دادگاه ویژه ای برای آزاد سازی اسلام از دست اشرار دین باز!

  • نهج البلاغه “آیین نامه انقلاب اسلامی[۱]” و عهدنامه مالک اشتر -با سند معتبر- تارک این آیین نامه ی حکومتی علوی است.
  • در حوزه قضائی معمای عجیبی دارد! اول ۱۴ خصلت برای انتخاب قاضی می شمارد از جمله:
    – برترین شخص/ محکوم تنگنا نشدن/ به لجاجت نیافتادن/ اصرار بر لغزش نکردن/ وقتی حقیقت روشن شد از رأی برگشتن/ در شبهات محتاط بودن/بیش از دیگران به دلیل تکیه کردن/ بیش از همه در کشف واقعیت شکیبا بودن/ هنگام روشن شدن حکم از همه قاطع تر بودن/ و…
    – و البته می فرماید: “واولئک قلیل” چنین قضاتی کم اند!
    – سپس تاکید می کند: “در کارهای قضائی او را به دقت زیر نظر بگیر!”
    و پس از پرداختن به مسائل مالی او باز تاکید می فرماید: “در انتخاب قاضی بسیار دقیق باش”!
  • از آن ۱۴ خصوصیت و این همه تاکید بر سخت گیری در انتخاب، یک نتیجه می گیرند:
    فَاِنَّ هذا الدین قد کان اسیراً فی ایدی الاشرار…
    (در انتخاب قاضی بسیار دقیق باش که) “این دین اسیر دست اشرار بوده، از روی هوی و هوس در آن کار کرده و آنرا وسیله دنیا طلبی ساخته اند”!
    این سویه اصلی دستگاه قضائی در حکومت علوی است. در حکومت اسلامی با اشرار برهنه مواجه نیستی؛ اشرارش، ملبس به ابزار دین بازی اند! و این کار قضاوت را سخت و قاضی اش کم می شود.
    – حالا یکباره اموالی به ارزش چند ده میلیارد را ممکن است بنام وقف در تصرف آقازادگان خود قرار می دهند!
    – ممکن است در سایه خیریه، پولشویی شود!
    – بنام حوزه علمیه و مانند آن جنگل خواری شود[۲]!
    – بنام نهادهای مقدس ساحل خواری شود!
    -و…
    این اسیر شدن اسلام به دست اشراری ماهر و موجه است؛ که قاضی باید اول اسلام و ارزشها را آزاد کند نه اینکه فریب آنرا بخورد!
  • در روایت معتبر دیگری فرمود: “یجب علی الامام ان یحبس الفساق من العلماء” بر امام و حاکم اسلامی واجب است که عالمان فاسق را زندانی کند[۳].
    – سیره عملی خود حضرت امیر(ع) روشنگر این روایت است:
    – او مخالفان سیاسی خود را حبس نکرد. بر خوارج در شهرک ۱۲ هزار نفری آنان وارد و بحث آزادانه می کرد. کج فهمی و بازی مکاران زمان خوردنِ آنها را تا وقتی رسماً آدم نکشتند، جرم امنیتی نکرد!
    – ولی به مفسر قرآن و عالمی دینی از نزدیکانش که لابد به توجیهی شرعی بیت المال بصره را هنگام حمله تروریست های معاویه برداشته و فرار کرده بود نامه۴۱ را نوشت و تهدید کرد اگر دستش به او برسد با ذوالفقار گردنش را بزند!
  • امام خمینی به همین معمای عجیب نهج البلاغه توجه داشت، وقتی دستور #دادگاه_ویژه ای برای ملبسین به لباس اسلام را داد:
    ” با آنکه در اسلام برای مجازات مجرمین فرقی بین گروه ها نیست و همه در مقابل قانون برابر هستند، باید مجرمینی که با پوشیدن لباس روحانیت خود را در این صف وارد کرده اند به مجازات برسند”.(۵۸/۳/۴)
    فرق اینان با مجرمان دیگر را همان مضمون عهدنامه بیان می کند:
    “فرقش این است که شیطنت و ملعنتشان بیشتر از دیگران است. آنقدر صدمه ای که اسلام از یک آخوند فاسد می خورد از محمد رضا[ پهلوی] نمی خورد”!(۵۸/۷/۲۰)
    و باز در حکم دادستان ویژه روحانیت همین مضمون را تاکید می کند:
    “تا بر طبق موازین شرع مقدس به جرایم روحانی نمایان و دین به دنیا فروشان رسیدگی نمایید” (۶۶/۳/۲۵)
  • اینکه دانه درشت های فساد یا امور شبهه ناک در این سالها بین برخی متنفذین پیدا شده و حتی در برخی دادگاه های مفاسد اقتصادی نام برده شده، ظاهرا شکی نیست؛ اما اینکه دادگاه ویژه در اینباره چه عملکردی داشته گزارشی در دست نیست! صدای برخورد با برخی طلاب و فضلای جوان و نوعا انقلابی بخاطر مطالبه گری و با شکایتهای مسئولین، این سالها بیشتر شنیده شده است!

مطالب مرتبط:

محسن قنبریان ۱۴۰۰/۱۱/۲۲

[۱] رهبر انقلاب ۵۹/۲/۱۳

[۲] برای نمونه ر.ک : رهبر انقلاب ۹۳/۱۲/۱۷

[۳] الفقیه ج۳ص۳۱

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *