در طول کمتر از یک ساعت در متروی تهران با تعویض دو خط از جنوب تا شمال بیش از ده جوان زیر سال، “سر کار” بودند!
یکی جاکارت میفروخت، یکی مسواک و ژیلت، یکی…
آنکه بیشتر متأثرم کرد جوانی بود که وسط واگن میایستاد و درز گیر زمستانی را به سقف میچسباند و با آب و تاب تبلیغ میکرد. آخر تبلیغش از خجالت سرم را پایین انداختم که چشم در چشم نمانیم. درز گیر را کَند و به واگن دیگر رفت!
یک گدائی شرافتمندانه؛ کاری بدون شأن!
نمیدانم شاید مقامی با چهل سال سابقه امنیتی، این کارها را “پوششی” بخواند! شغل اصلی اینها را فروش شیشه و کراک بخواند!!!
اما من طلبهی زود باور آنروز تا غروب به هم ریختم سر کلاس هم تا حد گریه نالیدم.
برای جوان ایرانی چه کردهایم؟!
کار منهای شأن، برای توده جوان بیکار در طبقه فرودست اینهاست؛ البته شاید برای ولنجک نشینها، چند حکم مشاور و عضو هیئت مدیره برای آقا زادگان و دامادها و… کار منهای شأن باشد!
کار منهای شأن در مصادیق پایین شهری، “گدائی شرافتمدانه” است. جوانی که هیکلش ده مدیر پرمدعا میارزد؛ اما بخاطری که کارش او و زن و بچهی احتمالیاش را نشکند، باید در کلانشهری شلوغ و ناشناس چنین کند؛ شهرستانی بیچاره همین فرصت را هم ندارد!
اگر “کلاس پیامبر” معیار باشد -که انقلاب “اسلامی” برایش بوده- اصلا کارگری و اجیر کسی شدن، شأن انسان نیست! و باید خود صاحب سرمایه و کسب باشد. مجامع روائی بابی بنام “کراهه اجاره الانسان نفسه” دارند. اضطرارهای ساختاری جامعه الان رافع این کراهت میشمارند[۱]!.
خوانش اجتماعی این روایات در نظام اقتصادی ایران، یعنی مکروه و ناپسند بودن اینکه: بیش از ۱۱میلیون انسان(نصف خانوارهای ایران)، اجیر و کارگر حدود ۲۰۰هزار صاحب سرمایه باشند!
آنها که کارگر مجتمعهای دولتیاند باید از رانت و پارتی برخوردار باشند. بقول نمایندگانی از مجلس، ٨هزار سفارش شده فقط از سوی نمایندگان و فقط در شرکت ایران خودرو وجود دارد!
https://www.farsnews.com/13971106000458
آن روایات این وضع اجتماعی را موجب “حبس رزق بر کارگران” میخواند چون دستاورد کارشان مال صاحب سرمایه میشود[۲].
نگویم ۹۰٪ این کارگران قراردادیاند و حق هیچ اعتراضی ندارند!
وقتی چند ماه همان ۲میلیون حقوقشان را نمیدهند، حق مصاحبه با دانشجویان و رسانه ها را هم ندارند و اگر چند نفری (کارگران هفت تپه) برای دیدار(نه تجمع) با نمایندگان کمیسیون اجتماعی مجلس عازم تهران شوند؛ در راه دستگیر میشوند!
برای اعتراضهایشان زندان و شلاق هم خوردهاند(معدن آق دره و…)!
️اینهای یعنی “کار منهای شأن”؛ که با “شأنهای بیکار” فراوان عاید جوان ایرانی شده است!
محسن قنبریان
۹۸/۸/۲۰