مسیحیان و یهودیان مدینه هر دو در کفر و عدم پذیرش رسالت ، یکسان بودند؛ چرا کار اولی با مباهله تمام و کار دومی به جنگ کشید؟!
حجت الاسلام والمسلمین قنبریان
شب دوم روضه آخر صفــــــــــــر
مسیحیان و یهودیان مدینه هر دو در کفر و عدم پذیرش رسالت ، یکسان بودند؛ چرا کار اولی با مباهله تمام و کار دومی به جنگ کشید؟!
حجت الاسلام والمسلمین قنبریان
شب دوم روضه آخر صفــــــــــــر
تجمعات و راهپیمایی های عظیم اروپا و آمریکا در حمایت از مظلومین غزه و علیه ظلم های اسرائیل، بی شک با تجمعات بغداد و تهران و… رقابت و بعضاً جلو هم زده است!
معلوم است آنچه همه جهان را از هر دین و مذهب میتواند جمع کند، کماکان عدالت و تنفر از ظلم است.
عدالت، امری فطری و وجدانی است که حتی راهزن ها هم پس از دزدی از کاروانها، وقت تقسیم غنائم می گویند: به عدالت تقسیم شود!
یعنی ظالم های کوچک هم خواهان آنند!
یکی از اسرار شعارشدن عدالت برای منجی آخر الزمان(عج) هم همین است.
رهبر انقلاب اسلامی بدان توجه می دهد:
“شما که آرزومند و مشتاق ظهور خورشید مهدویّت در آخرالزّمان هستید و الان حدود هزار و دویست سال است که ملت اسلام و شیعه در انتظار ظهور مهدی موعود عجلاللَّهتعالی فرجهالشریف و جعلنااللَّه فداه است، چه خصوصیتی برای آن بزرگوار ذکر میکنید؟ «الذّی یملأ اللَّه به الارض قسطاً و عدلاً». نمیگویید که «یملأ اللَّه بهالارض دیناً». این، نکتهی خیلی مهمّی است. چرا به این نکته توجّه نمیکنیم؟
اگر چه قسط و عدل متعلّق به دین است، اما هزار سال است که امّت اسلامی برای قسط و عدل دعا میکند!”(۲۵تیر۷۶)
شاید حالا برایتان این روایت عجیب نباشد که:
امام علی(ع) فرمود: پیامبر(ص) فرمود:
«المهدی منّا اهل البیت یصلح اللّه له امره فی لیله»؛ «مهدی از ما اهل بیت است که خداوند سبحانه و تعالی امر (فرج) او را در یک شب اصلاح میفرماید» (کمال الدین ج۱ص۱۵۲)
انباشت ظلمِ قرن ها، نقطه جوشش یک آن است!
محسن قنبریان ۲ آبان ۱۴۰۲
قیام حسین(ع) علیه ظلم یا علیه کفر؟!
دوگانه غلط است!
این دوگانههای غلط حاصل نقص دینشناسی است[۱].
ماهیت ظلم و کفر:
در اسلامشناسی اصیل: ظلم چهرهی نزد مائیِ کفر و کفر چهره نزد خدائی ظلم است.
قسط و عدل چهره نزدماییِ توحید و توحید، چهره باطنی و عنداللهی عدالت و قسط است.
بیان اول: توحید در خالقیت و مالکیت یعنی خالقِ همه، “فقط” خداست. مالکِ همهی چیزها هم، “فقط” خداست. انسانها همه مخلوق یک خدا و اجارهنشین امکانات اویند. نتیجه اینکه: همه انسانها در قبال نعمتها و فرصتها بالسویهاند. این یعنی زایشِ عدالت از توحید.[۲]
بیان دوم: شعبه دیگر توحید، انحصار عبودیت در خداست. توحید یعنی “نفی عبودیت غیر خدا”. باید پرسید: غیر خدا مثل چه؟ فقط بتهای صامت و دست تراش؟!
از مصادیق غیر خدا، یکی هم “نظم اجتماعی غیر الهی” است. نظام طبقاتی، مطلوب الهی نیست. اصلا تئوری شرک، تولید این نظام برای مشروعیت بخشی به خود است. یا گفتند: جهان چندین خدا دارد؛ که برترینشان اشراف و شاهان را خلق کردهاند. یا گفتند: خدا یکی؛ اما دو خلق کرده: برخی پسران اویند! (عُزَیر بن الله/ مسیح ابن الله) و برخی مردم عادی! پس دستگاه مذهبی وارثان پسران خدا، ارباب مردمند! (احبار و رهبان اربابا من دون الله[۳])!
تاریخ ظلم و کفر:
در تاریخ، کافران همواره طبقه ظالمان و اتراف بودهاند.
ظلمها هم “سلسله” دارند. سلسله ظلم هم “اساس” دارد. (اسست اساس الظلم).
اساس ظلم، شرک است (ان الشرک ظلم عظیم). شرک عملی، مثل نشستن حاکم جور جای ولیّ خدا. مثل غصب انفال و فیء مردم، دست طواغیت بجای بودن دست امین الله.
امام حسین(ع) در شروع نهضت این حدیث پیامبر(ص) را نقل کرد که: هرکس “سلطان جائری” را ببیند که حرامها را حلال میکند، عهدش با خدا را میشکند، مخالفت با سنت رسول الله میکند[تا اینجا شمارش کفر] و با بندگان خدا با گناه و ظلم رفتار کند[این هم ظلم] اما با قول و فعل علیه او کاری نکند؛ حق خداوند است که او را در جهنم به همان سلطان جائر ملحق کند[۴].
رسول الله در نگرانی از والیان مسلمین آنها را تحذیر داد که: مردم را فقیر نکنند تا کافرشان کنند! (“و لَم یُفقِرهُم فَیُکفِرَهم[۵]“)
یعنی برنامههای والیان جور این است که با فقیرسازی مردم (با نظام طبقاتی) آنها را کافر کنند!
یعنی ظلم یزیدی، ایمان را نشانه گرفته است.
توجه میشود چگونه دوگانه، غلط است؟!
سیدالشهدا مقابل نظامی ایستاده که از طرفی “دین را تعطیل میکند” و از طرف دیگر “در بیتالمال ویژهخواری میکند[۶]“. پس او ایمانی را خواسته که عدالت برای مردم میآورد؛ و ویژهخواریای را نشانه گرفته که پی آمدش کافر کردن مردم است.
بازنویسیای از جلسه با دانشجویان دانشگاه شریف
[۱] بعلاوه کلیشههای مشهوری مثل “المُلک یَبقی مع الکفر ولا یبقی مع الظلم” . این جمله حدیث نیست و در منابع معتبر شیعی وجود ندارد. البته اجزای سخن کامل درست است و احادیث متعدد دارد: اینکه عدالت موجب دوام مُلک است/ اینکه ظلم دوام حکومت را میکاهد؛ روایات متعدد دارد. اما ترکیب سخن درست نیست! یعنی معصوم، کفر و ظلم را در سخنانش مقابل قرار نداده است تا کلیشه غلط ظلم یا کفر شکل گیرد! در دینشناسی معصوم، کفر و ظلم به هم مربوطند و روح و بدناند.( دقت کنید)
[۲] ر.ک: روح توحید نفی پرستش غیر خدا/ آیت الله خامنهای.
[۳] ر.ک: طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن/آیت الله خامنهای.
[۴] طبری ج۴ص۳۰۴/ الکامل ج۴ص۴۸/ بحار ج۴۴ص۳۸۲
[۵] الکافی ج۱ص۴۰۶
[۶] طبری ج۴ص۳۰۴/ الکامل ج۴ص۴۸/ بحار ج۴۴ص۳۸۲