حجتالاسلام محسن قنبریان، استاد حوزه و دانشگاه: رهبر انقلاب اسلامی در پیام به همایش بینالمللی یکصدمین سالگشت بازتأسیس حوزه علمیه قم نوشتهاند: «فقه، پاسخ دین به نیازهای عملی فرد و جامعه است. با عقلانیت تحولیافته نسلها، این پاسخگویی باید امروز بیش از گذشته دارای پشتوانه فکری و علمی استوار و درعینحال قابلفهم و هضم باشد. دیگر اینکه پدیدههای پیچیده و پرتعداد در زندگی امروز مردم، سؤالهای بیسابقهای را پیش میآورد که فقه معاصر باید پاسخ آنها را آماده داشته باشد.»
در این فراز گروه مرجع دینی باید به سه نکته کلیدی توجه کند:
۱- پدیدههای متعدد و پیچیده جدید که سؤالهای بیسابقه پیش میآورد و پاسخ میخواهد.
۲- همان مسائل قدیمی و بعضاً همان پاسخها، بهخاطر تحول عقلانیت نسل جدید، پشتوانههای فکری و علمی دیگری طلب میکند.
۳- متناسب با عقلانیت جدید، زبان جدید دینی لازم است.
پیمایشهای معتبر[۱] در نوجوانان گونهشناسیای انجام داده که توجه به آن برای سه فراز فوق بهخصوص دوتای آخر ضروری است. برایناساس نوجوانان ایرانی ۱۲ تا ۲۵ سال قابلتقسیم به ۳ خوشه پسر و ۵ خوشه دختر، یافتهای است که مروجان مذهب و هم مجتهدان کلام و فقه اسلامی نمیتوانند از آن بیاعتنا بگذرند. ضمن اینکه گونههای زیست دخترانه در ایران تنوع و تحول جدیتری دارد که بسیار حائز اهمیت است.
از بین ۵ خوشه دختران، هم دختر خانه با همان فهم سنتی پیدا میشود و هم سنتگریز؛ خوشه اخیر درصد بیشتری از دختر سنتی دارد و سبک زندگی او همراه با فعالیت سیاسی هم است. در خوشه دیگری نوسازی در نحوه دینداری قابلمشاهده است که کاملاً بازتاب عقلانیت تحولیافته است. مثلاً حجاب را کنار نزده؛ اما آن را برای زینت استفاده و انحای حجاب استایل را موجب شده است.طبعاً این عقلانیت هم سؤالات تازهای در حوزه حجاب تولید میکند که مثلاً یک واجب توصلی[۲] مثل حجاب اگر به قصد زینت باشد چه حکمی دارد؟ به تعبیر دیگر حجابی که برای ستر و پوشش زینت زن بوده، آیا میشود خود ابزار زینت باشد؟! مهمتر از آن پشتوانه علمی حجاب و نو شدن توجیه آن و همزبانی متناسب با این نسل است. آیا همان دلایل اقناع حجاب میتواند موجب اقناع بلوک سنتگریزان و لذتجویان باشد؟در میانه این ۵ خوشه، خوشهای هم وجود دارد که در جستوجوی سبک زندگی خود در این ارتباطات و مناسبات جدید است. باید اعتراف کرد با چنین تفصیلی، نه در کشف سؤالات جدید و نه در پاسخ و اقناع کار شایسته انجام نشده است و کماکان تکسایزی در فهم و در بیان به چشم میخورد.شهید مطهری در مقاله ارزشمند رهبری نسل جوان اول این توجه را میدهند که: «ما هنوز این مسئله را جدی نگرفتهایم. نسل جوان در نظر ما صرفاً یعنی یک نسل هواپرست و شهوتپرست و خیال میکنیم به آنها دهنکجی بکنیم و چهارتا متلک روی منبر به آنها بگوییم و فحش بدهیم، به خیال خودمان آنها را هو بکنیم و مستمعان ما بخندند، کار درست میشود و همینکه داد بکشیم: آی پسر مدرسهها چنین و دختر مدرسهها چنان، قضیه حل میشود. این کارها لالایی است، برای آن است که شما در خواب بمانید و در فکر چاره نیفتید و یکوقت بیدار بشوید که کار از کار گذشته است…»
اما در چه باید کرد؟ تصریح میکنند: «مهمتر از اینکه طرحی برای رهبری این نسل تهیه کنیم این است که این فکر در ما قوت بگیرد که مسئله رهبری و هدایت، از لحاظ تاکتیک و کیفیت عمل در زمانهای متفاوت و در مورد اشخاص متفاوت، فرق میکند و ما باید این خیال را از کله خود بیرون کنیم که نسل جدید را با همان متد قدیم رهبری کنیم. اولاً باید نسل جوان را بشناسیم و بفهمیم دارای چه مشخصات و ممیزاتی است؟» بعد بهعنوان یک عالم به زمان، وارد تحلیل نسل جوان دوره خویش میشود؛ چیزی که برای نسل جوان ما الان تحول یافته و مسائل دیگری دارد.
یادآوری دو حکم شرعی برای گروه مرجع دینی (مجتهدان و مبلغان) ضروری است:
۱- حفظ جوانان از انحرافات زمانه از امور حسبیه[۳] و واجباتی است که شارع مقدس هرگز راضی به زمین ماندن آن نیست.
۲- این نتیجه، با هر روش مناسبی لازم است تدارک شود و کلیشه کردن یک روش خاص یا قالب ذهنی خاص موضوعیت ندارد.
شهید مطهری در این باره میفرماید: «در اسلام برای هدایت و رهبری، یک شکل صددرصد معین ترسیم نشده که همه اجزاء و مقدمات و مقارنات و شرایط و موانع در نظر گرفته شده باشد و اساساً قابلتعیین و ترسیم و اندازهگیری نیست، چون متفاوت است. رهبری مردم مثل نماز یک امر تعبدی و یکنواخت نیست، یا فیالمثل از نوع ورد خواندن نیست که طرف یک وردی حفظ است برای عقربزدگی و یا مارزدگی و هر عقربزده یا مارزده را که بیاورند او همان ورد معین را که حفظ کرده میخواند. یک چیز در یک جا وسیله هدایت است و بسا همان چیز در جای دیگر وسیله گمراهی و ضلالت باشد! منطقی که یک پیرزن را مؤمن میکند اگر در مورد یک آدم تحصیلکرده به کار برده شود او را گمراه میکند. یک کتاب در یک زمان متناسب ذوق عصر و ذوق زمان و سطح فکر زمان بوده و وسیله هدایت مردم بوده است و همان کتاب در زمان دیگر اسباب گمراهی است… عجب! کتابی که هزارها بلکه دهها هزار را در گذشته هدایت کرده است حالا از کتب ضلال است؟ بلی، جز کتاب آسمانی و گفتار واقعی معصومین، هر کتاب دیگر را که در نظر بگیریم یک رسالتی دارد برای یک مدت موقت و محدود، آن مدت که گذشت آن رسالت تمام میشود. این مطلب که عرض کردم یک مسئله مهم اجتماعی است و هنوز برای ما بهصورت یک معما و یک مجهول که باید آن را حل کرد طرح نشده است. مکرر باید گفته شود تا ما باور کنیم که وسایل هدایت هر زمانی مخصوص خود آن زمان است.»سهمی از این کشف عقلانیت تحولیافته، برای فهم مسائل نسل و زبان و بیان آن در گروی همکاری مجتهدان و مبلغان با دستگاههای مطمئن افکارسنجی و تغییرات اجتماعی است. فقط در رفت و برگشتهای مکرر بین میراث اسلامی و میدان عینی و واقعی است که مخاطبان پیام اسلام در نسل نو و نوجوانان دقیق شناخته شده و پاسخهای متقن و زبان مناسب شکل میگیرد. نه پیمایشها بدون این دیالوگ موفق هستند و نه فهمهای سابق و بیانهای تکسایز در مقابل تکثر واقعی این نسل میتوانند توفیق بیابند.
[۱] گزارش پرتره نو/جوان ایرانی، ویراست نخست مرکز تحلیل اجتماعی (متا)
[۲] واجب توصلی، واجبی است که صرف تحقق آن مطلوب خداوند است و قصد قربت لازم نیست مثل تطهیر لباس از نجاست که بدون قصد هم انجام شود، درست است.
[۳] امور حسبیه، اموری لازم و ضروری در جامعه است که خداوند زمین ماندن آنها را جایز نمی شمارد؛ مثل امور ایتام و…