آیاتی برای درنگ ۱

  1. عدالت ورزان (الذین یامرون بالقسط) ولو انسانهای معمولی و غیر معصوم باشند، سزاوارترین به عطف و همجواری با انبیاء و معصومین _که آنها هم مامور به قسط اند(۲۵حدید)_ می باشند.
  2. درگیری و کشتن آنها کنار کشتن انبیاء، در طول تاریخ علامت کافران به آیات الهی بوده است.
    تو گویی اصلا “آیت الله” در آیه، بعد از انبیاء، عنوان برای “الذین یامرون بالقسط” است؛ نه صرفا هر عمامه به سر یا هر فارغ التحصیل فقه پژوه!
    فقط روحانیونی، “آیت الله” اند که امام خمینی، “متعهد” نامید و فرمود: “روحانیت متعهد به خون سرمایه داران زالو صفت تشنه است و هرگز با آنان سرآشتی نداشته و نخواهد داشت!”(صحیفه امام ج۲۱ص۲۷۶)
  3. آری “قسط” هم یکی از “معروفها”ست؛ اما فقط همین یکی، بجای عبارت شایع “یامرون بالمعروف” در قرآن، بطور خاصه ذکر شده است: یامرون بالقسط!
    شاید بخاطر جایگاه قسط و عدالت اجتماعی بین سایر معروفها باشد.
    آیه ۷۶نحل، مقابلِ “انسان عدالت ورز” را “یک مرد گنگ” قرار داده می فرماید: “هَل یَستَوِی هُوَ وَ مَن یَامُرُ بِالعَدل”؟ آیا آن گنگ (که قدرت تفهیم و تفهم ندارد) با کسی که به عدالت فرمان می دهد بالسویه است؟!
    کانه بدون امر به عدالت و قسط، آمران به معروف، گنگ می شوند؛ نه خوب متوجه ریشه ها می شوند و نه قدرت تفهیم معروف می یابند!

محسن قنبریان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *