پدیدهها چهار بُعدی اند:
- فاعل و ایجاد کننده دارند
- برای غایت و نتیجه ای طراحی می شوند
- صورت و نمود و شکلی می پذیرند
- و بر ماده و زمینه ای می نشینند!
در ماجراهای اخیر به ایجاد کننده و زمینه ها و غایات توجه بیشتری می شود تا صورت و نمود و بروز اعتراضات.
“بودها” از پس “نمودها” دیده و ترجمه می شوند.
نمودهای اعتراض، اینبار به شکل عجیبی “نمادین” است! از برداشتن و آتش زدن روسری تا علامت فحش مقابل نمادهای نظام و عمامه پرانی و…
صرفاً چیزی، دیدنی نشده و ضریب رسانه نگرفته، خودش نمادین و ذاتاً دیدنی است.(دقت کنید)
تعدیل یا تقابل با آن بدون تصرف در این علت صوری و بُعد نمودین ممکن نیست.
گفتمان شبه فلسفی دهه۷۰ نیست که با طرح ولایت جمع شود. شبکه حزبی۸۸ هم نیست که با سلسله نشست های بصیرتی تقابل شود.
صورت متبدل و دائم نوشونده ای از نمودها و نمادها، افتاده بر زمینه های اعتراض است. “فان”، “هم فال و هم تماشا و هم اعتراض” و بچه گانه و در عین حال جدی است!
پ.ن:
- کار تقابلی طلاب معصومیه از این حیث یک کار نو بود. جمله حجت الاسلام وکیل پور که نارنجک دستی اغتشاشگران دستش را مجروح کرد را هشتگ و بنر کردند و جای کوکتل مولوتف ها به دیوار معصومیه، نصب کردند: خدارا شکر به مردم نخورد!
- این یک تقابلِ نمودی، ناظر به علت صوری اعتراضات است. میتواند تعدیل کننده و سو دهنده به زمینه ها و قابلیت های اعتراض هم طراحی شود…
محسن قنبریان