از رشوه تا رهن!

اگر مقابل بدهی و وامی، چیزی رهن و گرو سپرده باشید، تا وام را تسویه نکنید، فَک رهن صورت نمی گیرد!

در تعالیم قرآن، انسان با سیئاتش بدهکار(خدا و خلق) می شود .
جانش رهن گرفته میشود (کُلُّ نَفْسٍ بِمَا کَسَبَتْ رَهِینَهٌ)!
فک رهن اینجا، جبران و استغفار است!
فرمود: أنفسکم مَرهونهٌ باعمالکم فَفُکّوها بإستغفارکم: جانهایتان گروگان اعمالتان است با استغفار آن را فک رهن کنید!

زیانکار آدمی که جای فک رهن، برای گناه، رشوه هم بدهد (أَنا الَّذی أَعْطَیْتُ على مَعاصی الْجَلیلِ الرِّشا)!

در ساحت زندگی اجتماعی انسان نیز این گروگان گیری وجود دارد!
کانون های قدرت و ثروت می توانند بهره های حیات اجتماعی (مثل امنیت و آزادی و…) را گرو (رهینه) بردارند و برای فک آن، جامعه یا نظام را وام دار خود کنند!

مثلا این روزها که “انسجام اجتماعی” و “امنیت داخلی” در مقابل دشمن خارجی از همیشه حیاتی تر است، برخی از آن کانون ها با ضمانت عناصری سیاسی، این دو را گرو برداشته اند!
فک رهنِ امنیت و انسجام را چه قرار داده اند؟!
جابجایی مرزهای ارزشی و هنجارهای اخلاقی!
اجازه کشف حجاب و کنسرت مختلط و رقص در قبال امنیت و انسجام اجتماعی!

قبلتر برای این معاصی، رشوه می دادند!
سبد رأی کاندیدی یا حمایتی سیاسی را رشوه می کردند تا هنجاری را جابجا کنند؛ حالا دیگر میتوانند رهن بردارند!

نیروهای امنیت که در این معامله بازنده اند نیز زمانی آزادی های مشروع را رهن و گرو برداشته اند!
فک آن را تکرار مواضع رسمی و تشبّه به اکثریت قرار می دادند!
تکثر اجتماعی را دیر باور کردند!

محسن قنبریان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *