آزادی دختران، نذر خداست!

شهید مطهری می فرمود: دنیای قدیم، زن را “انسان” به حساب نمی آورد و دنیای جدید او را “زن” لحاظ نمی کند!

به راستی چرا باز زن با شاقول مردانه “سنجش” میشود؟ باید در “نقش” یک مرد، نقاشی شود تا زن باشد! حتی اصلاح موی سر و مد لباسش به مردان شبیه شود تا به “حقش” رسیده باشد! مگر حق، بامردان است؟!

چرا زن “شاخص” نباشد؟! چرا فمنیستها مردان را دعوت به پوشیدن دامن زنانه نمی کنند و پوشش زن را مردانه تر می پسندند؟! اگر هردو آزاد است؛ چرا بیشتر زن، مردگونه شده است؟! چرا جای دوچرخه سواریِ پسرانه ی دختران در خیابان، پسران به خلوتی دخترانه با خود یاخدا دعوت نشوند؟! چرا…؟!

قرآن اما او را هم انسان و هم زن پذیرفت. بلکه در کرامت نفس، شاخص مردانش کرد: آسیه ی دربارِ آلوده ی فرعون و مریمِ معبدقدس را مَثَل[شاخص] برای مردان با ایمان قرار داد(۱۱ و۱۲تحریم).

بالاتر، ذهنیت زمانه در نذر دختر عمران را -که با افسوس زاده ی خود را دختر خواند- نقد کرد: “لیس الذَکرُ کالأنثی”=پسر مثل دختر نیست”!(۳۶آل عمران). نفرمود دختر مثل پسر نیست یا حتی دختر و پسر مثل همند! فرمود: پسر مثل دختر نیست![اگر آنچه در شکم داری نذر من است، من دختر می پسندم!]

مادر مریم نذر کرده بود او را “برای خدا” آزاد بگذارد!(انی نذرتُ ما فی بطنی محرراً). آزاد از تکالیف دختر خانواده بودن و خواهر و خاله و عمه فلان بودن!او برای خدا باشد فقط!

دختران هرچه از قید رسوم زائد و بند تعصب های بی جا و طاق مردانه خوردن رهاشوند، بهتر می توانند نذر خدا شوند!
مثل معصومه، مثل مریم(علیهما السلام).

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *