کانال ایتای حجت الاسلام والمسلمین موسوی فرد اعلام کرد: از ۴شنبه ۱۸ربیع الاول درس خارج فقه ایشان در اهواز شروع میشود.
علم، حیات است. تحقیق و ترویج علوم دینی از افضل فعالیتهای علمی است. اگر جهت تامین استاد برای ماندن فضلاء در استان و خدمت رسانی شان به مردم باشد، کار راجحی هم هست.
پس از این حیث، درس خارج ایشان جای دلگرمی و شکرگزاری است.
نگرانی و دلواپسی از چیز دیگری است: از تعیّن های این کرسی های درسی در ظرف فرهنگی ماست! کرسی درس خارج فقه، به حمل شایع(مصداقا) در شهرستانها بخصوص از سوی دارندگان سمت های حکومتی، معمولا عوارض و لواحقی یافته که دلواپسی دارد:
- آرام آرام “آیت الله”،”آیت الله” کردن ها، فاصله ساز شود! “معلم فقه” بودن، مصحّحِ دست بوسی و به مرور فرهنگ شود! تا جایی که نزد مریدانِ حلقه اول، دست آقا نبوسیدن، کفایت در رانده شدن شود!
این تعیّن و تشخصِ آیت اللهی جای دلواپسی است که بی تکلّفی و خاک نشینی ایشان را خدای نکرده کم کند. - تدریس، شهریه دادن هم طلب میکند! از اینجا مصرف وجوهات برای شاگردان تا استفاده از ظرفیت های مالی دیگر(خیّرین و خیریه های خصولتی و…) لازم میآید!
به مرور مردمی بودن و نیمه شب سراغ مناطق محروم رفتن، وقت خود را به آدمهای خاص و تقلای متقابل برای درخواست آنها دهد! - به مرور نیاز به مَدرَسِ مجزا و سپس مدرسه علمیه مستقل، لازم میآورند؛ به این بهانه که شاگردان، دوره سطح را هم طبق نظر آیت الله بخوانند!و…
این مخارج اضافی، از سوی مقامات، معمولا از طریق ادارات دولتی(شرکت نفت و استانداری و…) تدارک میشود!
از اینجا دیگر رودربایستی با مسئولین، غلبه میکند! دیگر نمیشود برای متخلّف یا کم کار آنها، مهلت معین کرد! در صف مردم محروم ایستاد و حقوق ضایع شده شان را از دستگاه ها طلب کرد! - نه جهنم سیر میشود؛ نه طمّاع ثروت و نه طالب علم! هرسه “هَل مِن مَزید؟” دارند! اگر کار، گرفت و امام جمعه گی از دهه گذشت؛ پیشنهادهای دیگری از تاسیس موسسات آموزش عالی، حوزه های علمیه زنجیره ای و… هم از سوی مشاوران، نیاز و ضرورت میشود!
هریک از اینها لوازم خاص خود را دارد که یک امام جمعه “انقلابی” و “جهادی” و “مردمی” را ، “محافظه کار” (بخوانید: قاتل انقلاب!) ، “بروکرات” و “دولتی” میکند!
مشکلات مردمیآی که دهه قبل، بازدیدش رفته، حالا چندبرابر شده؛ اما پیگیری ها باید برای توافقنامه ها با وزیر آموزش عالی و ارتباطات و جذب بودجه ریاست جمهوری و…باشد؛ تا این دیوانِ بزرگ را سرپا نگه دارد!
تازه اگر چشم باز نکند ببیند: آفتابه و لگن، هفت دست؛ شام و نهار خبری نیست! همان مردم محرومِ رها شده، حالا از فقر و تبعیض(نه شبهات علمی) دارند از تشیع و انقلاب کوچ میکنند!
جناب آقای موسوی فرد لابد در آئینه، موارد فوق را درباره برخی همکاران خود در این چهل سال دیده است، و دلواپسی ها را بدبینی و فرضِ فارض نمی داند.
با آن خلوص و زهد و روحیه مردمی حتما برای این “مواضع عبرت” چاره دارد.
باشد که مثل امام جمعه گی، در اینباره هم سبکی نو از کرسی درس خارج ابداع کند؛ که هیچیک از آفات یادشده و بیشترش (که ناگفته ماند) را نداشته باشد.
یک پیشنهاد : خوب است آن عالم جهادی و مطالبه گر در آن شهر و استان با حاشیه نشینی مفرط و محرومیت بسیار، درخواست حضرت آقا از حوزه علمیه درباره عدالت را محقق کند: درس خارج کتاب العداله[۱]!
کتاب العداله، کتابی فرضی در فقه ماست که از مسائل جدی عدالت اجتماعی بحث میکند. مساله هایش را “از عینیت جامعه” یافته و در کتابهای فقهی الاجاره، الدین، المتاجر، الحجر، الضمان، المضاربه و… “جانمایی” کرده و حل میکند. مثلا وضعیت کارگر هفت تپه و… ، ایشان را به فروعات اجاره ببرد که: اگر کارگر، مضطر شد کار خود را به کمتر از قیمت بفروشد، آیا عقد اجاره صحیح است؟!
اگر میخواهد مکررات را بحث نکند و رویی به مسائل مستحدث دارد؛ بقول متفکر شهید، مطهری توجه کند که فرمود:”فقهای عصر از مسائل بانک و بیمه و چک و سفته به عنوان مسائل مستحدث کم و بیش بحثهایی کرده و میکنند ولی توجه ندارند که راس و رئیس مسائل مستحدث خود سرمایه داری است[۲]…”
قدردان همه علمای مردمی و خدوم آن دیار عزیز هستیم.
محسن قنبریان ۹۹/۸/۹
[۱] ر.ک: دومین نشست اندیشه های راهبردی۹۰/۲/۲۷
[۲] مجموعه آثار ج۲۰ص۴۷۹