدیک و دوباره فاصله زیاد گرفتیم!

۰۳ – عدالت به زبان ساده

 

قسمت سوم:

  • شرافت عدالت در معنویت اما تقدم عدالت اقتصادی
  • تبعیض مانع معنویت و اخلاق جامعه
  • تبعیض مانع استقامت اجتماعی-سیاسی
  • مواساتِ پیشتازان دوره نهضت؛ اما اولویت عدالت در دوره نظام!
  • زنجیره ی تبعیض ساز: حقوق ۲۰برابری! سپرده هایی که سودش برابر دستمزد یکسال ۱۱میلیون کارگر است! وام و اعتباراتی که واگذاری کارخانجات را مال اینها می کند!
  • یک دهه رها شود، عمده منابع را مالک میشوند!
  • ضروری ترین اقدام عدالت اقتصادی در منابع تولید ثروت.

 

پیوست:

چگونه حقوق ۲۰ برابری به مدیر قانونی می شود؟!

فصل دهم قانون مدیریت خدمات کشوری مصوب۸مهر۸۶ (ببینید) درباره حقوق و مزایاست. ماده۷۶ آن تا ۷برابر شدن حداکثر حقوق‌ها در مقایسه با حداقل حقوق ها را اجازه می‌دهد.

بخشنامه‌اش ۶۴۷۴۴۴ سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور (ببینید) در ماده سوم خود، سقف پرداختی برخی مدیران را تا ۳برابرِ سقف حقوق تعیین شده در ماده۷۶ قانون مدیریت را اجازه می دهد!

سقف حقوق قانونی برخی مدیران:۲۱=۳×۷

ماده۲۹ قانون برنامه ششم توسعه (ببینید) ضرب الاجل یکساله برای سامانه شفافیت حقوق مدیران است که…!

۰۲ – عدالت به زبان ساده

 

قسمت دوم:

دو اهمیت عدالت/ رابطه عدل سیاسی و اقتصادی/دو محور عدالت اقتصادی: تخصیص عادلانه منابع تولید ثروت / توزیع عادلانه درآمدها

 

بیشتر: در سیره امیرالمومنین(ع) از باب نمونه:

روایت صحیح السند الکافی(اولین خطبه حضرت پس از جمل و استقرار حکومتش در کوفه):

تخصیص عادلانه منابع:

۱.زمین هایی که پیامبر به مردمی [ضعفاء] واگذار کرد اما حکمش اجرا نشد را به آنها می دهم.

۲.آنچه از سرزمین خیبر تقسیم شده بود[بین متنفذینی مثل عثمان و زبیر و عبدالرحمن عوف و عبدالله بن عمر] بر می گردانم.

۳.در خراج گیری از زمین های فتح شده، مساحی [گرفتن خراج براساس مساحت زمین] را مُلغی و مقاسمه [گرفتن خراج براساس محصول عاید شده] را که سیره پیامبر بود احیاء می کنم.

توزیع عادلانه در آمدها:

مُلغی کردن دواوین(دفترهای رتبه بندی امتیاز و مزایا)

* این روایت را در ترجمه رسولی محلاتی از کتاب کافی ج۱ص۸۴ بخوانید

▫️منابع بیشتر برای این دو محور:

الاسلام یقود الحیاه شهید صدر (درباره جمهوری اسلامی) دفتر ۲و۳/ هم کتاب اقتصاد ما

مجموعه آثار شهید مطهری ج۲۰ نظری به نظام اقتصادی اسلام (بخصوص ص۳۲۰تا۳۲۵ و ص۴۳۵و۴۹۵و۴۹۹)

مشروح مذاکرات قانون اساسی ذیل اصول۴۳ (بخصوص بند۲)و۴۴و۴۵و۴۸/ و۲۹و۳۰و۳۱

 

با تشکر از استودیو شهید آوینی ماهشهر

 عدالت به زبان ساده

 

قسمت اول:

مقدمه‌ای الهیاتی-تحلیلی از رهبران انقلاب: شکست انقلاب؛ شکست اسلام!

شکست انقلاب هم به اضمحلال داخلی!

 

برخی منابع:
امام خمینی: صحیفه امام ج۸ ص۴۷۶تا۶۸۲ و ص۴۸۳تا۴۹۱ و ج۱۷ ص۳۸۳ و ج۲۱ص۴۴۷ و…
آیت الله خامنه ای: ۷۰/۱۱/۱۸ و ۷۰/۲/۲۱ و ۷۴/۷/۲۴ و ۷۵/۹/۲۴ و ۸۳/۶/۲۸ و…

توجه: دوستانی که به ادعای جلسه اول عدالت به زبان ساده ایراد یا ابهام داشتند، اگر یکی از منابع معرفی شده را بخوانند حتما آنها هم می‌پذیرند:
شکست درونی و از خود خوردن برای حکومتی بنام اسلام، سیلی خوردن اسلام است. و شکستی است که زود رفع نمیشود.

لطفا بیانات امام در ۵٨/۴/١۵ را حتما بخوانید ببینید باز هم با این ادعا مخالفید؟!
https://farsi.khamenei.ir/sahifeh-content?id=14671

با تشکر از استودیو شهید آوینی ماهشهر

سخنرانی/ میزگرد موانع تحقق عدالت

میزگرد برگزار شده بمناسبت روز دانشجو، با حضور حجج الاسلام قنبریان و کاشانی، با موضوعیت «موانع تحقق عدالت»، به همت واحد سیاسی اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان برگزار شد. صوت این نشست منتشر می‌شود.

دریافت صوت «میزگرد موانع تحقق عدالت» | “دریافت از پیوند کمکی

 

 

دریافت نسخه تصویری
«میزگرد موانع تحقق عدالت» با کیفیت (۱۴۴p | 240p | 360p | 480p)

 

پیوست نشست ۱۶آذر / شماره۱

 

مقاله علمی_پژوهشی: استقرار آموزشی مکتب نیاوران؛ تاریخچه ایجاد نهادهای دولتی آموزش مدیریت و اقتصاد بازار آزاد / یوسفعلی اباذری و حمیدرضا پرنیان / مطالعات جامعه شناسی دوره ۲۲ش۲ص۱۵۱تا۱۷۶.

برای آشنائی با یکی از اصلی ترین کانون هایی که اقتصاد بازار را در ایران به یک هژمونی غیر قابل نقد تبدیل کرد و در این نشست فقط بدان اشاره شد، ،این مقاله پژوهشی را بخوانید.

طبعاً یا تبعاً برخی روحانیون موثر در حوزه علمیه یا درون نهادهای حاکمیت هم تحت تاثیر این هژمونی ،به قرائتی از اسلام پرداختند که با ارکان اقتصاد بازار تضادی نداشته باشد! حتی بعضی، تضاد آنرا با اندیشه های متفکران انقلاب (مطهری و بهشتی و…) با متهم کردن آن شهداء به چپ زدگی و تاثیر پذیری از کمونیسم جواب دادند!

علاقه مندان عدالت و اقتصاد اسلامی حتما این مقاله را بخوانند گرچه این قصه سردراز دارد…

میزگرد موانع تحقق عدالت

به مناسبت ۱۶ آذر و روز دانشجو

واحد سیاسی اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان برگزار میکند:

میزگرد موانع تحقق عدالت

 

با حضور:

حجج الاسلام حامد کاشانی و محسن قنبریان

زمان: یکشنبه ۱۶ آذرماه؛ ساعت ۱۹:۳۰

پخش بصورت لایو از سه صفحه اینستاگرامی

@hamedkashani__ @ghanbarian_ir @jadnews.ir

سخنرانی/ نشست علمی توحید و عدالت

نشست علمی توحید و عدالت، برگزار شده به تاریخ ۲۷ شهریورماه ۱۳۹۹، در مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی، با حضور حجت الاسلام قنبریان منتشر می‌شود.

در این نشست خواهید شنید:

  • سه قرائت الهیاتی برای عینیت توحید و عدالت اجتماعی
  • چگونه توحید می تواند سنجه ی احکام شود؟!
  • سنجه بودن عدالت، مصحح توحیدی ماندن فتاوا و احکام!

دریافت «نشست علمی توحید و عدالت» | “دریافت از پیوند کمکی

۲/ عدالتخواهی: الهیاتی یا حقوقی؟!

وقتی عدالتخواهیِ آرمانی با ادبیات الهیاتی به قوانین و ساختارهای موجود اصابت می‌کند؛ یک عکس‌العمل واحد از عدالتخواهان سر نمی‌زند.

طیفی از آنها:

– عدالتخواهی خویش را تسلیم ساختارها و قوانین موجود نمی‌کنند.

– “ولایت” و تاییدات او بر نظام موجود را، کاهنده و جبران کننده‌ی آنچه ظلم و تبعیض می‌دانند؛ نمی‌گیرند.

– به مرور در مختصات قبل۵۷ قرار می‌گیرند!

وجه مشترک همه، کوتاه نیامدن در مقابل قوانین و ساختارهای موجود در قبال عدالتخواهی + امید نداشتن به اصلاح ساختارها و قوانین و رویه‌هاست.

سه تقریر از باب نمونه:

  1. مقاومت عملی در مقابل احکام قضاییِ تخلیه (مثل ده ونک و روستای ابالفضل و…) و در مقابلِ اجرای احکام جزایی (مثل مقاومت بهاری‌ها و سلسله بست‌نشینی‌ها).

  1. اعلان توقف انقلاب اسلامی و جدایی نظام موجود از تشیع علوی:
    این قرائت حتی اگر قائل به مشروعیت ولایت فقیه در زمان غیبت باشد[۱]، اسلام را در اجرای غیر معصوم، “نظام عامل بالعدل” می‌داند و غیر آنرا[حتی اگر دست فقیه باشد] حکومت مسلمانان، نه اسلام می‌شمارد.” مصداق صحیح حکومت مذهبی در عصر غیبت، همان حکومت مسانخ [هم سنخ با معصوم] است نه جز آن… تنزّل کردن از عهدنامه مزبور [عهدنامه مالک اشتر: نامه ۵۳ نهج البلاغه] تنزّل از اسلام است در اجرای غیر معصوم”. معیار حکومت اسلامی در این قرائت بیش از آنکه “چه کسی حکومت می‌کند؟” باشد، “برای چه حکومت می‌کند؟” است. معیار نزدشان، “برقراری عدالت” است و نشانه برقراری عدالت هم از “بین رفتن فقر” است.
    قضاوت اینان درباره انقلاب اسلامی و نظام موجود این است که: انقلاب اسلامی به سوی اهداف و آرمان‌هایش به ویژه عدالت اقتصادی طی طریق نکرد بلکه “متوقف شد”.”گاندی با اسوه‌جویی از قهرمانان اسلام، ملت هند را نجات می‌دهد و ما با ترک روش بزرگان اسلام، ملت نجات یافته را دوباره به وادی پرخطر و هولناک مشکلات گوناگون سوق دادیم”. ”در مبارزه با ظلم اقتصادی… مهلت و تراخی جایز نیست… سست‌گیری در کار انقلاب از ترک انقلاب بدتر است”. ”در انقلاب، عدالت ذره‌ای اجرا نشد و برعکس چپاول‌های اموال عمومی سربه فلک کشید”! ”با وجود شکاف‌های طبقاتی عمیق در جامعه و پیدایش قله‌های ثروت در کنار دره‌های عمیق فقر… جالب توجه (بلکه باعث تعجب و تاسف) اینکه در عین حال حکومت هم “اسلامی” نامیده می‌شود (یعنی مبتنی بر احکام قرآن) و هم “مردمی” (یعنی مورد درخواست و رضایت قلبی تمام قشرها[۲])”.

  1. آنارشیست بجای استیت!
    این قرائت در سال‌های اخیر از سوی برخی جوانان موسوم به چپ نو مسلمان ارائه می‌شود که جای اصلاح ساختار و قوانین، پیشنهاد عملی دیگری دارد. صورت بندی اجمالی این قرائت:
    – حکمرانی مدرن(استیت) قواعد و لوازم خاص خودش را دارد و از یک منظر جبر روزگار ماست. قابل تسخیر و اسلامی شدن نیست و فرهنگ و آثار سیاسی و اقتصادی خود را برجا می‌نهد.
    – انقلاب اسلامی در مرحله پس از پیروزی و تبدیل به دولت، به استیت تبدیل شده است. استیتی که لاجرم با تکنیک‌های حکمرانی مدرن [بروکراسی، تکنوکراسی و…] باید اداره شود.
    – اصلاح ساختار سیاسی یا قوانین، اقتضائات این غول[لویاتان] را تغییر نمی‌دهد. [از اینرو جابجایی اعتراضات از مصادیق بی‌عدالتی به تصحیح قوانین و اصلاح ساختار، عبث است چون ساختار جدید هم جزیی از همان استیت است]
    – راه حل، آنارشسیت است. نه به معنای غلط هرج و مرج بلکه ”به معنی احیای جایگزین‌های اداره، خارج از منطق استیت”. آنارشیسم “هدفش نه اصلاح ساختار سیاسی” بلکه “در پی زیر و رو کردن و انداختن طرحی نو در بنیان همه چیز از اقتصاد و هنر گرفته تا سیاست و تمدن است”. ” نوآوری‌ها و خلاقیت‌های ملهم از مذهب را باید در امور خرد، جوامع کوچک و به شکل عملیاتی جستجو کرد”
    – در این رویکرد، دفاع کنش‌گران مذهبی از حقوق مردم در ماجرای ده ونک(۱۳۹۷) نمونه‌ای از این راه حل و اصلا نقطه شروع چپ نو اسلامی قلمداد می‌شود. در مقابل ابتکاراتی مثل برنامه ثریا حتی با رویکرد انتقادی‌اش، تلاشی برای کارآمدی حکمرانی مدرن ایرانی قلمداد میشود. [چون دست آخر به راه حل‌هایی جهت تصحیح ساختار و قوانین می‌انجامد[۳]].

– ادامه دارد…

محسن قنبریان ۹۹/۸/۵

[۱] ر.ک: الحیات  ج۲/

[۲] جمع بندی این قرائت توسط یکی از شاگردان استاد محمد رضا حکیمی(محمد اسفندیاری) در کتاب راه خورشیدی در مقاله ی “انقلابی که متوقف شد” آمده است./

[۳] ر.ک: میلاد دخانچی پسا اسلامیسم و…

۱/ عدالت‌خواهی: الهیاتی یا حقوقی؟!

گاهی عدالتخواهی‌ای به یک قانون مصوّب و مُمضای شورای نگهبان یا حکم قضائی دادگاه صالحه اصابت می‌کند. بدون مناقشه در مثال از ده ونک تا آسیه پناهی و روستای ابالفضل و برخی محکومیت‌های قضائی در بدو امر اینگونه به نظر می‌رسد!

در این موارد چه باید کرد؟! جلوی قانون و حکم ج.ا.ا ایستاد و کماکان با ادبیات الهیاتی عدالتخواهی کرد؟! آن قانون را هم زیر سؤال برد و ظلم مضاعف خواند؟!

یا به عدالتخواهی حقوقی تنزّل کرد؟! یعنی به قانون و حکم تمکین کرد و آن پرونده را از دور خارج نمود؟!

چالش این سال‌های جوانان انقلابی، یکی همین تقاطع بوده است:

عده‌ای “عدالتخواهی حقوقی” را ترجیح داده‌اند. صرفاً در چارچوب قوانین و احکام موجود، “مطالبه‌گری” می‌کنند.

برخی تئوریسین‌های این بخش از نیروهای انقلاب برای برتری مفهوم مطالبه‌گری نسبت به مفهوم عدالتخواهی، وجوهی برشمردند.

عنوان “جنبش مطالبه‌گری” بجای “جنبش عدالتخواهی” نیز تفنن در عبارت نیست؛ عقبه تئوریک دارد.

فرق اساسی “مطالبه‌گری” با “عدالتخواهی” در این است که : مطالبه‌گری، متاخر از امر (قانون، حکم، فرامین) است؛ اما عدالتخواهی، مقدم بر آن (البته در الهیات عدلیه نه اشاعره).

به بیان دیگر، تا امری، قانونی، حُکمی نباشد؛ مطالبه معنا نمی‌یابد. لکن عدالت، عارض بر همان امر و قانون و حکم هم می‌شود. شهید مطهری دراینباره دارند: ”فقهای ما توجه ندارند که اصل “اِنَّ اللهَ یَامُرُ بِالعَدلِ وَ الاِحسانِ”، به منزله روح و مشخص سایر مقررات حقوق اسلامی است و لهذا بر ظواهر و قوالب، جمود می‌کنند و روح را از دست می‌دهند[۱].

عده‌ای دیگر از اینسو عدالت‌خواهیِ الهیاتی را ترجیح داده و از چند و چون قوانین و احکام هم پرسش می‌کنند. طیفی از این دسته نه فقط در “نظر” بلکه در “عمل” هم تمکین به قانون و حکمی -که ناعادلانه می‌شمارند- نمی‌کنند. در مقابل اجرای آن مقاومت کرده، برچسب آنارشیست برخود هموار کرده‌اند!

