از این جلسه به بعض آیات و ادله ای که شهود توحیدی قائمین به قسط از اهل سلوک را باز می گوید، پرداخته میشود. چون این سلسله مباحث بمثابه حلقه اولی برای این نظر است در سطح عموم طرح شده است .
آیه۱٨آل عمران:
“شهدالله انه لااله الاهو والملائکه واولواالعلم قائما بالقسط لااله الاهو العزیز الحکیم”
-“شهادت”لغتا واصطلاحا باید با مشاهده وحضور باشد. پس شهود توحید ،شرط این شهادت است.
-اما چه کسی می تواند این شهود وشهادت را داشته باشد؟
خدا و ملائکه که روشن است.به”اولواالعلم” که میرسد، “قائما بالقسط” اضافه میشود.که بنا به تفسیری ،اهل علمی که قائم به قسط باشند میتوانند این شهود خاص توحید را داشته برآن شهادت دهند نه هر دانشمندی!اینکه برخی بدین سو رفته اند که دانشمندان طبیعی هم بابررسی نظم عالم شهادت به توحید داده اند؛ از غرض آیه دور شده اند!
-این شهادت قولی است یا فعلی خود بحث مفصلی دارد که در جلسات بعد اشاره میشود.
اختلافی ادبی-تفسیری
دراینکه “قائما بالقسط” فقط حال برای خداوند است یا اولواالعلم را هم شامل است بین مفسرین اختلاف است.
نظری که حال برای اولواالعلم هم باشد مطلوب ما را ثابت می کند(۱).
-بهترین شاهد بر این مطلوب ، استفاده ائمه اطهار(ع) ازآیه است که:”قائما بالقسط را قید اولوالعلم گرفته اند”. آنها فصحاء عربند وبا قواعدادبیات آشنایند اما مثلا امام رضا(ع)”اولواالعلم قائما بالقسط”را در این آیه باهم آورده به “الامام”معنا میکند(۲).
امام باقر(ع)صراحتا این قسمت را چنین معنا می کند:”…واولوالعلم قائما بالقسط، فان اولی العلم الانبیاء والاوصیاء وهم قائم بالقسط…”(۳).
پس قیام کننده برای عدالت وقسط میتواند شاهد اسماء وصفاتی از حق باشد که غیر او از آن محروم است.
شهود وشهادت سیدالشهداء در دعای عرفه:
-دعای عرفه را از این دید مرور کنید در مقام توحید مثلا:”الحمدلله الذی… وللکربات دافع وللدرجات رافع وللجبابره قامع فلااله غیره….یا من جعلت له الملوک نیر المذله علی اعناقهم فهم من سطواته خائفون…”
این اسامی وصفات مورد شهود یک قیام کننده به قسط است. دیدن ترس ولرز شاهان در درون خودشان از خدا حتی در حال غلبه را اینها میبینند نه قاعدین.
-بعد این شهود را شهادت می دهد .آن توحید به توحّد می کشاندش:”أشهد یا الهی بحقیقه ایمانی…(تا آخر این فراز عجیب)”
این شهادت همه ارکان وجوارح حسین(ع)،همان تسبیح همه ذرات عالم وآدم به ربوبیت الهی نیست؛که حسین ویزید ندارد! این “شهادت فعلی وعملی” قائم به قسط در معرکه است ودیگران در آن سهمی ندارند!
به لحاظ ادبی هم نمی فرماید گوش ولبها و موها وپوست ورگهایم شهادت به توحید می دهد ؛نه!میفرماید :من با اینها شهادت به توحید می دهم(أشهدُ…)
(لطایف بیشتر را در فایل صوتی بشنوید)
پی نوشت:
۱.ر.ک: تفسیرغرائب القرآن نیشابوری(سنی)ج۲ص۱۲٨/تفسیر مواهب الرحمان سبزواری (شیعه)ج۵ص۱۴۰/دفاع ادبی از این نظر در حلقات دیگر این نظر تعقیب میشود.
۲و۳. تفسیر برهان ج۱ص۶۰۳و۶۰۴