سابقا از به هم پیوستگی خوبی ها و اینکه مقاومت برای غزه هم حجاب و هم عمارت واقعی مساجد و هم گرامیداشت صیام و افطار و… آورده است، نوشته ام.
برخی پرسیدند: پس بدون قبول ولایت معصوم هم می شود به خوبی ها رسید، دیگر تشیع چرا؟!!
توجه به این اصل اعتقادی ضروری است که امامت معصوم اقلا برای دو چیز است:
- دلالت، راهنمایی و جذب شدن به احکام درست و “مطابق تشریع الهی” (حسن فعلی)
- تامین “روح عمل” (=ایمان کامل با پذیرش امامت ۱۲ولی خدا) درون آن پیکره عمل (حسن فاعلی)
“اصلِ” حجاب و صیام و صلات هم با دلالت قرآن و ولایت رسول الله(ص) به اهالی غزه رسیده است.
“فروعاتِ” نماز و تراویح و… دلالت معصوم کم دارد!
“محبتِ” امیرالمومنین(ع) و اولادش در غزه موج می زند؛ اما “ولایت” -یعنی قبول امامت آنها و دوری از دشمنانشان- حسابش با خداوند است؛ ما نمی توانیم “مقصر” از “قاصر”ش معلوم کنیم.
پس با وجود الگوی غزه، تشیع چرا؟ پاسخ روشنی دارد: بخاطر دلالت و ولایت معصوم در “صحت” و “قبول” اعمال!
لکن در کنار حرف بی تعارف بالا درباره اهالی غزه، این سؤال برای جامعه شیعی مان قابل طرح است که آیا تشیع و پذیرش ۱۲ امام حق، به اندازه آنجا دلالت به اصل صیام و صلات و عفاف می کند؟!!
با سطح بالاتر ولایت، باید دلالت و انجذاب بیشتری به احکام الهی باشد؛ اما آیا حتی در هیئات ما نماز و قرآن همه گیر است ؟!!
پاسخ اگر منفی باشد به حقانیت امامت ربط ندارد؛ به نحوه تبلیغ مان از تشیع اما ربط دارد!
کتاب صفات الشیعه صدوق را بخوانیم و فاصله را در فرهنگ و سیاست چاره کنیم!
محسن قنبریان