بایگانی ماهیانه: خرداد 1403

چرایی اتهام وهابیگری به حضرت امام (ره) و شاگردان ایشان؟

حجت الاسلام و المسلمین قنبریان

قرآن به پیامبر می‌گوید:« به اهل کتاب بگو یکی شویم سر یک کلمه سواء، آن کلمه چیزی نیست جز اینکه شرک به خدا نورزیم و با اربابان دون الله بجنگیم.»

اهل کتاب، رسالت پیغمبر را قبول نداشتند، اسلام نداشتند،‌ به مناسک اسلام هم عمل نمی‌کردند. اما پیغمبر همه را در یک جبهه قرار می‌دهد.

با دقت به امیرالمومنین متوجه می‌شویم که حضرت هم همین کار را کردند. پس از شروع جنگ حضرت با معاویه، شاهد آن هستیم که در جبهه علی(ع) همه شیعه عقیدتی نیستند، خیلی ها شیعه سیاسی هستند. در جنگ جمل به روش خلیفه دوم نماز نافله را به جماعت می‌خواندن.

امام خمینی هم در مبارزه با استکبار و استعمار جهانی یکی چنین جبهه ای را آماده کرده است. این عمل برای برخی شیعیان عقیدتی و مناسکی اتهام وهابیت را به همراه دارد. چون در نزد برخی ها فقط ریسه های نیمه شعبان تشیع هست.

 سخنرانی/ بازخوانی منشور روحانیت

سخنرانی «بازخوانی منشور روحانیت» ایراد شده توسط حجت الاسلام قنبریان در مورخه ۵ خرداد ماه ۱۴۰۳ منتشر می‌شود.

نکاتی از سخنان حجت الاسلام قنبریان

 بازخوانی منشور روحانیت

  1. منشور روحانیت یک متن سهل ممتنع است و به دو بخش می‌توان آن را تقسیم کرد :
    – مسائل مربوط به دوران قیام و نهضت در ایران
    –  مسائل مربوط به ادراه کشور و حکومت داری
  2. هر کدام از این مسائل ناظر به دو گروه مطرح میشود : متحجرین و متجددین
  3. امام خمینی ایده و طرحی را مطرح کردند که دو جریان مذکور در مقابل آن به اقداماتی پرداختند. این ایده عبارت بود از : اقامه دین نه صرف اکتفا به دین پژوهی و فقه پژوهی، مبتنی بر نظریه ولایت فقیه. امام در نظریه ولایت فقیه قایل به ولایت بر احکام است نه در احکام. یعنی بتواند موقتا تشریع کند.
  4. ولایت فقیه به معنای اجرای رساله عملیه نیست. ولایت فقیه رساله ساز است نه مجری صرف رساله های عملیه.
  5. امام خمینی در مبنا، زمان شناسی و مردم شناسی با بقیه متفاوت است. لذا مرحوم امام برای فقه قیام اینگونه استدلال میکنند «در شرایطی که اساس اسلام به خطر افتاده است نهی از منکر و قیام واجب است. در عصر کنونی نیز، اساس دین در خطر است لذا باید قیام کرد. »
  6. در مقابل نظر امام دو گروه به مخالفت پرداختند: گروهی که با اصل قیام در زمان غیبت مخالف بودند و بعد از پیروزی انقلاب هم، به خرده گیری از انقلاب پرداختند درحالیکه در زمان پهلوی سکوت کرده بودند. گروهی نیز بر این باور بودند که الان شرایط قیام فراهم نیست و یا شاه شیعه است و یا چه کسی پاسخ گوی خون های ریخته شده خواهد بود؟

دانلود جلسه نخست «بازخوانی منشور روحانیت» | “دانلود از پیوند کمکی

سخنرانی «بازخوانی منشور روحانیت» ایراد شده توسط حجت الاسلام قنبریان در مورخه ۶ خرداد ماه ۱۴۰۳ منتشر می‌شود.

