فرعونِ مصر بی شباهت با تفرعن عصر ما نبود.
- “کودک کُش” بود(۴/قصص) اما شاید نه اندازه اسرائیل!
- “نسل کُش” بود(۴۹/بقره) اما نه آنقدر که حدود ۱۰۰میلیون بومی قاره را بکشد تا مالک آمریکا شود!
- “خوار کننده” ساکنان سرزمیناش بود(۳۰/دخان) ؛ اما نه اینجور که تا همین حوالی سیاهان را در قفسهای باغ وحش کنار حیوانات به تماشای سفیدهای مرفه بگذارد!
- “آدمکش” بود؛ اما نه اینطور که فقط پلیساش سالانه حدود ۱۰۰۰نفر از شهروندانش را بکشد!
- فرعون اگر به میخ هم میکشید(۱۰/فجر)، فقط فرعون مصر بود؛ به مردم دیگر دنیا دستش نمیرسید. از ابوغریبش در عراق و گوانتانامو در خلیج کوبا -آن هم برای غیر نظامیان- گزارشی نیست!
- نمیدانم اصلا “ذی الاوتاد” بودن با شلیک بمب اتم و نابودی ۲۰۰هزار انسان در یک لحظه، قابل مقایسه است؟!
جنایات “فرعون عصر” روی زمین و حتی درون خاکش(کشتار کارگران، نژادها، فرقهها و…) روی “فرعون مصر” را سفید کرده است. هرچه بود آن فرعون هم مردم را “مستضعف” و بیچاره کرده بود(۴/قصص).
موسای اولوالعزم، منجی آن مستضعفان بود که خداوند بخاطر استغاثه آنان، طلوعش را ۱۷۰سال جلوتر انداخت[۱].
وقتی رشید و سرپا شد(۱۴/قصص) و زمان نجات مستضعفان نزدیک شد؛ قبل از خروجش بر تمدن فرعونی، اتفاقی ظاهرا ساده اما عجیب رقم خورد!
اتفاقی که بعدأ معلوم شد، طرح شیطان بوده است: درگیری بین طرفداری٘ از او، با مخالف و دشمنش[۲]!
جانبداریاش از طرفدارش، کار دستش داد. طرف مقابل با مشتِ موسی(ع) کشته شد!
در افکار عمومیِ مصر ، حالا دیگر موسی(ع) قاتل یا اقلا مرتکب قتل خطائی است!
فردا در صحنهای مشابهِ دیروز عصر -که باز مداخله مشت موسی(ع) طلب میشد- زبان درازهای آنطرف فریاد کردند:”جز این نمیخواهی که از جبّاران(زورگویان و مستبدان) زمین باشی! تو هرگز نمیخواهی از مصلحان باشی!”(۱۹/قصص). موسی(ع) نقشه را خواند: جابجا کردن جای جبّار و مصلح!
جوسازی و پیگرد باقی بود و راهی جز فرار نبود(۲۱/قصص).
قیام و نصرت مستضعفین هم قریب یک دهه به تأخیر افتاد!
خدائی که طلوع منجی مستضعفان را ۱۷۰سال جلو انداخت، چرا در نیمه راه چنین تقدیری را امضاء کرد؛ که حالا موسی(ع) هم خود را گنهکار ببیند(۱۴/شعراء) و زبان بُرّانش مقابل سفاکان کودککش و نسلکش لکنت بگیرد؟!
دست و مُشت موسی(ع) چرا در این مقطع حساس ، ترک او٘لی (به نظر متدینان) و خطا (در افکار عمومی مصر) بکند؟!
مگر دستهای یاریگر ، نمیدانند خداوند، موسی(ع) را برای چه رسالت بزرگی “رشد و استوی” داده است؟!
خواهشاً ایادی، موساتر از موسی (ع) نشوند که: این خون مقابل آنهمه خون به ناحق ریخته توسط فرعون، عددی نیست!
موسی(ع) مرد سیاسیای است. جنگ روانی رقیب را میشناسد که به خدایش میگوید:”لهم علیّ ذنب فأخاف”(برای خود، گردن من گناهی میشمارند. از این میترسم…)!
لطفا سینه چاکان، کلاس فلسفه و کلام دایر نکنند که: آن کشتن هم به حق بود و مضرّ به عصمت موسی(ع) نیست.
چون انقلاب موسوی نه در مکتب خانهها که در افکار عمومی جهان هم عصمت میخواهد.
موسی(ع) به فکر روز مواجه با فرعون است و میداند به او خواهد گفت: “وفعَل٘تَ فع٘لَتَک التی فعَل٘تَ…تو همانی که آن کار(نادرست) را کردی”!(۱۹/شعراء).
کار آسانی نیست. حالا آن دست باید ید بیضاء شود تا حجت بر عموم تمام شود!
پ.ن:
- اینجا پیش ما کسی موسای معصوم نیست اما انقلاب موسویای هست که قرارش تمهیدِ در افتادن با فراعنه و نجات مستضعفان بوده است.
ایادی آن باید مراقب باشند خطا و حتی ترک او٘لی نکنند.
موسای معصوم هم فردا صبح، در صحنه مشابه آن ماجرا، بهتر حاضر شد. طرفداری٘ که باز، مُشت موسی(ع) را طلب میکرد را خطاب کرد که:”راه درستی نمیروی و آشکارا بیراهه میروی”(۱۸/قصص). - آقای امنیت و همه ایادی! اعتراض آبان و موارد مشابه دیروز و فردا، بهتر و کم هزینهتر از این هم جمع شدنی است؛ مراقبِ “فعلتَ فعلتک التی فعل٘تَ” رسانههای فرعون عصر باشید.
محسن قنبریان
۹۹/۳/۱۷
[۱] تفسیر عیاشی ج۲ص۱۵۴
[۲] روایت امام رضا(ع) ذیل آیه ۱۵قصص در عیون اخبارالرضا و تفاسیر روایی.