بایگانی برچسب: s

پیاده روی اربعین، حزب اهلبیت را می سازد!

امام صادق(ع) در ثواب زیارت پیاده سیدالشهداء(ع) وعده داد؛ دو فرشته زائر را خطاب می کنند: ای ولیّ خدا تو مورد مغفرتی و از حزب الله و حزب رسول الله و اهلبیت شدی.(کامل الزیارات ص۱۳۴).

این وعده در پیاده روی بزرگ اربعین تحقق یافته و حزب بزرگ اهلبیت در جهان دارد تشکیل می شود.

چرا بین بیش از ۶۶۰۰آیه قرآن، سر مقدس سیدالشهداء آیه اصحاب کهف را تلاوت میکرد؟!

در کوفه خود سر، آیه را خواند (ٲم حسبتَ ٲنَّ اصحابَ الکهف والرقیم کانوا من آیاتنا عَجَباً؟!). زید بن ارقم مو بر بدنش سیخ شد و گفت: بخدا پسر رسول خدا ماجرای سر تو عجیب‌تر وعجیب‌تر است!(الارشاد ج۲ص۱۱۷)

در شام، منهال بن عمرو دید، سر مبارک در پاسخ قاری‌ای که این آیه را خواند، به زبان فصیح و گویا فرمود: عجیب‌تر از اصحاب کهف قتل من و حمل کردن سرمن است!(الخرائج والجرائح ج۲ ص۵۷۷)

چرا آیه شهداء را نخواند؟! چرا آیه نفس مطمئنه را نخواند؟! 

در موردی آیه آخر شعراء هم خوانده، اما آیه اصحاب کهف ترجیع بند است: “آیا گمان می‌کنی اصحاب کهف که داستان‌شان بر الواح مسی نگارش شد از آیات عجیب مایند؟!” سر مقدس یکبار به زبان حال و یکبار با قال می‌گوید: نه!من عجیب‌ترم!

چون تٲویل این آیه او و بخصوص همین قطعه عصر عاشورا تا اربعین است! او و اهل‌بیتش مثال اعلای کهف‌اند!

درشباهت‌ها که شبیه اصحاب کهف‌اند:

  • جوانمردانی که ایمان داشتند و هدایت‌شان افزون شد.
  • با قیامشان، قلوبشان با هم مرتبط شد.
  • از سلطان جور و شرک، اعتزال جستند و جز خدا را پرستش نکردند.

 اما “اعجب ” بودنش در این بود که حسین، خداوند را کهف خود قرار داد؛ نه غاری در کوه و بیابان!

در عرفه عرضه داشت: “انت کهفی حین تُع٘یینی المذاهب فی سعتها وتُضییقُ بی الارض بِرُح٘بِها” خدایا تو کهف منی وقتی راه‌های با همه وسعت‌شان درمانده‌ام کنند و زمین با همه پهناوری‌اش بر من تنگ گیرد!

وقتی کهف، خدا شد؛ آنوقت همه‌ی شهرها، شهر حسین می‌شود. همه خانه‌ها، خانه او می‌شود.

آنچه مردم زمان دقیانوس با مشاهده غار می‌دیدند، مردم کوفه و شام در شهر و آبادی و بیابان می‌بینند: تحسبهم ایقاظاً !کسی گمان مرگ نداد و آنها را هوشیار و بیدار می‌دیدند! تلاوت‌های مکرر این سر مقدس  نشانه بارز یقظه و توجه اوست!پس عجیب‌تر از اصحاب کهف است. در تٲیید الهی دارد یقه یزید را می‌گیرد. زیر چوب خیزران می‌خواند:” و سیعلم الذین ظلموا ایّ منقلب ینقلبون”! به زودی کسانی که ستم کردند خواهند دانست به چه جایگاهی برمی‌گردند!

روزی این اصحاب برتر و اصلی کهف، برخواهند گشت؛ روزی که از ظالمین خبری نیست و عدل زمین را گرفته است. دوره ظهور وارث حسین، و روز رجعت سیدالشهداء شده است.

(برگزیده ای از
سخنرانی شب شهادت حضرت رقیه(س) در هیٲت صاحب العصر اراک مهر ۹٨)

۳نکته با جناب سید کمال حیدری در اشکال به پیاده‌روی اربعین

این فرمایشات نه دارای منطق اقتصادی است نه مبنای فقهی و نه رویکرد اسلامی!

  1. فاقد منطق اقتصادی است:
    کمترین آشنائی با اقتصاد مدرن این است که پیشران آن، مصرف بیشتر است. هرچه کالا و خدمات بیشتری مصرف شود، ثروت بیشتری تکثیر و دوباره به چرخه تولید کالا و خدمات برگشته؛ گردش اقتصادیِ بیشتر و اقتصادِ بزرگ تر را برای آن کشور منجر میشود.
    شهری مثل کربلا و نجف گنجایش همزمان یک میلیون گردشگر سواره را ندارد؛ اما “پیاده رویِ” تقریبا یک ماهه امکان بازاری ۲۰میلیون نفری را برای عراق می آفریند. بازاری بزرگ از کالا و خدمات؛ از اجناس خوراکی تا مصالح ساختمانی، صنعت آی تی، حمل و نقل، کیف و کفش و نساجی و…
    این بازار فصلی اما بزرگ، طمع کشورهایی مثل ترکیه و چین را برانگیخته و حتی زباله قابل بازیافت آن مشتری پیدا کرده است!
    عربستان با کمتر از ۱۰میلیون زائر در حج و عمره، طبق آمار بانک جهانی سالی ۳۰میلیارد دلار درآمد کسب می کند؛ فقط زائر اربعین اقلا دوبرابر این است. فقط زائران خارجی اربعین نیز نزدیک به نصف زائران یکسال مکه و مدینه اند.
    وقتی فقط موکبهای ایرانی، ۶۰میلیون ظرف یکبار مصرف، استفاده کرده اند؛حساب کنید در کل مواکب چه عددی میشود؟ و چه اثری بر رونق صنایع این بخش می نهد؟
    این ناچیز ترین کالای مصرفی در بازار حاشیه این جمعیت میلیونی است.
    چنین ضیافت بزرگی موجب بهبود زیرساخت هایی مثل خطوط راه آهن، جاده، گمرگ و مخابرات و… هم شده است که زائران شاهد آن بوده اند.
    ایشان تعطیلی دوسه ماهه را هم غیر از مبالغه، درست تحلیل نکرده است. حاضران دیده اند غیر از تناوب حضور در مواکب بین افراد عشیره در کنار کارهای جاری؛ به شکل زیبائی “اقتصاد تبرعی” به “اقتصاد پولی” پیوند می خورد و رونق اقتصادی موجب می شود. مثلا “نذورات” موجب فروش بیشتر دام و موادغذایی میشود. “تحبیس” (با ساخت مبیت ها)، موجب رونق صنعت ساختمان و متعلقاتش میشود. و…
    مرخصی رفتن درصدی از کارمندان ما نیز بعکس فرمایش ایشان، مقتضی بهبود کار در ادارات میشود! در کشوری که کار مفید ٨ساعت تمام است، جا برای مرخصی رفتن همکار نیست؛ اما جائی که به تعبیر ایشان ۲۵دقیقه کار مفید است، رفتن نصف کارمندان یک اداره هم به کارآمدی واقعی اداره ضربه ای نمی زند بلکه می تواند موجب ارتقاء کاری از نیم ساعت به یک ساعت -اقلا- شود!
  2. مغایر مبانی فقهی است:
    سخت گیرانه ترین مبنا در شعائر، “توقیفیت شعائر” است؛ یعنی چیزی جزء شعائر است که نص شرعی برآن باشد ، نه هرچه عرف یا به تعبیر ایشان فرهنگ عمومی می آورد.
    براساس این مبنا نیز، “زیارت پیاده” امیرالمومنین و اباعبدالله جزء شعائر منصوص از معصوم است. واقعا از یک فقیه بعید است این را با کثرت روایات صحیح و معتبر و فتاوای موجود ، با انحاء عزاداریِ من درآوردیِ نقل شده، مقایسه کند و کنار هم بنشاند!
    فقهای شیعه و سنی از جواز و افضلیتِ حج پیاده بحث کرده، احدی به عدم جواز، فتوا نداده، بلکه اغلب فقهای شیعه به افضلیت آن بر سواره فتوا داده اند. چون مشروع دیده اند، اجماعا نذر کردن حج پیاده را منعقد دانسته اند. تازه اندک اختلافی که در افضلیتِ حج پیاده بر سواره هست؛ در زیارتِ پیاده بخصوص زیارت حضرت امیر(ع) و سید مظلومان نیست؛ و این بخاطر نصوص معتبره وصریح در این شعیره است. این کجا با قطع کردن دست خود برای تشبّه به ابالفضل(ع) قابل مقایسه است؟!!
  3. مخالف رویکرد اسلامی به مفهوم کار است:
    از همه مهمتر، اشکال این بیانات، عرفی و سکولار کردنِ مفهوم متعالیِ کار، عمل و سعی است؛ که به تبع فرهنگ منحط جدید به “کار اقتصادی” و خلق ثروت تنزل داده می شود.
    کار در فرهنگ قرآن فقط فعالیتی نیست که به ثروتی بیانجامد، تولیدی کند و سودی ببرد و حتی کشور را پیشرفته کند. اینها هم کارند اما کار بسی بالاتر از اینها هم هست. بهترین و اصیل ترین کار در قرآن، “سعی برای آخرت”(۱۹اسراء) و این کار تنها توشه انسان(۳۹نجم) است. چگونه “خودسازی” و تلاش برای کسب فضائل در تَمَحُّضی ده روزه با انسان کامل، کار و فعالیت مفید تلقی نشود؟!
    تعابیری که در آن روایاتِ تشویق به زیارت پیاده ، درباره محو یک گناه با هر قدم و کسب یک حسنه با هر قدم و طی یک درجه با هر قدم وجود دارد، مفید همین معناست. معلوم است کاری بزرگ و موثر در ساخت انسان است که چنین ثوابهایی برایش شمرده شده است.
    نمی خواهم تراز این حرف قدسی را با میزانهای عرفی، پایین بیاورم؛ که در همان فرهنگ هبوطی غرب نیز حضورهایی که موجب تخلیه روانی و آرامش فرد میشود، برای بهینه تر شدنِ کار اقتصادی او لازم است ، لذا تعطیلات آخر هفته و ماه و سال برایش جعل می کنند!

