صورت لزومی که هست؛ هماهنگی ای که نیست!

 

به تعبیر رهبرانقلاب: “در قضایای غزّه، واقعاً این باند تبهکار که بر فلسطین حکومت میکنند، از حد گذرانده‌اند تبهکاری را؛ واقعاً از حد گذرانده‌اند!”

 

ایشان در همین دیدار از پاسخ سخت خدایی به رژیم -که بی تردید است- سخن گفتند؛ اما همزمان گفتند: “ولی این وظیفه مردم را، وظیفه ما را، وظیفه دولتها را کم نمی کند”.

 

وظیفه ما و دولتها در این بیان فقط سیاسی و اقتصادی بیان نشد؛ بلکه “در صورت لزوم عملیاتی“[نظامی]  بیان شد!

بایسته آن: “با هماهنگیِ خوبی” / “مجتمعاً” معرفی شد!

 

واضح است دولت های عربی و به ظاهر اسلامی که هیچ تحرک سیاسی ای در قبال این جنایات نشان نداده و برخی بیشترین مراودات اقتصادی را هم دارند، در عملیات نظامی نه تنها مشارکت نمی کنند که از خاک و امکاناتشان علیه عملیات های سابق  به رژیم کمک کرده اند!

 

دولت عراق -که بهتر از بقیه بوده- رسما می گوید: ما محور مقاومت نیستیم و وحدت ساحات[جبهه ها] را نمی پذیریم!

 

لبنان -که خود در اشغال و تجاوز اسرائیل است- دولتش دنبال خلع سلاح حزب الله است!

 

پس هماهنگی دولتی برای اقدام نظامی، تعلیق محال است؛ اما ظاهرا “صورت لزوم” برقرار است و تبهکاری از حد گذشته است!

 

آیا “این لزوم”، مثل قبل “با هماهنگی گروه های مقاومت” قابل انجام نیست؟!

مردم وظیفه ای ندارند؟

 

وقتی آمریکا برای امنیت اسرائیل تحمیل مذاکره می کند؛ آیا نمی شد دولت ایران مذاکرات (نه توافق) با آمریکا را مشروط به آتش بس غزه و رسیدن کمک های بشردوستانه به مردم آنجا می کرد؟!

 

محسن قنبریان ۱۴۰۴/۱/۲۸

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *