آقازاده های زعماء اگر از نقطه شروعِ فرزندان مردم شروع کنند و از اول بخاطر فامیل پدر، “آقا” زاده نشوند؛ مشروع و عادلانه اند مثل فخر المحققین، مثل مصطفی خمینی.
اما اگر از اول، انتساب، آنها را جلو انداخت؛ ناعادلانه است.
فرقی نمی کند با امکانات بیت پدر یا پدر بزرگ شاگرد برای خود بسازد و جلو بیافتد (حتی بعضا بدون طی مراحلی که فرزندان مردم برای مدارج علمی باید بگذرانند)؛ یا اعتبار اجتماعی و متعلقات پدرِ مرجع خود را یکجا به ارث ببرد و زودتر به منصب زعامت برسد!
آقازاده خوب؛ آقازاده قابل کنترل توسط جبهه حق، مرجعیت، ولایت فقیه و… نیست تا آقازاده بد؛ صرفا آقا زاده چموش، غیر قابل کنترل و هزینه ساز باشد! آقازاده خوب، “آقا” زاده نیست، شروع و اتمامش مثل بچه های مردم است.
عبرت این روزهای ماجرای مقتدی صدر برای شیعیان بیش از مقتدی و عراق و فراتر از فامیل صدر و حکیم است.
مطالب مرتبط:
- – آقا زاده ی تراز
- – آقازادگی، از غرامت تا غنیمت
- – فاطمه(س) و ناآقازادگی
- – حکمرانی آقازادگان چگونه شکل گرفت؟
محسن قنبریان