استدلال به آیه ۱۱۶هود:
“چرا در سده های پیش از شما صاحبان بقائی(اولوا بقیه) به هم نرسیدند تا مردمان را از تباهی کردن در زمین باز دارند؟ جز اندکی از کسانی که آنها را رهانیدیم. و بیدادگران تبعیت از مترفان کرده و همه مجرم بودند”
شاهد:”اولوا بقیه ینهون عن الفساد فی الارض” است.
- “اولوا” و “ذو” هردو برای مصاحبت است اما اولوا برای شدت مصاحبت است. صاحبش، جزء یا حالت و شأن متصل و ملازمی است (اولوالعلم،اولواالفضل،اولوالامر،اولوالنُهی،اولوالالباب …) بخلاف “ذو” که اعم است: “ذامال وبنین” می گویند؛ نه اولوالمال!
- بقیه: اسم از بقاء و ضد فناء است. “اولوابقیه” یعنی صاحبان بقاء. بقیه الله هم یعنی حالت باقیه از خدا،” ما ابقی” نه یعنی باقیمانده و ذخیره و مانند اینها.
در فرهنگ قرآن، “باقی” فقط “وجه رب” است(یبقی وجه ربک).
پس”اولوا بقیه”یعنی وجه رب ها. همانها که باقی اند ما بقی الدهر.
اوج عرفان:
اوج عرفان، رسیدن به همین فناء فی الله و باقی شدن با خداست. چه بگویی مقام وجه اللهی چه بگویی اولوا بقیه شدن.
- “ینهون عن الفساد فی الارض”، وصف برای “اولوابقیه” است. وصف هم مُشعر به علیت است و بدان اشاره دارد.
یعنی علت اولوا بقیه شدن و وجه الله شدنشان،نهی از فساد در زمین و درافتادن با مترفین و ظالمین است.
این همان مطلوب ماست که از اول ادعا کردیم توحید و توحّد قائمین به قسط اصیل است نه سایرین.
سلسله و پیوند این عارفان:
امیر المومنین در خطبه ۱۲۴ اتصال اینان به هم در طول تاریخ(من القرون به تعبیر قرآن) را با”ولایت” و “ملاقات با محبت” معرفی می کند.(یتواصلون بالولایه ویتلاقون بالمحبه).
در جلسات اولی اندکی از نحوه این پیوند ویژه ولائی سخن گفته شد.
موعظه خداوند:
آیه ۴۶سبأ تنها موعظه خداوند را “قیام لله مثنی و فرادی” می خواند.قیام برای خدا دوتائی یا تنها!
از طرفی وعظ،انجذاب الی الحق وجذب حق کردن است از طرفی قیام دوتایی(مثنی مقدم بر فرادی است در آیه) ظهور در قیام بیرونی وعلیه ظلمه و… است.
معلوم است همین اقدامات همراه با یقظه های سلوکی موجب انجذاب و رسیدن به حق تعالی میشود.
لذا امیرالمومنین(ع)در خطبه ۱۱۰ جهاد را پس از ایمان به خدا، افضل چیزی می شمارد که متوسلان الهی با آن به خداوند توسل می جویند!(دراین خطبه درنگ کنید).
برخی از این سالکان
سید محمد سعید حبوبی(از شاگردان سلوکی ملاحسینقلی همدانی)،میرزا ابراهیم شریفی(داماد وشاگرد مرحوم آیت الله قاضی)،شیخ محمدجوادشریعت(از شاگردان آقای قاضی)از این جمله اند که درباره شان برای اهل اخلاق و سلوک کم گفته شده است.
[در مجموعه عکسنوشته های عرفان و سیاست چند کلامی درباره شان گفته شده است]