قَالَ الصادق (ع):
اَلشِّیعَهُ ثلاثهٌ مُحِبٌّ وادٌّ فَهُوَ مِنَّا وَ مُتَزَیِّنٌ بِنا وَ نحنُ زَیْنٌ لِمَنْ تَزَیَّنَ بِنَا وَ مُسْتَأْکِلٌ بِنا اَلنّاسَ و مَنِ اسْتَأْکَلَ بِنا اِفْتقرَ.
شیعه سه نوع است: دوستدارِ مهر ورز [متعهد] که او از ما اهلبیت است، و شیعه اى که خود را به ما مى آراید و ما مایه آراستگى کسى هستیم که خود را به ما بیاراید ، و شیعه اى که ما را وسیله ارتزاق خود قرار مى دهد و چنین کسی فقیر مى شود .
اگر نان خور با نام اهلبیت -حتی اگر تعهدی زنده و در صحنه به مکتب آنها نداشته باشد- از اقسام شیعه(ولو اسمی) است؛ محب متأسی هم که عمل و تعهد خود را از نسخه اهلبیت می گیرد و عمل بجایش را به سیره آنان تزیین می کند، اهلبیت او را می آرایند و او هم قسمی از شیعه (اقلا متشیع) است.
از وقتی تحریم، سزای انتخابات دموکراتیک مردم فلسطین مقابل محمود عباس، شد و غزه بزرگترین زندان روباز دنیا شد؛ چاره ای جز تسلیم و ننگ یا مرگ شرافتمندانه نماند.
سرور آزادگان آموزش داده بود که در چنین شرایطی باید مقاومت عاشورایی کرد.
یحیی سنوار در مختصات تسلیم و ننگ یا مقاومت و مرگ شرافتمندانه به حسین(ع) تاسی کرد در نامه هایش آمده: “باید در مسیری که شروع کرده ایم پیش برویم یا بگذار کربلای جدید رخ دهد!”
تا لحظه آخرش هم همین را نشان داد!
عجیب این است که قسم نازل حدیث امام صادق(ع) که “صله دلبخواه بانی” را “پاکتِ تکسّب با نام اهلبیت” کرده اند به قسم دوم طعن بزنند!
عجیب تر وقتی که برای قسم اول -مالک ها و سید حسن ها- هم کار در خوری نکنند!
محسن قنبریان ۱۴۰۳/۷/۲۷