آلترناتیو و راه جایگزین امام خمینی برای حضور های مبتذل زنان (سر باز و لخت) در جامعه، حضور جدی و “دخالت در مقدرات اساسی مملکت[۱]” بود.(۵۷/۱۲/۱۳)
گرچه این دخالت منحصر در منصب گرفتن نیست لکن حضور در مجامع و نقش های اثر گذار، سهمی از آن است.
خدا خیرشان دهد آیت الله اراکی باز این جواز -حتی در سطح مجلس خبرگان- را اعلام می کند؛
لکن تجارب گذشته متاسفانه بین سیاست اعلامی و اِعمالی فاصله می بیند!
– خاطرات تلخ خانم گرجی -تنها زن حاضر در خبرگان قانون اساسی- صرفا یک نمونه تکرار نشده در این سطح است.
اولین تحجر پس از انقلاب در حوزه زنان
بدون جایگزین های اساسی برای زنان، آنها به خانه بر نمی گردند بلکه نقش های فیک، مبتذل و تقلیدی از غرب شایع تر می شود.
ممکن است بگویید آن زنان سر لخت صلاحیت ها و علاقه ای به خبرگان ندارند و زنان مجتهده ای که می توانند خبرگان روند هم با نرفتن، سراغ آن نقش ها و حضورهای مبتذل نمی روند!
در این مورد، حرف درستی است؛ اما اگر آن رویکرد محافظه کار درباره زنان (از مقدار واجب پوشش تا انحاء حضور اجتماعی) را به وسعتش ببینیم، مثل شهید مطهری حکم خواهیم کرد: آن مواضع و مصلحت اندیشی ها بی تاثیر بر ولنگاری ها نبوده است!
شهید مطهری به اینجور احتیاط ها و مصلحت اندیشی های دسته ای از فقهاء (در مصادیق دوره خودش) نقد متینی دارد؛ از کتاب فلسفه حجاب ص۲۵۲ تا ۲۵۷ بخوانید:
آنچه استاد شهید تصویر می کند، در کنار تهاجم فرهنگی غرب، دو لبه قیچی میشوند تا “زنِ انقلاب اسلامی” بارز و فراگیر نشود[۲]!
محسن قنبریان