فدایی ما؛ آقای “کرب” و “بلا”!

یک حدیث عجیب:
امام موسی(علیه السلام):”خداوند برشیعه خشمناک شد پس مرا مخیّرکرد:خودم یا آنهارا؟!به خدا سوگند خودم را سپربلای آنها کردم”(۱).

  1. خشم خدا برشیعه?!
    این خشم به خاطر گناهانی که می شناسیم نبود به خاطر افشاء امر فرج و موعد خروج بود که موجب بداء وتأخیر در اقامه حکومت عدل شد!
    ابوحمزه ثمالی از امام باقر (علیه السلام) این روایت را شنیده بود بر امام صادق(علیه السلام)هم عرضه و تأیید وتأکید گرفت که:”خداوند برای این امر سال ۷۰رامعین کرده بود،چون حسین(علیه السلام)کشته شد خدا بر خاکیان خشم گرفت پس آنرا تا سال ۱۴۰تأخیر افکند ما(اهلبیت)این موعد را برای شما-دوستان نزدیک-گفتیم وشما آنرا افشاء کردید…”(۲).
    فرج برای عهد امام صادق (علیه السلام) مقدّر وبرنامه ریزی شده بود؛به هم خوردن آن،بدائش به عهد امام کاظم (علیه السلام) می رسد.موعد قبل هم با عدم یاری سیدالشهداء مواجه شده بود که خشم خداوند را موجب شد.
    ضایع کردن زمینه ها ومقدمه سازی ها برای فرج و گشایش در امر بشرو مستضعفان زمین با خروج امام عدل، موجب غضب الهی است.
  2. سپر بلا شدن امام?!
    حال که زمینه سازی ها وسازمان بخشی ها لو رفته است،طبیعتا از سوی طواغیت یا اعدامهای گسترده زعمای شیعه صورت می گیرد؛یا امام و رهبر نهضت را به تنگنای مضاعف می کشند. وامام مهربان دومی را برمی گزیند(۳):
    شکنجه در سیاه چالها وسلول های تاریک ونمور با پاهای خرد شده در حلقه های کُند وزنجیر!
    بیرون زندان هم سالها ناشناس وفراری ،غارنشین در روستاهای شام شد(۴).
    امام جواد(علیه السلام)فرموده بود:”وقتی خداوند بر خلق خشمناک شود ما را از جوارشان دور می کند”(۵).

    هارون زندگی تو قارون قصه هاست
    موسی اسیر مانده میان شرورها

    بار قبل(موعدسال۷۰)هم بداء ،به کربلا کشید امام با فجیع ترین شهادت فدای شیعیان شد.
    “کرب و بلا”ی سختِ امام،عقوبت تأخیر “فرج” است که او بجای شیعیانش به جان می خرد.دوری از مردم(غیبت) جلوه این غضب الهی است.

    سرد است قتلگاه تو برعکس کربلا
    پس گریه می کنی تو به یادتنورها

  3. کرب وبلای امام آخر!
    اگر هر تأخیر وبداء در فرج چنین کرب و بلایی دارد،وامام هم خود را سپر بلای شیعیان کرده آن بلا را به جان می خرد؛پس وای من!
    برای فرج امام من چند بار زمینه فراهم شده است؟!چند بار در آن بداء حاصل شده است؟!تنگنا و کرب و بلای مضاعف آن با آقای من چه کرده است؟!
    “ای فرزند طور وعادیات کاش می دانستم چه جایی منزل گرفته ای وچه سرزمینی ترا برخود نگه داشته؟!برمن گران است که مردم را ببینم ولی تو دیده نشوی وازتو صدا ونجوایی نشنوم!
    گران است برمن که بدون من بلا احاطه ات کند وصدای زاری وشکوه ام هم به تو نرسد!گران وناگوار برمن است که برتو غیر از آنچه برما می گذرد،بگذرد!”(۶).

    هرشب به روز آمدنت فکر می کنم
    هرصبح بی قرارترینم برای تو
    بیدار می شویم از این خواب هولناک
    یک صبح جمعه با نفَس آشنای تو

پی نوشت:
۱و۲کافی ج۱ص۲۶۰وص۳۶۸
۳.ر.ک:مرآه العقول ج۳ص۱۲۶و۱۲۷درشرح حدیث اول
۴.بحارالانوارج۴۸ص۱۰۵
۵.الکافی ج۱ص۳۴۳
۶.بریده ای از دعای ندبه
۷.اشعار به ترتیب از:سید محمدحسین حسینی وپانته آ صفایی بروجنی

(بازنویسی ای از سخنرانی ایام شهادت امام کاظم-علیه السلام-سال۹۵و۹۸)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *