بایگانی برچسب: s

سخنرانی/ بازتولید نجاسات جاهلیت!

سخنرانی ایراد شده در شب اربعین حسینی، توسط حجت الاسلام قنبریان، در هیئت صاحب العصر عج اراک، با موضوع «بازتولید نجاسات جاهلیت!» منتشر می‌شود.

چکیده جلسه اوّل

باوجودی که سیدالشهداء بعد از جاهلیت متولد شده چرا می خوانیم: لَم تُنَجِسکَ الجاهِلیه بِاّنجاسها؟!

– از اُمّ زِمل تا زن پیامبر(ص)؛ تبرّج جاهلی تجدید میشود!

  • جان سختی و بازتولید شوندگی جاهلیت!
    – جاهلیت دوم: جاهلیت اموی
  • دو شعبه جاهلیت و نجس نشدن سید الشهداء و اصحابش:
    ۱. بازتولید روابط نامشروع و خِدن بازی!(غیر مسافحین و لا متخذی اخدان)
    ۲. میراث خواری و بادآورده دوستی!(تاکلون التُراث اکلاً لمّا و تُحبّون المال حبّاً جمّا)
چکیده جلسه دوّم

جاهلیت، جهالت شایع شده ای که ساختار ذهنی و عینی شده/ در عصر مدرن هم هست!

  • یزید تر از یزید داریم ولو حسین تر از حسین نه!
    • تبرّج، سلول بنیادینی برای شعبه ای از جاهلیت
    • خود نمایی، دعوت به خود، کار خلاف عرف و عادت برای جالب شدن ، تبرج است؛ مردانه و مجازی هم دارد
    • فرق سوده و عایشه، زینب(س) و دختر طلحه؛ فرق سعی و عمل با تبرج است!
    • جنگ توتیتری ، مطالبه گری نیست؛ قاطی کردن زهرماری(دروغ، تهمت و…) و شلوغ کردن، تبرج مجازی است!
  • زنده به گور کردن و همزمان فرصت تبرج دادن، ظرفیت جاهلیت است!
    • در هردو زن یک شیئ و کالاست!
    • حجاب برای حاضر کردن زن بدون تأنیثش در فعالیتهای سیاسی-اقتصادی است.
    • تبرج، نقش زن در جامعه را تغییر می دهد (اثبات آماری)
  • اهلبیت حسین(ع) به نجاست تبرج، آلوده نشدند!
    • بالاتر طیّب شدند و زمانه را طاهر کردند!
    • بکُم یُباعد اللهُ الزمان الکلب!(خداوند با شما زمانه سگی را دور کرد)
چکیده جلسه سوّم

نجاسات باوریِ جاهلیت(ظَنَ الجَاهلیه)!

بدترین شعبه جاهلیت، اعتقادات جاهلی است چون مانع اصلاح جاهلیت های دیگر میشود.

۴نمونه باور جاهلی:

  1. اگر بر حقیم چرا پیروز نمیشم؟!(یقولون هل لنا من الامرِ من شیئ؟!)
    نمیشود و نمیتوانیم بازتولید همین است!
  2. جدایی از جماعت و مشروعیت هر بیعت!
    • رسالت و امامت، نقطه کانونی مقابله با جاهلیت است لذا هرکه بمیرد و امام زمانش را نشناسد، به مرگ جاهلیت مرده است
    • اما قاتق نان را قاتل جان کردند! جای امامت (از طرف خدا _ از جنس مردم و من انفسهم) هر خلیفه و سلطان نهادند! حالا گفتند: هرکه بمیرد و بیعتی(=هربیعتی!) در گردنش نباشد به مرگ جاهلیت مرده! هرکه از جماعت جداشود…!!!
  3. جبرگرایی و قدری گری!
    • از “هست”، “باید” را نتیجه گرفتن و “اراده تکوینی” را جای “اراده تشریعی” خداوند نهادن و به یزید هم مشروعیت دادن!
    • تئوری تقدیم مفضول بر افضل
  • سیدالشهدا به این نجاسات آلوده نشد بلکه خونش را داد تا بندگان را ازجهالت و حیرت گمراهی نجات دهد (زیارت اربعین)
  • قیام خونین او این باورهای جاهلی را که راسخ می شد به شک و تردید انداخت و قیامها و اعتراض ها شروع شد؛ لذا فرمود برای اصلاح امت(نه صرفا دولت) قیام می کنم!

دریافت جلسه نخست «بازتولید نجاسات جاهلیت!» | “دریافت از پیوند کمکی

دریافت جلسه دوّم «بازتولید نجاسات جاهلیت!» | “دریافت از پیوند کمکی

دریافت جلسه سوّم «بازتولید نجاسات جاهلیت!» | “دریافت از پیوند کمکی

بازتولید نجاسات جاهلیت!

 

– در جاهلیت اولی، “تاکلون التُراث اکلاً لمّا” بود. لمّا، یعنی حق دیگران را هم خوردن، تراث یعنی میراث از یک یتیم تا یک قبیله؛ در جاهلیت اموی این باز تولید شد حالا میراث یک ملت خورده میشد!…

– در جاهلیت اولی، “تُحبّون المال حُبّاً جَمّا” بود. جمّا، یعنی بزرگ، گنده و بادآورده؛ یک قبیله در جاهلیت چهار شتر از قبیله دیگر غارت میکرد، در بازتولید امویِ جاهلیت، شمش های طلایی که با تبر شکسته میشد، ۳میلیون درخت در عراق و اقطاع های بزرگ، مال بادآورده شد!

وقتی به اباعبدالله(ع) خطاب می کنی: لم تُنَجِسکَ الجاهلیه بِاَنجاسِها؛ یعنی این نجاستهای جاهلیتِ بازتولید شده، تو را نجس نکرد؛ اهل انفاق و ایثار ماندی و بی رغبت به دنیا!

۱۳/ سلسله بحثهای نهج البلاغه

جلسه سیزدهم سلسله بحثهای نهج البلاغه، مورخه ۰۲ مهر ماه ۱۴۰۰، به همت هیئت راه فاطمه(س) برگزار گردید.

مبانی نظری حضور در تاریخ در نهج البلاغه

  • از هیوم تا کانت و فلاسفه و عرفان در نسبت مجرد با مادی، انسان و تاریخ!
  • خطبه۱۲ چه می گوید؟
    – حضرت امیر(ع) نفس مجرد تاریخ ساز!
    – معلم تاویل است و با حادثه رشد می دهد مثل خضر!
    – او “مَثَل اعلی” و مقابلش “مَثَل سُوء” است. همه حق بودنش، همه باطلِ ممکن در مقابل دین خاتم را آشکار کرد.
    -خطبه۶۰ و۹۳ و… حاکی از نگاهش به مَثَل اعلی و سوء تا قیامت است!
    – حالا روشن میشود: لقد شَهِدنا فی عسکرنا هذا… سیرعَفُ بهم الزمان!
  • راه این حضور در دیروز ها؟
    – رضا و سخط (خطبه ۲۰۱)
    – جابر روز اربعین از همین حقیقت گفت!

دریافت جلسه سیزدهم سلسله بحثهای نهج البلاغه | “دریافت از پیوند کمکی

راهپیمایی اربعین

نه فقط مبلغین اربعین که رهبر انقلاب هم راهپیمایی اربعین را:

  • “رسانه پر قدرت شیعه”
  • “از مصادیق قوت اسلام در آیه وَاَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوه” (۹۸/۷/۲۱)
    دانسته و از “سعی ای در دنیا برای دیده نشدن آن” گفتند! (۹۵/۹/۳)

حال سؤال این است:

چنین مساله راهبردی مهمی وقتی با مساله ای مثل کرونا تلاقی می کند، تصمیم گیری درباره چگونگی آن نباید در عالی ترین سطح دینی و هم بهداشتی انجام گیرد و به ستاد کرونا تنها سپرده نشود؟!

مهمتر اینکه وقتی شواهد قانع کننده ای هست که علت منع پذیرش دولت عراق، مسائل اقتصادی و کالائی کردن این پدیده منحصر بفرد است؛ بالاتر از دولتها، نباید مرجعیت قم و نجف در اینباره ورودی داشته باشد؟!

آیا سپردن تصمیم به نظام بروکراتیک دولتهای دو طرف در این امور منحصر بفرد، نمی تواند خسارت های جبران ناپذیر داشته باشد؟!

تسلیم شدن مرزداران در روز آخر بخاطر فشار مردمی، همان نظام بروکراتیک و حمایتها از آن را بی حیثیت نمی‌کند؟!

 

مشکل اربعین: کالائی شدن نه کرونا!

بنظر می رسد مشکل پذیرش زائر اربعین، نه واکسن و نه کرونا، بلکه کالایی شدن اربعین توسط دولت الکاظمی، علیرغم مردم کریم عراق است.

میدل ایست نیوز سندی از ژنرال محمد البیاتی (منشی فرمانده کل نیروهای مسلح عراق) منتشر کرد. البیاتی در این نامه به وزیر کشور عراق تاکید کرده که نخست وزیر عراق با حصر صدور روادید به سازمان گردشگری موافقت کرده و این کار از طریق شرکتهای مجاز، پس از رزرو هتل و برنامه مشخص گردشگری باید انجام شود تا بخش اقتصاد گردشگری در عراق رونق گیرد[۱].

در گام بعد شورای عالی بهداشت و سلامت عراق هم همین سیاست را اعلام کرد: زائران باید در گروه های حداقل ۵نفره با حمایت یک شرکت گردشگری مورد تایید سازمان گردشگری عراق درخواست روادید دهند و شرکت مذکور موظف به تنظیم برنامه کامل از جمله رزرو محل اقامت و تامین غذا و… است[۲].

از همینروست که ظرفیتی ۶۰هزاری صرفا از طریق پرواز سهمیه داده شد.

امام جمعه نجف هم از تئوری اقتصادی پشت سر این تصمیمات پرده برداشت. در واکنش به این مساله که: «مشکلاتی که مانع باز شدن مرزها می شود، مشکل هدر دادن پول است»(!) گفت: “دین نظریه ای متفاوت از نظریات اقتصادی موجود مطرح می کند که این آیه ای است که می فرماید: “وما انفقتم من شیئ فهو یخلفه: هرچه را انفاق کردید، عوضش را به او می دهد” ؛ انفاق در تعظیم شعائر دینی موجب افزایش مال و دفع بلا و مایه خیر و برکت است[۳]“.

از همین جا از دولت عراق خواست برای زیارت اربعین، مرزها را به روی زائران امام حسین(ع) از سرتاسر جهان بگشاید و اگر توان پذیرایی ندارد، مردم عراق از آنها پذیرایی می کنند.

درباره اقتصاد تبرعی اربعین که موجب رونق اقتصادی عراق هم میشود قبلا نوشته‌ام [۴]

اما از خصوصیات اقتصاد سرمایه داری نباید غفلت کرد. کالایی و اقتصادی کردن همه چیز، جزء لاینفک اقتصاد سرمایه داری است.

از پیدایش بازارچه تا شهربازی بزرگ آبی و… در کنار موکبهای ساده و بی آلایش مردم سخاوتمند عراق، خبر از طمع بازار در این ضیافت الهی می داد. دولت الکاظمی نیز با دید مادی و اقتصادی به این مساله ورود کرد. پیاده روی اربعین را نه به چشم یک شعیره میلیونی و منحصر به فرد، بلکه به چشم گردشگری مذهبی نگاه کرد و در گام اول، امسال به بهانه کرونا برای طبقات پردرآمد بشکل هوایی و در قالب گردشگری صورت بندی کرد!

در سالهای قبل این دید تجاری-بازاری در برخی نهادهای بازاری ایران هم بروز کرد. پول گرفتن برای پارکینگی که بیابان بود و سود چند هزار میلیاردی اپراتورها و ۶۰۰میلیارد گرانفروشی آنها و… هم نمونه های ایرانی کاسبی از اربعین بود!

محسن قنبریان ۱۴۰۰/۶/۲۶

[۱] توقف صدور ویزای فرودگاهی عراق برای زائران ایرانی + سند

[۲] همان

[۳] دولت عراق مرز ها را به روی زائران اربعین باز کند

[۴]

پرسش از منطق تصمیمات کرونایی

اگر “میزان آلایش” و “قابلیت سرایت” در حرمها با سایر اماکن مساوی نیست و کمتر است؛ پس چرا آمد و شد (با ماسک و فاصله) به درون رواقها، تازه از سایر اماکن محدودتر است؟! و با فصل سرما، حیاط هم عملا تعطیل میشود؟! این تناقض چه منطقی دارد؟!

 

سیر نزولی معنادار کرونا با پیاده روی اربعین

سخنرانی/ فئه یک امام

سخنرانی ایراد شده توسط حجت الاسلام قنبریان با عنوان «فئه یک امام» در ایام اربعین هیئت فاطمیون ماه‌شهر منتشر می‌شود.

  1. دریافت شب نخست سخنرانی «فئه یک امام» | “دریافت از پیوند کمکی

  2. دریافت شب دوّم سخنرانی «فئه یک امام» | “دریافت از پیوند کمکی

  3. دریافت شب سوّم سخنرانی «فئه یک امام» | “دریافت از پیوند کمکی

روضه اربعین

پیراهن حسین(ع) را با پیراهن یوسف(ع) تفاوت‌ها و شباهت‌هاست:

“بِدَمٕ کَذِب”(۱۸/یوسف) آغشته به خون نشد!

رویایش در پاره پاره شدن توسط سگان و گرگان وحشی محقق شد؛ واقعا “فَأکَله الذِئب”(۱۷/یوسف) گشت:”السلام علی الاجسام العاریه فی الفلوات تنهشها الذئاب العادیات[۱]

هیچ یوسفی چون او قربانی نیرنگ برادران کوفی و کینه فرعون‌های شامی نشد! تنها بازمانده‌اش فرمود: صبح کردیم مثل بنی‌اسرائیل که مردانمان را ذبح کردند و زنانمان… (یذبحون ابنائهم و یستحیون نسائهم)!

اما این پیراهن هم هرکجا برگشت “فَارْتَدّ بَصیرا”(۹۶/یوسف) آورد:

– روزی که از شام به مدینه و کنار قبر پیامبر(ص) برگشت…

– روزی که با ثائر و قائمشان برگردد…

– روزی که توسط مادر صدیقه‌اش بر قائمه عرش زده شود و از قاتلانش انتقام گرفته شود…

چه نیکوست کوری از گریه مصایب تو وقتی شفایش بوی پیراهن خونین‌ات باشد.

محسن قنبریان

[۱] زیارت ناحیه مقدسه: سلام بر پیکرهای عریان گذاشته در بیابان که گرگ‌های سرکش پاره پاره شان کردند!