نکاتی از سخنان حجت الاسلام قنبریان

 بازخوانی منشور روحانیت

  1. طبق نظر امام (ره) کسانی که اجتهاد دیگری دارند در مسائل نباید حصر شوند. اما اگر از قوای ادراکی به قوای تحریکی رسید و از خطا به گناه رسید، باید برخورد شود.
  2. منطق امام این است که در اجتهاد دیگری را حصر نکنیم اما در مرحله حکمرانی تساهل به خرج ندهیم و از افرادی که خلاف گفتمان انقلاب اسلامی، اجتهاد دیگری دارند نباید استفاده کنیم. اینجا تساهل معنی ندارد.
  3. دوران صفویه ایران را با هویت شیعی مناسکی ترویج می دهند نه شیعی سیاسی. مدح امام علی (ع) می‌کنند؛ اما از شیوه حکومت داری او نمی‌گویند. اینجا شاهد شکل گیری شیعه قالتاق هستیم. یعنی شیعه ای که جنگ شیعی و سنی را تامین می‌کند اما در سیاسیت، در قامت شیعه علوی ظهور ندارد بلکه سیاسیت اموی را ترویج می‌کند.
  4. فقه امام ناظر به عینیت صحنه است. امام فقط نمی‌گوید اگر تبدل موضوع پیدا شد پس حکم نیز تغییر کند. خیر فقط این نیست، بلکه فراتر است. بدین معنا که گاهی موضوع همان است و تغییری نکرده اما حکم آن تغییر می‌کند. این همان ولایت بر احکام است نه ولایت در احکام.
  5. بعد از مدرنیته شاهد شکل گیری نظم جدیدی در دنیا هستیم که اساسا خیلی از مفاهیم را تغییر داده است. مانند خانواده که یک مشترک لفظی شده و آن معنای سابق از آن برداشت نمیشود. در این نظم جدید فقه نمی تواند مانند گذشته به مسائل نگاه کند و نسخه عرضه کند. اینجاست که میگوییم امام فقه را ناظر به عینیت جامعه مطرح میکند.

دانلود جلسه دوّم «بازخوانی منشور روحانیت» | “دانلود از پیوند کمکی

جمهوری انسان‌ساز اسلامی

گفت‌وگوی «وطن امروز» با محسن قنبریان درباره تشییع‌های باشکوه رئیس‌جمهور و رابطه دولتمرد و مردم

جمهوری انسان‌ساز اسلامی

شهادت آیت‌الله رئیسی فرصتی را برای اهل نظر ایجاد کرد تا در پرتو آن، سیاست در جمهوری اسلامی را دوباره مورد بازنگری قرار دهند. طرح این پرسش توسط کارشناسان ضروری است که چه معنایی از سیاست منجر به بازتولید پدیده‌ای به نام «شهید جمهور» در جمهوری اسلامی شده است؟ آیا توانایی‌ها و صلاحیت‌های فردی افراد آنها را به سمت خلق مدل جدیدی از سیاست‌ورزی کشانده است یا علاوه بر آن می‌توان از عوامل ساختاری و زمینه دیگری نیز یاد کرد که افراد را به سمت طرح جدیدی از سیاست متعالی می‌کشاند؟ در این مجال با حجت‌الاسلام‌والمسلمین محسن قنبریان، کارشناس حوزه حکمرانی و عدالت‌پژوه به گفت‌وگو پرداختیم تا پیرامون ابعاد این مساله بیشتر بدانیم. ادامه خواندن جمهوری انسان‌ساز اسلامی

وحدت یا خلوص؟!

(برای آنها که میخواهند مساله مشکل حل کنند؛ نه ساده انگاران!)

«یک سؤال دیگر این است که بعضیها میگویند وحدت، بعضیها میگویند خلوص؛ شما چه میگوئید؟ من میگویم هر دو.

 خلوص که شما مطرح میکنید -که ما بایست از فرصت استفاده کنیم و حالا که غربال شد، یک عده‌ای را که ناخالصی دارند، از دائره خارج کنیم- چیزی نیست که با دعوا و کشمکش و گریبان این و آن را گرفتن و با حرکت تند و فشارآلود به وجود بیاید؛ خلوص در یک مجموعه که اینجوری حاصل نمیشود؛ ما به این، مأمور هم نیستیم.

در صدر اسلام، خوب، با پیغمبر اکرم یک عده بودند؛ سلمان بود، اباذر بود، ابىّ‌بن‌کعب بود، عمار بود، کی بود، کی بود؛ اینها درجه‌ی اول و خالص‌ترینها بودند؛ عده‌ای دیگر از اینها یک مقداری متوسطتر بودند؛ یک عده‌ای بودند که گاهی اوقات پیغمبر حتّی به اینها تشر هم میزد. اگر فرض کنید پیغمبر در همان جامعه‌ی چند هزار نفری -که کار خالص سازی خیلی آسانتر بود از یک جامعه‌ی هفتاد میلیونی کشور ما- میخواست خالص‌سازی کند، چه کار میکرد؟ چی برایش میماند؟ آن که یک گناهی کرده، باید میرفت؛ آن که یک تشری شنفته، باید میرفت؛ آن که در یک وقتی که نباید از پیغمبر اجازه‌ی مرخصی بگیرد، اجازه‌ی مرخصی گرفته، باید میرفت؛ آن که زکاتش را یک خرده دیر داده، باید میرفت؛ خوب، کسی نمی‌ماند.

 امروز هم همین جور است. اینجوری نیست که شما بیائید افراد ضعاف‌الایمان را از دائره خارج کنید، به بهانه‌ی اینکه میخواهیم خالص کنیم؛ نه، شما هرچه میتوانید، دائره‌ی خلّصین را توسعه بدهید؛ کاری کنید که افراد خالصی که میتوانند جامعه‌ی شما را خالص کنند، در جامعه بیشتر شوند؛ این خوب است.

 از خودتان شروع کنید؛ دور و بر خودتان، خانواده‌ی خودتان، دوستان خودتان، تشکل خودتان، بیرون از تشکل خودتان. هرچه میتوانید، در حوزه‌ی نفوذ تشکل خود، برای بالا آوردن میزان خلوصهای فردی و جمعی تلاش کنید؛ که نتیجه‌ی آن، خلوص روزافزون جامعه‌ی شما خواهد شد. راه خالص کردن این است.

 وحدت هم که ما گفتیم – که بعد سؤالات دیگری هم در این زمینه شده – منظور من اتحاد بر مبنای اصول است.

 بنابراین وحدت با کیست؟

با آن کسی که این اصول را قبول دارد. به همان اندازه‌ای که اصول را قبول دارند، به همان اندازه ما با هم مرتبط و متصلیم؛ این میشود ولایت بین مؤمنین.

 آن کسی که اصول را قبول ندارد، نشان میدهد که اصول را قبول ندارد یا تصریح میکند که اصول را قبول ندارد، او قهراً از این دائره خارج است.

بنابراین با این تفصیل و توضیحی که عرض شد، هم طرفدار وحدتیم، هم طرفدار خلوصیم».

(۸۹/۵/۳۱رهبر انقلاب اسلامی)

* برای بیشتر تعمق کردن: سخنرانی/ ولاء ها و ولایت‌ها در قرآن

صدا و سیما/ باورمندی به مردم؛ میراث روشن شهید آیت الله رئیسی

شبکه افق در برنامه جهان آرا با موضوع «باورمندی به مردم؛ میراث روشن شهید آیت الله رئیسی» در مورخه ۲ خرداد ماه ۱۴۰۳ با دعوت از حجت الاسلام قنبریان روی آنتن رفت.

دانلود صوت «باورمندی به مردم؛ میراث روشن شهید آیت الله رئیسی» | “دانلود از پیوند کمکی

ادامه خواندن صدا و سیما/ باورمندی به مردم؛ میراث روشن شهید آیت الله رئیسی

الهیات مردم ۱

رهبرانقلاب درباره مرحوم آقای رئیسی: «برای او صلاح و رضایت مردم -که حاکی از رضایت الهی است- برهمه چیز ترجیح داشت.»

پیش از این امام خمینی هم فرموده بود: «کاری بکنید که دل مردم را به دست بیاورید؛ پایگاه پیدا کنید دربین مردم؛ وقتی پایگاه پیدا کردید خدا از شما راضی است.» (۶خرداد۵۸)

پیش از همه، امیرالمومنین(ع) فرموده بود:

«إنّما یُستَدَلُّ عَلَى الصّالِحینَ بِما یُجری اللّه ُ لَهُم عَلى ألسُنِ عِبادِهِ: تنها راه کشف صالحان چیزی است که خداوند برایشان بر زبان بندگانش جاری می کند».(نامه۵۳)

آیت الله خامنه ای این “بمایجری الله لهم…” را “قضاوت جمع بندی شده مردم” معنا و فرمود: «این قضاوت افکار عمومی مردم نشان دهنده واقعیت است؛ نه اینکه مردم در همه جا اشتباه نمی کنند! چرا اشتباهاتی هم ممکن است پیش بیاید؛ اما آنچه در مجموع به صورت جمع بندی باقی می ماند، قضاوت درستی است».(۹۴/۴/۲۳)

به تعبیر امام خمینی:”یک مملکت ۳۰میلیونی نمی شود اشتباه بکند… قهراً اشتباه در ۳۰میلیون جمعیت نخواهد بود》(صحیفه امام ج۵ص۳۲۳-۳۲۵)

سند قرآنی این مبنای متین آیه۶۱ سوره توبه است:«…أُذُنُ خَیْرٍ لَکُمْ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ یُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِینَ: گوش فرادادن پیامبر برای شما بهتر است؛ خدا و مومنان را تصدیق می کند»

“اُذن خیر” ، اضافه موصوف به صفت است؛ گوش دادنی که خیر است، یعنی “خود استماع”  خیر است، نه مسموع خیر باشد و فقط سخنان خوب و خیر را گوش کند.

“للمومنین” هم به تفسیر علامه طباطبایی بعید نیست جامعه اسلامی با درجات مختلف ایمان- نفاق باشد.

نتیجه ۱:

جامعه حزب اللهی این مبانی را تایید نکند اما سر بزنگاه “مردم” را مفتون رسانه های بیگانه تلقی و آنها را به “متدینان و نماز جمعه و هیات برو ها” تقلیل دهد!

فراموش نکند که ذهن ها هم اگر مورد فتنه قرار گیرد، “دلها رشوه نمی پذیرد” (سَلُوا القُلوبَ عنِ المَوَدّاتِ ؛ فإنّها شَواهِدُ لا تَقْبَلُ الرُّشا) .

امیرالمومنین(ع) فرمود: «قُلوبُ الرَّعِیَّهِ خَزائِنُ راعیها فَما اَوْدَعَها مِنْ عَدْلٍ اَوْ جَوْرٍ وَجَدَهُ: قلوب مردم خزینه های سرپرستان جامعه است هر عدل یا ظلمی که در آن ودیعه نهند، همان را خواهند یافت».(غررالحکم)

مسئولین، قضاوت جمع بندی شده مردم -مثل آنچه در خیابان های تشییع برای رئیس جمهور شهید دیدند- را کاشف از رضایت خداوند بدانند؛ به دلهای مردم، عدالت ودیعه بگذارند.

نتیجه ۲:

قلیلی که بیش از نقد دارند و به مردم نمی پیوندند و اندک تری که بر دشمنی با جمهوری اسلامی، “رشوه از گناه می دهند” (أَعْطَیْتُ عَلَی مَعَاصِی الْجَلِیلِ الرِّشَا) -به تعبیر خودشان نود می دهند (send nudes)!- را توصیه می کنم از همان غربی ها بشنوند که: “vox populi vox dei” (صدای مردم، صدای خداست)!

دل به دریا بزنند و بدانند “سرانجام این رود مرداب نیست”!

محسن قنبریان ۱۴۰۳/۳/۱

عزای رئیسی عزیز خرج چه شود؟!

تر و تازه، عقب ماندگی خیلی مهمی روی زمین است که همه از آن غافل و در آن شریکیم!:

«مسئله‌ی اتّحاد دلهای مردم است؛ اتّحاد عزمها و اراده‌های مردم است. ما در این زمینه متأسّفانه مشکلاتی داریم، عقب‌افتادگی‌هایی داریم؛ ارتباط و همدلی اجتماعی خیلی مهم است؛ در این زمینه دچار غفلت شدیم؛ خودمان به دست خودمان در وحدت ملّی‌مان اختلال ایجاد میکنیم. همه‌ی ‌ما در این غفلت شریکیم؛ همه‌‌ی ما وظیفه داریم که وحدت ملّی را، اتّحاد مردم را، اتّحاد مردم و مسئولین را حفظ کنیم؛ روزبه‌روز آن را تقویت کنیم؛ این سیاست قطعی نظام جمهوری اسلامی از روز اوّل بوده است… بعضی‌ها با یکدیگر سر مسائل جناحی، مسائل سیاسی اختلاف پیدا میکردند، امام(رضوان الله علیه) به اینها نهیب میزد و میگفت: «هر چه فریاد دارید بر سر آمریکا بزنید». اختلاف فکری، اختلاف سلیقه‌، اختلاف سیاسی در یک کشور یک امر طبیعی است، امّا نفرت‌ پراکنی غیر از اینها است… به نظر من رقابتهای داخلی به جای خودش محفوظ … امّا همه باید با هم باشند، همراه باشند. در یک خانواده ممکن است دو برادر با هم دو سلیقه‌ی مختلف داشته باشند امّا برادری‌شان از بین نمیرود؛ کار به دشنام و دروغ و اهانت و مانند اینها نباید بکشد؛ این را همه باید مراقبت کنند.» (رهبر انقلاب اسلامی۱۴۰۳/۱/۱)

راه و روش رئیسی را در اداره کشور، دیپلماسی و… توضیح دهیم و ادامه بگیریم؛ اما از مخالفانش انتقام نگیریم!

به خودش تاسی کنیم که خاطراتش درباره رقبایش -حتی آنها که رنجاندندش- دارد بیان می شود!

محسن قنبریان

مردان جمهوری اسلامی!

بقعه ای که شفاء می دهد، امامزاده اش قلابی نیست!

دستگاه حکومتی که هربار یکی از رجالش از دست می رود، فضایلشان بیشتر هویدا میشود، فاسد نیست.

در قرآن، حکومت مردمیِ اسلامی، “حسنه دنیا” است (۴۱نحل)

 

جمهوری اسلامی، حرم است؛ هنوز راه “شهادت” و “خدمت” درش باز است و اهلش را حاجت می دهد.

“شجره طیبه” است، “اُجتُثَّت مِن فُوقِ الاَرض” نیست. “تُوتِی اُکُلها کُلِّ حِین” است[۲۴ تا ۲۷ ابراهیم]؛ چند کرم و لانه موریانه، میوه اش را تلخ نکرده است.

 

همین سالها چند دزدِ دین باز در کسوت مناصب را با سلیمانی، زاهدی، رئیسی، عبداللهیان، آل هاشم و… مقایسه کنید؛ کدامیک رجال جمهوری اسلامی اند؟!

فکر می کردی بعد سلیمانی دیگر طلای ناب در این دستگاه پیدا نشود؟!

معدن طلا، طلا می دهد؛ اندازه و عیارش فرق می کند.

 

پ.ن:

رئیسی عزیز ممنون که امام رضا(ع) را برای مردم ایران گذاشتی!

بعضی نگران بودند دین باز باشی و گفتند امام رضا(ع) را خرج دنیایت می کنی!

امام رضا(ع) روز تولدش خوب ازت دفاع کرد؛ رضوان الله علیک!

 

محسن قنبریان

نفْس ایران!

هر حادثه ای -ولو تلخ، طبیعی یا صناعی- که “رَجَعُوا إِلَىٰ أَنْفُسِهِمْ “[به خودِ خودشان برگشتند] باشد، یک لطف خفیّ است.

در این رجوع چند اتفاق می افتد:

  1. خود و هم میهنان را “یک واحد” می یابد (انفسهم)؛ انگار جانها یکی میشود!
    فرقی نمی کند با هم بخندند یا بگریند، خود را ملامت کنند یا تفاخر کنند؛ آن لحظه شهودِ “انفسهم” ، لحظه فوق العاده ای است.
    انگار تکثر و کثرتی نیست، اختلاف و تشتتی نیست؛ وحدت همه جا را می گیرد هر جانی به بزرگی ایران می شود.
  2. اطلاعات و داده های مختلف، پردازش های متعدد ساخته بود و توجه و عاطفه ما را تقسیم کرده بود؛ چهل تکه ای از محبت و نفرت، امید و یاس، شکوه و شکایت و…!
    رجوع به نفْس ایران، نگاه کردن از یک جان به یک حادثه است؛ نه نگاهی با گوش و چشم و ذهن و خبر و تحلیل؛ نگاهی است با خودِ اصیل و واحد به کانون حادثه.
    یکباره همه عاطفه یا نفرت جمع میشود؛ نفْس ایران نشان می دهد از رفتن شاه، آمدن امام(مثلا) ، شاد است یا محزون؟!
    می بیند چقدر عاطفه و احساس که در یافته ی حواس یا ذهنیت ها پراکنده و گم بوده و الان تیز و تند میشود.

رجوع به نفْسِ ایران یک تنفس اجتماعی برای ملتی با تنوع و تکثر است، تا وحدت خود را ببیند و بیابد: “النفس فی وحدتها کلُّ القوا” [نفْس در وحدت خود همه قوای آدمی است].

بدون این تنفس، می میرد و به کثرتهایش تجزیه میشود؛ مثل یک بدن متلاشی!

بلاها و امتحانات خوبند وقتی به نفْس ایران رجوع مان دهند.

محسن قنبریان