بایگانی برچسب: s

خون‌خواهی و خیرخواهی(۲)

نمائی کلی از مبحث فاطمیه دوم (بهمن ۹٨)

خون‌خواهی از کی؟

در روایات همین مضمون دعای ندبه به تعدد وجود دارد که حضرت خون‌خواه دو کسان است: انبیاء و فرزندانشان (الطالب بذحول الانبیاء و ابناء الانبیاء) / شهدای کربلا (الطالب بدم المقتول بکربلا).

قرآن یهود معاصر را قاتل انبیاء می‌خواند!

آیه ۱٨۳آل‌عمران یهود معاصر رسول الله را مخاطب قرار داده می‌پرسد چرا انبیاء را کشتید[۱]؟!

️در حالیکه بین عیسی(ع) و پیامبر فاصله زیادی است و پیامبری نبوده که اینها کشته باشند! عمر اینها هم به کشتن یحیی و اسماعیل صادق الوعد و… نمیرسد!

اما قرآن صراحتا اینها را قاتل می‌خواند!

روایاتی همان وجه سابق را برای قاتل خواندن اینان میشمارد: رضایت و عدم برائت [۲]در این روایات باز به خون‌خواهی از تابعان مسببین کربلا با این آیه استناد شده است.

️معلوم می‌شود:

سازمان و شخصیت حقوقی‌ای که انتقام‌ها و خون‌خواهی‌های اصیل اسلامی از آنها انجام میشود دو شعبه دارد:

  • سفیانی‌ها (درون جهان اسلام و تابعان مکتب بنی‌امیه)
  • صهیونیست‌ها (بیرون جهان اسلام و تابعان بنی‌اسرائیل قاتلان انبیاء)

این مستند قرآنی-روائی راهبرد انتقام از صهیونیزم (یهودیت صهیونیزم و مسیحیت صهیونیزم) و سفیانی‌ها(داعش و سعودی و…) است.

خون‌خواهی و خیرخواهی

این خون‌خواهی، کشتن‌های کور جاهلی و خون به خون شستن‌های پی در پی و افزایش جنگ‌افروزی نیست. بلکه برعکس موجب تمام شدن جنگ‌ها و خونریزی‌هاست!

لذا ظهور امامی‌که خون‌خواه انبیاء و اولیاء است با “بقیه الله خیر لکم” توصیف شده است. “خیر” هم در همان است. مسیح هم از “صلح زیر شمشیر” می‌گفت.

وجه اصلی‌اش در “قاتلوا ائمه الکفر” است. زعمای پیمان‌شکن کفر و استکبار عددشان بسیار نیست؛ کشتن آنان پایان خونریزی در عالم است.

️یعنی همانطور که قصاص شخص قاتل، موجب کاهش قتل و خونریزی است(لذا قرآن آنرا حیات و حضرت زهرا فرمود: جعل الله… القصاص حقناً للدماء: خداوند قصاص را برای نگهداشت خونریزی تشریع کرد)؛ همینجور خوانخواهی از سازمان جنگ‌افروز و استکباری، موجب کاهش جنگ در عالم است.(دقت کنید)

خون‌خواهی و انتقام فاطمه(س):

در زیارت حضرت می‌خوانیم:”اللهم کن الطالب لها ممّن ظلمها واستخف بحقها کن الثائر اللهم بدم اولادها[۳]

خون‌خواهی حضرت و طلب حقش از ظالمین را از خدا می‌خواهیم.

روایاتی که از قصاص قاتلین می‌گوید:

بخلاف قاتلین سیدالشهدا، قاتلین صدیقه شهیده(س) قصاص هم نشدند! یعنی  شخص حقیقی هم مجازات نشده از دنیا رفت. لذا روایاتی از زنده و حاضر کردن قاتلین توسط حضرت مهدی(ع) پس از ظهور سخن می‌گوید:

  • شیخ صدوق در کمال الدین [۴]و عیون [۵] از امام صادق(ع) از آبائش از پیامبر روایت می‌کند.
  • دلائل الامامه [۶]روایتی قریب به آن مضمون از امام باقر(ع)
  • سرور اهل ایمان [۷] دو روایت دیگر از امام صادق(ع)
  • مختصرالبصائر [۸] در روایت بلندی از مفضل از امام صادق(ع) با تفاصیل و جزییات بیشتر.

️معلوم میشود:

درباره صدیقه طاهره ، قصاص هم چون انجام نشده انجام میشود.

اما خون‌خواهی آن حضرت به چیست؟!

خون‌خواهی سیدالشهداء، ظهور را رقم میزند که خیر بزرگ بر مستضعفان عالم است؛ خون‌خواهی صدیقه طاهره(س)، نشئه رجعت را رقم میزند.

خون‌خواهی و یوم الله

روایات رئوس ایام الله را سه روز می‌شمارند: روز ظهور، روز رجعت، روز قیامت[۹]

ایام الله منحصر در این سه نیست چنانچه عاشورا هم یوم الله شمرده شده [۱۰]یا هر روز نعمت و ابتلاء یوم الله خطاب شده [۱۱]پس معلوم است آن سه رئوس ایام الله‌اند و بقیه در خدمت آن سه‌اند که ایام الله شده‌اند. هر واقعه‌ای که ظهور را تقریب کند یا مقدمه نشئه رجعت شود یوم الله است.

️قصاص قاتلین صدیقه شهیده، از اولین اقدامات “رجعت استحضاری” حضرت قائم(ع) پس از ظهور است که عالم را وارد نشئه رجعت می‌کند. رجعت استحضاری آن است که حضرت عده‌ای از بدان گذشته را احضار می‌کند تا مواجهشان با حق تکمیل و مهیای خلود در جهنم شوند[۱۲].

️معلوم میشود:

خون‌خواهی در مکتب متعالی اسلام ، نه خون به خون شستن و افزایش قتال بلکه پلی برای رساندن عالم به ظهور دین حق و از آن به نشئه رجعت و هویدا شدن آثار قیامت در این عالم، برای تهیأ و آمادگی عالم برای درک قیامت کبراست.

خون‌خواهی صدیقه شهیده، کلید رجعت است و شفاعت کبرای آن حضرت، رقم زننده قیامت.

[۱]  فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ

[۲] ر.ک:وسائل الشیعه ج۱۶ص۱۴۱و۱۴۲

[۳] مصباح المتهجد ج۱ص۴۰۱

[۴] ج۱ص۲۵۳

[۵] ج۱ص۵٨

[۶] ص۴۵۵

[۷] ص۶۵و۶۶و۶۷

[۸] ص۴۴٨تا۴۵۰

[۹] الخصال ج۱ص۱۰٨

[۱۰] عوائداللئالی ج۱ص۱۳٨

[۱۱] امالی طوسی ص۴۹۱

[۱۲] برای تفصیل به مطالب گرانقدر آیت الله شاه آبادی در کتاب رشحات البحار قسمت ایمان و رجعت رجوع کنید

خون‌خواهی و خیرخواهی! (۱)

نمائی کلی از مبحث فاطمیه دوم (بهمن ۹٨)

خلط “خون‌خواهی” با “قصاص”!

شأن نزول آیه قصاص[۱]، تعدی و تجاوز در قتل و خون‌خواهی کردن در زمان جاهلی بود[۲]. پس چرا دوباره در اسلام خون‌خواهی افزون بر قصاص داریم؟! مثل خون‌خواهی سیدالشهدا توسط امام عصر(ع) علیرغم قصاص قاتلین توسط مختار!

امیرالمومنین خود وصیت به قصاص ابن‌ملجم کرد و به “النفس بالنفس”(یک جان مقابل یک جان) سفارش کرد[۳]؛ اما در زیارات مأثوره درباره همان حضرت می‌خوانیم: اشهد ان الله تعالی الطالب بثأرک[۴] خداوند دنبال انتقام اوست پس از قصاص قاتل یعنی چه؟!

اینگونه روایات و زیارات، ساختگی و از اسرائیلیات و برای ارتجاع احکام نورانی اسلام به جاهلیتند(!) یا بین قصاص و خون‌خواهی -در معنای اسلامی‌اش- فرق است؟! و بعضی ندانسته دچار خلط شده اند؟!

روایات انتقام و خون‌خواهی سیدالشهدا، آنهم از ذریه‌های قاتلین!

صدوق در ثواب الاعمال[۵] از امام صادق(ع) روایت می‌کند.

این حکم چنان پذیرشش سنگین است که ۶۰-۷۰سال بعد اباصلت علتش را از امام رضا(ع) جویا میشود که چرا نوادگان باید وزر و وبال عمل پدران در قتل سیدالشهدا را بپردازند؟! حضرت رضایت اینان و افتخار به عمل پدران را علت میشمارد[۶].

️پس معلوم است:

 این انتقام و خون‌خواهی، قصاص نیست چون از نوادگان است. در قصاص خود قاتل، قصاص میشود(که توسط مختار شدند).

خلط بین شخص حقیقی و شخصیت حقوقی:

قصاص از شخص حقیقی است. خود جانی به مثل همان جنایت، مجازات میشود. اما خون‌خواهی (طلب دم و ثار) از شخصیت حقوقی و سازمانی است. نوادگان مسببین کربلا در روایات یاد شده، احیاگر “مکتب سفیانی” شده‌اند. خون‌خواهی امیرالمومنین و امام مجتبی و سیدالشهدا از مکتب سفیانی و پیروانش، قصاص قاتل آنها نیست؛ گرفتن حق آنهاست.

دو آیه قرینه در قرآن برای ایندو:

  1. آیه۱۲۶ نحل که جواز مقابله به مثل می‌دهد اما صبر را بهتر می‌شمارد. شأن نزولش کشتن حمزه(ع) بیان شده است. از قضا رسول الله به قسمت صبرش عمل کرد. وحشی قاتل حمزه(ع) را ترور نکرد. حتی پس از فتح مکه او را بخشید. آنهم با چه ناز و کششی که او مخفی شده بود و ناامید از بخشش هربار پیامی میفرستاد و به آیه‌ای تمسک میکرد که لایق بخشش نیست و باز رسول الله آیات بشارت میفرستاد تا دست آخر با آیه ۵۳زمر صید شد! آمد و توسط پیامبر رحمت بخشیده شد.
  2. آیه ۶۰حج با همان مضمون جواز مقابله به مثل است اما ذیلش بجای سفارش به صبر، وعده نصرت خداوند داده شده است! شأن نزول آنرا نقشه قتل پیامبر و اخراج حضرت از مکه شمرده‌اند؛که خداوند عقوبت آن کار را جنگ بدر و کشتن سرانی از قریش قرار داد[۷]! پیامبر که کشته نشده بود؛ پس این قصاص نیست، انتقام و طلب حق است.

️معلوم است:

پیامبر فتح مکه و شکستن سازمان قریش و سفیانی‌ها را خون‌خواهی حمزه(ع) قرار داده نه کشتن یک برده قاتل!

ما هم قول می‌دهیم با فتح مکه‌مان و شکستن سازمان استکبار، سربازان ماشه چکان قاتل مغنیه و حاج قاسم و ابومهدی را -بشرط ایمان- ببخشیم!

وقتی فرمانده نصرانیان عرب (شرحبیل بن عمرو غسانی)، سفیر پیامبر(حارث بن عمیر) اعزامی‌برای امیر بُصری را در راه کشت؛ پیامبر(ص) فقط مجازات و قصاص شرحبیل را نخواست بلکه با او اعلان جنگ کرد و جنگ موته رقم خورد. چون سفیر شخصیت حقوقی هم داشت و نماینده همه مسلمانان بود ؛ در مقابل خون‌خواهی او کشتن قاتلش نیست، انتقام از سازمان مقابل است.

[۱] سوره بقره؛ آیه‌ی ۱۷۸

[۲] مجمع البیان ج۱ص۴۷۹

[۳] ارشاد مفید ترجمه محلاتی ج۱ص۱۹

[۴] مصباح المتهجد ج۱ص۴۰۲

[۵] ص۲۱۷

[۶] روایت صحیح السند صدوق در عیون اخبار الرضا ج۱ص۲۷۳

[۷] تفسیر قمی‌ج۲ص٨۶