۱۴/ سلسله بحثهای نهج البلاغه

جلسه چهاردهم سلسله بحثهای نهج البلاغه، مورخه ۰۹ مهر ماه ۱۴۰۰، به همت هیئت راه فاطمه(س) برگزار گردید.

حاکم اسلامی و حملِ بی تحمیل مردم به بهشت!
شرح خطبه ۱۵۶

  • جداکردن دنیا از آخرت با سکولاریزم دانشی و گرایشی، شرک است!
  • هر حکومتی مردمش را به جهان دیگر حمل می کند: بهشت یا جهنم!
  • حمل حاکم اسلامی بدون تحمیل و با تسهیل مناسبات است
  • احکام الزامی و اجباری (مثل اجرای حدود) در راستای تسهیل است؛ حد سرقت برای تسهیل تجارت و ودیعه و عاریه و…؛ حد زنا برای تسهیل نکاح و تحکیم خانواده و…
  • چالش های عصر ما:

  • آنچه در حکومت می گذرد اما مطابق اجتهاد فقیه هم نیست!
  • لزوم مطابق کردن قانون و اجرا بر فتوا و شرع
  • لزوم اعلام به مکلفان در آنچه الزاماً مطابق نیست.
    (ذکر نمونه ها در استفتائات رهبر انقلاب)

دریافت جلسه چهاردهم سلسله بحثهای نهج البلاغه | “دریافت از پیوند کمکی

حاکم اسلامی و حملِ بی تحمیل مردم به بهشت!

شرح خطبه ۱۵۶ / چکیده بحث

  • مقدمه: جداکردن دنیا از آخرت، شرک است!
    وقتی دنیا مزرعه آخرت و آخرت ظاهر شدن باطن دنیاست پس جدا کردن این دو رویِ سکه خطاست. سکولاریسم اندیشه و انگیزه ای که دنبال انفکاک دنیا از آخرت است از مظاهر شرک است[۱].
  • هر حکومتی مردمش را به جهان دیگر حمل می کند: بهشت یا جهنم!
    اگر واقعیت این است که دنیا و آخرت، ظهر و بطن هم اند؛ پس او که بر مناسبات دنیوی ما حاکم میشود و مثل تور بزرگ ماهیگیری مارا به سمتی می کشد، بداند یا نداند ما را به بابی از آخرت حمل می کند: جهنم یا بهشت!
    آیه ۴۱ قصص از “ائمه ای که دعوت به جهنم می کنند” و آیه۲۸ ابراهیم از “کسانی که نعمت پروردگار را به کفر تبدیل و و قوم خویش را به سرای هلاکت (جهنم) حلول دادند” خبر می دهد.
  • در خطبه۱۵۶ امیرالمومنین می فرماید: “اگر اطاعتم کنید، من شما را بر راه بهشت حمل می کنم ان شاء الله”(فاِن اطَعتُمُونی فَانّی حامِلُکُم ان شاء الله علی سبیلِ الجنه…)

آیا این حمل کردن، با تحمیل و اکراه است؟!

نه! از طریق تسهیل مناسبات است. “وقتی صحبت از هدایت و راهنمایی و بیان حقایق دینی و مانند اینها می شود، می گویند آقا مگر ما موظفیم مردم را به بهشت برسانیم؟ خب بله؛ بله همین است. فرق حاکم اسلامی با حکام دیگر در همین است: حاکم اسلامی می خواهد کاری کند که مردم به بهشت برسند به سعادت حقیقی و اخروی و عقبایی برسند لذا راه ها را باید هموار کند. اینجا بحث زور و فشار و تحمیل نیست؛ بحث کمک کردن است. فطرت انسانها متمایل به سعادت است ما باید راه را باز کنیم، ما باید کار را تسهیل کنیم تا مردم بتوانند خودشان را به بهشت برسانند[۲]…”

یعنی هیچ حکم الزامی و اجباری در اسلام نداریم؟!

چرا داریم، یکی همین اجرای حدود شرعی[۳]؛

اما فلسفه اینها هم همان تسهیل است. با حد، سارق و زانی را به زور به بهشت نمی برند بلکه کار را برای جامعه تسهیل می کنند. حد سرقت، تجارت و ودیعه و عاریه و…را محترم می کند. حد زنا، نکاح را محترم و خانواده را مستحکم می کند تا مردم بتوانند راحت زندگی کنند و آخرت را تحصیل کنند. چنانچه قرآن قصاص قاتل را حیات زندگان می شمارد.

(نمونه ای دیگر درباره زیارت و حج و قرآن و نماز را در فایل صوتی بشنوید)

خلاصه اطاعت از حاکم اسلامی باید به بهشت بیانجامد نه جهنم! فردا نپرسند چرا ربا خوردی و منظور بانکهای حکومت اسلامی باشد!

یک تقسیم مهم:

  1. آنچه اجتهاداً به نظر فقیهِ حاکم درست است ولو اجتهاد دیگری(حتی فقیه حاکم قبل) غیر مجاز می شمرد(مثل گرفتن دیر کرد از سوی بانکها):
    این مکلفین و شهروندان را جهنمی نمی کند چون ما شیعیان احتمال خطا برای مجتهد را پذیرفته و با ادله قابل قبول ثابت شده برای فتوای خطا ،عذر هست
  2. آنچه در حکومت می گذرد و مطابق با فتوای هیچ مجتهدی حتی فقیه حاکم نیست!
    اینجا دو وظیفه برای حاکم و هم مردم هست:

    • تلاش برای مطابق کردن قوانین و اجرا بر شرع و فتوا(همان تسهیل گری)
    • تا آنوقت، اعلان به مکلفان که آنچه می گذرد الزاما اسلام نیست!
  3. نمونه ها در استفتائات رهبر انقلاب:
    “…مجرد پخش[فیلم و موسیقی] از رادیو و تلویزیون حجت شرعی برای جواز محسوب نمیشود[۴].”
    “…گرفتنِ وام حرام با اذن حاکم شرع حلال نمیشود بلکه اذن او در این رابطه موردی ندارد[۵]…”
    درباره برهنه کردن کامل برای وارسی در برخی نهادها:” جایز نیست مگر اینکه به حکم قانون، الزامی باشد[۶]“. (قانون اینجا یعنی رسیدن به امضای فقهای شورای نگهبان)

از همین روست که قانون گذاران مجتهد قانون اساسی برای برخی مناصب(مثل وزارت اطلاعات) شرط اجتهاد کردند؛ این یک اسم بی مسما و تشریفات خالی نیست ؛ باید اجتهاد او در همه کارهای این وزارتخانه بدود. نقض حریم خصوصی، تفتیش و شنود و… همه فقط در چارچوب درست و به قدر ضرورت نه به تشخیص یک مامور درست است! از این حیث خوب است باز گاندو را ببینید!(تبیین کامل نمونه ها را در فایل صوتی بشنوید)

  • قنبر در اجرای حد، سه ضربه شلاق بیشتر به کسی زد، امیر المومنین بلافاصله به او سه ضربه زد[۷]؛ تا اجرا، مطابق تشریع الهی باشد و او مردم را به بهشت حمل کند!

[۱] به پیام رهبر انقلاب به حجاج ۶۸/۴/۱۴رجوع کنید

[۲] رهبر انقلاب ۹۳/۲/۲۳

[۳] ر.ک:۹۶/۶/۳۰

[۴] دفتر اسفتائات فرهنگی امام خامنه ای ص۲۴۳

[۵] اجوبه الاستفتائات س ۱۹۱۲

[۶] دفتر اسفتائات فرهنگی…ص۳۶۷

[۷] الکافی ج ۷ص۲۶۰

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *