از حَجّاج، سفاک تر، والی ای در تاریخ اسلام سراغ نداریم.
در زمانی که والی عراق بود، تعدادی از زنان مسلمان تاجر با کشتی و اموالشان دست دزدان قوم “مید” از “دیبل”(بندری در سند) افتادند!…
یکی از آن زنان -از بنی یربوع- از همان کشتی ندا داد: یا حَجّاج!
این دادخواهی به حجاج رسید جواب داد: یا لبیک!
از همین جا عملیاتهایی برای آزاد سازی آنها و بعد فتح سند کلید خورد… (فتوح البلدان ج۳ص۵۳۴)
تاریخ آینده بر مظلومیت امت اسلام خواهد گریست که حَجّاج هایش کودکان و زنان (یمن یا…) را به خون کشیدند اما فریاد حدود یک میلیون زنان و مادرانی که در باریکه ای بنام غزه گروگان اند را هیچ پاسخی ندادند! یا فقط برای مصرف داخلی، ژستی گرفتند و زباناً محکوم کردند!
جنایت در غزه به ضیم و ننگ رسیده است؛ همان که حسین(ع)، به قیمت کشته شدن و پیروز نشدن، عاشورا پذیرفت! (بین السله و الذله)
از اینسو در تمام این ۷۵سال اینقدر افکار عمومی جهان برای مقابله با اسرائیل فراهم نبوده است. فقط تظاهراتهای اروپایی و آمریکایی را ببینید!
بین “مقاومت اسلامی” با “حَجّاج های امت” حتما فرقی هست!
بیانیه و محکوم کردن و صرفا سخن گفتن را سازشکارها هم دارند.
مقاومت یا باید دیگر برای مردم شان از محو اسرائیل و… نگوید یا در این “ننگ اسلامی” و “فرصت جهانی” ، انتقام شایسته را بگیرد.
می دانم که در تدبیر و بالمرصادند و حتما به موقع اقدام خواهند کرد! و به طرح کثیف بایدن بعد از فاجعه بیمارستان تن نمی دهند.
محسن قنبریان ۲۶مهر۱۴۰۲