محسن قنبریان
۹۸/۷/۱۳

 

اربعین، اکسیر زندگی

 

حدود صدسال پیش وقتی جمعیت کربلا ۶۰هزار نفر بوده،۶۰۰هزار تا ۱میلیون زائر اربعین داشته است!حالا این جمعیت بیش از ۲۰میلیون رسیده است(وزیر راه عراق ۲۶میلیون برای سال قبل گزارش کرد).

چنین اظهار ارادت بی نظیری به اولیاء خدا چه اثری در ملکوت عالم و تقدیرات الهی و مسیر غایات الهی برای علوّ کلمه الله دارد؟ بماند. در این سطور به چهره یلی الخلقی و ملکی این پدیده عظیم نگاهی کنیم تا شرحی بر این فراز زیارت باشد که: “أن تجعل رزقی بهم دارا و عیشی بهم قارا: روزی ام را بخاطر ایشان زیاد نمایی و زندگی ام را به خاطر آنان برقرار و با نشاط کنی”.

  1. یکپارچگی اجتماعی
    در این مسیر به زائران خارجی بگویید بین دو کشور ایران و عراق ۸سال جنگ بوده است و در اغلب خانواده هایی که مهمان می شویم کشته ای از دوره جنگ هست! اما حالا چیزی از جنس کدورت از آن باب دیده نمیشود به عکس دوستی و مودت مضاعف دیده می شود. همه دیده اند صاحبان مبیت ها بیشتر دنبال بردن ایرانی ها به خانه هایشان هستند. این تجلی آشکار این فراز زیارت جامعه کبیره است که: “بموالاتکم ائتلفت الفرقه: با دوستی شما اهلبیت، تفرقه ها به ائتلاف بدل میشود”. کینه ها و رنجش ها با صدام دفن شد و دوستی ها و اتحادها با حسین(ع) آمد.
    تلاش چندین ماهه اخیر دشمنان اهلبیت و تشیع هم از شروع محرم حسین(ع) مثل برف آب شد. نوحه های امسال موکب ها دعوت از برادران ایرانی با عنوان “فرزندان امام رضا(ع)” شد.
    پیاده روی اربعین چند بار خطر تجزیه طلبی در خود عراق را هم زائل کرده است.
  2. شیوع مکارم اخلاق در جامعه
    رئوس اخلاق فاضله را ۴عنصر می‌شمارند: شجاعت، سخاوت، عفت و حکمت.
    این ۴تا هرکدام اعتدال قوه‌ای از قوای انسانی است.
    بجای مشرب‌های ارسطویی در رایج کردن این فضایل در فرد و جامعه به تعبیر شهید مطهری راه مرید و مرادی و دل بستن به انسان کامل به آسانی این فضایل را می‌گستراند.

    جامعه ایرانی را چه چیزی شجاع کرد؟!
    غیر از درس عاشورا(پیروزی خون بر شمشیر)؟! غیر از شعار سیدالشهداء(ع): هیهات منا الذله؟!
    مراوده با برادران عراقی، این سجیه را در آنها هم افزود. حشدالشعبی و شجاعت بی‌نظیر عراقی‌ها در دفع داعش از چشمه‌ای غیر از حسین(ع)، زینب(س) و حرم سیراب است؟!
    چه عنصری جز دل دادن به ولیّ خدا می‌تواند ملتی را چنین سخی کند که در طول سال تلاش کنند تا در اربعین برای مولای خویش خرج کنند؟!
    پیاده روی اربعین این سخاوت را به ایران هم سریان داد. مردمی که فقط یک شب محرم ۸۱میلیارد تومان نذری می‌دادند حالا موکب‌های اربعین را هم مثل عراق در تمام مسیر دایر و تا مرز پاکستان از سوی شرق و مرز آذربایجان در شمال غرب امتداد دهند.
    امیرالمومنین(ع) فرمود: “سخاوت و شجاعت دو غریزه شریفند که خداوند سبحان در کسانی که دوستشان دارد و امتحانشان کرده، قرار می‌دهد”(غررالحکم).

  •  ضرورت موج سوم عشق
    اگر از طریق مهندسی معکوس ساخت شجاعت و سخاوت با حب حسین(ع)، راز ساختن سجیه عفت هم در جامعه شیعی کشف و بیش از حال در جامعه گسترده شود، چه معجزه بزرگی اتفاق می‌افتد؟!
    یک شعار(زینب دوبار اسیر نمی شود) یک ملت را شجاعتی داد که دیدیم. آیا روضه امام رضا(ع) از سر سیدالشهداء و تشت طلا و مجلس شراب و قمار یزید کفایت نمی کند تا این فرمایش امام رضا(ع) در جامعه شیعی تجلی کند که فرمود: “از شیعیان ما هرکه دیده‌اش به شراب و قمار بیافتد، حسین(ع) را یاد نماید و بر یزید و آل زیاد لعن فرستد خداوند عزوجل گناهانش را محو و نابود سازد هرچند به عدد ستارگان باشد”(الفقیه ج۴ص۴۱۹). شب‌نشینی‌ها و مطربی‌ها و… هم همه اخلاق یزیدی است که مفارقت از آن خواست هر محب است(مفارقه لأخلاق اعدائک).
    پیاده‌روی اربعین ظرفیت این شعارها و حماسه‌ها برای رکن سوم اخلاق(عفاف) را هم دارد.

ادامه دارد…