یقین با مراتبش(علم الیقین، عین الیقین، حق الیقین) اوج مراتب سلوک انسان عارف است که به مشاهده مبدأ و معاد بلکه توحّد میرساند. اما نور یقین چگونه در سالک میتابد؟
ابن ابی لیلی از امیرالمومنین روز جنگ با اهل شام شنیده که فرمود:
“ای مومنان! هرکس ظلم و تجاوزی را ببیند که به آن عمل میشود(پیرو مییابد)، و کار زشت و منکری که مردم را بدان دعوت میکنند:
اگر “در دل” آنرا منکر شود و زشت شمارد، رسته و برئ است.
و هرکس به زبان انکار کند، پاداش خواهد داشت و از آن دیگری برتر است.
و هرکس با شمشیر انکار کند تا چنان شود که سخن خدا برتر آید و سخن ستمکاران فرو افتد؛ آن کس است که “به راه هدایت رسیده” و “نور یقین بر دلش تابیده است[۱]“( نَوَّرَ فِی قَلْبِهِ اَلْیَقِینُ).
این دستوری سلوکی است که در بستههای مرشدهای سیر و سلوک -بجز عارفان قائم به قسط- جایش خالی است امام خمینی بابش کرد و مثل حاج قاسمها طیاش کردند.
نشانش در زیارات معصومین بسیار است: “جاهدتَ فی سبیلِ الله حتّی اتاک الیقین: در راه خدا مجاهده کردی تا به یقین رسیدی[۲]“.
٭بیشتر را در مباحث «توحید و توحّد قائمین به قسط» تعقیب کنید.
محسن قنبریان
۹۸/۱۱/۳
[۱] وسائل ج۱۶ص۱۳۳
[۲] الکافی ج۴ص۵۷٨و۵۷۳و۵۷۰و۵۵۲