نمونه‌ای از عدالت‌خواهی الهیاتی پیش از انقلاب در کلام رهبران انقلاب:

اگر چنانچه قائل به توحید باشی در جامعه اختلاف طبقاتی و تبعیض معنی ندارد. آن جامعه‌ای که سری و تَهی دارد، بالایی و پایینی دارد آن جامعه، “جامعه توحیدی” نیست”. ”در یک کلمه قیافه و اندام جامعه توحیدی، با قیافه و اندام جامعه غیرتوحیدی متفاوت است. این جور نیست که اگر در یک جامعه توحیدی یک قانونی اجرا می‌شود، آن قانون یا ده تا مثل آن قانون در یک جامعه غیر توحیدی اجرا شد، آن هم توحیدی است؛ نه. قواره جامعه توحیدی، شکل قرار گرفتن اجزای یک جامعه، اندام عمومی اجتماعی که براساس توحید و یکتاپرستی و یکتاگرایی است، با غیر این چنین جامعه‌ای به کلی متفاوت است. در یک کلمه آنچه امروز به آن می‌گویند: نظام اجتماعی. نظم اجتماعی و سیستم اجتماعی و شکل اجتماعیِ جامعه توحیدی یک چیزی است به کلی مغایر و مباین و احیاناً متعارض و متضاد با جامعه غیر توحیدی.

این ادبیات الهیاتی، “قانون” را هم می‌گرفت: بنابر اصل توحید، انسان‌ها حق ندارند هیچ کس و هیچ چیز جز خدا را عبودیت و اطاعت کنند. از جمله چیزهایی که اگر پیروی‌اش کردی عبادت آن را کردی، “قانون” است… پس به کدام قانون عمل کنیم؟ آیا به قانون عمل نکنیم؟ از نظمی و نظامی پیروی نکنیم؟ چرا. لکن سعی کن این همه، خدایی باشد تا تو در حال اطاعت، در حال تبعیت، بنده خدا و مشغول عبادت خدا باشی.

حتی “تفسیر از دین” را هم با همان الهیات، مورد ارزیابی قرار می‌داد: اگر دینی دیدی که در جهت عکس فلسفه ادیان [اقامه قسط] حرکت می‌کند، بدان یا الهی نیست یا خرابش کردند[۲]

آیا چنین سطحی از عدالتخواهی و ارزش‌گذاری فقط در دستگاه جور و حکومت طاغوت، درست است؟! به حکومت اسلامی که رسید، دیگر هم در “نظر” و هم در “عمل”، قانون اسلامی فصل الخطاب است؟!

برخی دوستان انقلابی بدین نظر مایلند (تقریرشان بیان خواهد شد)

از سوی دیگر آیا هیچ فرقی در حکومت اسلامی و ولیّ مشروع با حکومت طاغوت در مواجهه با قانون و اجرا وجود ندارد؟! اگر قانونی ناعادلانه تشخیص داده شد، مجوز ایستادگی در مقابل آن، صادر است؟! برخی عدالتخواهان نیز بدین مایلند. (تقریرشان خواهد آمد)

آنچه درست بنظر می‌رسد حد وسط بین آندوست: در حکومت ولیّ مشروع، التزام “عملی” به قانون، همزمان با مطالبه تصحیح حکم و قانون با عدالتخواهیِ الهیاتی و بسنده نکردن به مطالبه‌گری در حد قوانین موجود (توضیحش خواهد آمد).

* حوصله کنید و همراه بمانید!

محسن قنبریان ۹۹/۸/۴

[۱] یادداشتها ج۳ص۲۷۱

[۲] طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن آیت الله خامنه ای به ترتیب صفحات: ۲۰۷و۲۲۹و۲۲۹و۲۵۲و۲۰۷

هارمونی تاکید و تکرار دو مفهوم “عدالت” و “خدمت‌رسانی” در اندیشه رهبری

بازه زمانی۸۴ تا کنون مورد بررسی بوده است.

عدالت

ایشان عدالت را “یقینا محور انقلاب[۱]” “محور اصلی شعارهای نظام اسلامی[۲]” “معیار حق و باطل حکومتها[۳]” “یک ارزش مطلق(یعنی جایی نداریم که عدالت بد باشد)[۴]” “اولویت درجه اول[۵]” می دانند.

در دولت نهم و دهم: در قریب به ۵۹ سخنرانی به عدالت پرداخته‌اند (نهم: ۳۵/ دهم: ۲۴).

در دولت یازدهم و دوازدهم به قریب ۲۸ سخنرانی کاهش یافته است (یازدهم: ۱۲ / دوازدهم: ۱۶).

نکات حائز اهمیت:

باوجودی که در اندیشه ایشان به کرات بیان شده رونق و پیشرفت اقتصادی را بدون عدالت قبول ندارند[۶]؛ اما در دولت روحانی معمولا هیات دولت را با بیان صریح مورد این خطاب قرار داده‌اند.[۷]

تصریح به عقب‌ماندگی در عدالت، در دولت روحانی ۶ بار تکرار می‌شود.[۸] در حالیکه پیش از آن از رونق گرفتن گفتمان عدالت، سیاستهای عدالت طلبانه و… می‌گفتند[۹].

خدمت‌رسانی مردمی

ایشان دانشجویان و حتی دانش آموزان را بدان فرا خوانده‌اند و آنرا موجب “خودسازی”، “آشنایی با فضای جامعه[۱۰]” “شکسته شدن حصارهای طبقاتی[۱۱]” “خدمت به محرومان[۱۲]” و… می دانند.

تکرار و تاکید بر آن در دو دولت احمدی نژاد و روحانی تفاوت کمّی و کیفی قابل ملاحظه‌ای دارد:

تکرار و تاکیدها تقریبا به دو برابرافزایش یافته است (در ایام کرونا هم بخاطر وضعیت خاص بیشتر تکرار شد که لحاظ نکردیم).

در دولت قبل بیشتر دولت مورد خطاب بود[۱۳] و برای جوانان بیش از حل مشکل محرومان، ساخته شدن خودشان و آشنایی با واقعیات جامعه را منظور داشتند[۱۴]؛ اما در این دولت، این خدمت‌رسانی را برای برای گره‌گشایی از مشکلات و رفع نیاز محرومان طلب می‌کنند و از صدها هزار خدمت اینجور می‌گویند[۱۵]. “راهنمایی خدمات اجتماعی” را یکی “از وظایف روحانیت” می‌شمارند و آنرا “حضور میدانی در امور خدمت‌رسانی به مردم؛ مدرسه‌سازی، بیمارستان‌سازی، رسیدگی به مصیبت دیدگان حوادث (زلزله و سیل و…) کمک به توسعه سواد، کمک به توسعه اشتغال” معنا کرده، “جلوداری روحانیت” در آن را طلب می‌کنند[۱۶].

نتیجه:

  1. در تنفیذ از آقای روحانی خواستند:”همت خود را متوجه استقرار عدالت و جانبداری محرومان” کند و آنرا “اولویت اول” نامیدند[۱۷]. اما وقتی اولویت اول نمیشود، تکرار ابعاد عدالت و… در سخنان کاهش یافته و جایش مردم، دانشجویان و روحانیون مخاطب “خدمت‌رسانی” می‌شوند؛ تا آنچه زمین مانده است تا حد مقدور جبران شود.
  2. خدمت‌رسانی مردمی را هم در راستای تحقق عدالت تعریف کرده به گروه‌های جهادی دستور می‌دهند:”شعار خدمت‌رسانی برای تحقق عدالت و پیشرفت را همگانی کنید[۱۸]
  3. چگونگی طی فرآیند خدمت‌رسانی به تحقق عدالت را چنین درس می‌دهند:”من به نکته‌ای توجه کردم که این برای همه ما درس‌آموز است. هم برای شما، هم برای من. این جوان محترمی که آمدند راجع به مساله‌ی نگاه اقتصادی عدالت محور مطالبی را گفتند ؛ معرفی‌ای که کردند، ایشان جزو مجموعه‌های اردوهای جهادی هستند. خب قضیه روشن شد وقتی کسی جزو اردوهای جهادی است، به مناطق محروم سرکشی می‌کند، واقعیت‌ها را به چشم می‌بیند، طبعا تفکر پیگیری اقتصاد عدالت محور در او اینجور زنده می‌شود. این برای همه ما درس است[۱۹].”
    از نخبگان در نشست راهبردی هم خواستند: “گفتمان عدالت یک گفتمان زنده و همواره حاضر در صحنه باشد”، “باید بدانیم شیوه‌های کاربردی عدالت چه چیزهایی است؟” و هم “درس میان رشته‌ای عدالت در دانشگاه” و “درس‌های عمیق فقهی در قاعده عدالت” و “کتاب العداله” و…[۲۰]
  4. این درک‌ها وقتی تبدیل به مطالبه اجتماعی شود؛ زمینه تشکیل دولت عدالت محور و نزدیکی به تحقق عدالت میشود:
    “با اعتدال، با روش منطقی و صحیح مسائل را دنبال کنید و بدانید که خواست و پیگیری شما اثر دارد. این تصور غلط نبادا به ذهن بیاید که چه فایده دارد؛ نخیر کاملا فایده دارد. اگر مثلا شعار عدالتخواهی -که حالا یک مسئولی این را بر زبان آورده- گفته می‌شد بعد هم تمام می‌شد؛ کسی در جامعه پرچم عدالتخواهی را به دست نمی‌گرفت، مطمئن باشید یک دولت عدالتخواه و یک گفتمان عدالتخواهی مثل امروز[سال۸۶] به وجود نمی‌آمد. شماها کردید. کار شما جوان‌ها بود[…] وقتی تکرار شد، به شکل یک گفتمان عمومی در می‌آید و نتیجه‌اش را در گزینش‌های مردم، در جهت‌گیری مردم، در شعار مردم، در انتخابات مردم نشان می‌دهد[۲۱]“.

همه مراقب ضربه خوردن گفتمان عدالت‌خواهی در جامعه (با طرح مفاهیم رقیب یا دوگانه‌های غلط یا تخریب‌ها و تضعیف‌ها) باشیم بدون آن، دولت بعد هم عدالت‌طلب نخواهد نبود و اولویت اول و محور انقلاب باز زمین می‌ماند. خدمت‌رسانی مردمی هم ابتر می‌ماند.

محسن قنبریان ۹۹/۶/۲۶

[۱] با هیات دولت ۸۴/۶/۸

[۲] با مردم سمنان ۸۵/۸/۱۷

[۳] نخستین نشست اندیشه راهبردی ۸۹/۹/۱۰

[۴] دومین نشست اندیشه راهبردی۹۰/۲/۲۷

[۵] مراسم تنفیذ ۹۶/۵/۱۲

[۶] برای مثال ۸۵/۱/۱ و ۹۱/۷/۲۲

[۷] با دولت ۹۲/۶/۶ و ۹۴/۶/۴ و ۹۲/۱۹/۲۰

[۸] توجه به تاریخ ۹۳/۱۰/۱۷ و ۹۶/۳/۱۴ و ۹۶/۳/۳۱ و ۹۶/۱۱/۱۹ و ۹۶/۱۱/۲۹ و ۹۷/۳/۷

[۹] نمونه:۸۴/۱۰/۱۹ و ۸۹/۶/۱

[۱۰] با دانشجویان ۹۵/۴/۱۲

[۱۱] با جهادی ها۹۸/۶/۳۱

[۱۲] دانشجویی ۹۵/۴/۱۲

[۱۳] خدمت رسانی عمدتا وظیفه مسئولان دولتی۸۴/۶/۱۷استشمام شعار خدمتگزاری و عدالت در کشور۸۴/۱۰/۱۹

[۱۴] به جوانها ۸۴/۵/۲۸ وبه دانش آموزان ۸۶/۲/۱۹

[۱۵] در۹۷/۷/۱۲ و در بیانیه گام دوم:
” همچنین غفلت از قشرهای نیازمند حمایت، به‌هیچ‌رو مورد قبول نیست. این سخنان در قالب سیاستها و قوانین، بارها تکرار شده است ولی برای اجرای شایسته‌ی آن، چشم امید به شما جوانها است؛ و اگر زمام اداره‌ی بخشهای گوناگون کشور به جوانان مؤمن و انقلابی و دانا و کاردان -که بحمدالله کم نیستند- سپرده شود، این امید برآورده خواهد شد؛ ان‌شاءالله.”

[۱۶] با مدیران و مدرسان و طلاب تهران ۹۵/۲/۲۵

[۱۷] تنفیذ۹۶/۵/۱۲

[۱۸] پیام به گروههای جهادی۹۸/۵/۱۱

[۱۹] دیدار دانشجویی۹۱/۵/۱۶

[۲۰] دومین نشست ۹۰/۲/۲۷

[۲۱] دانشجویی۸۶/۷/۱۷