قطعاً از بیانیه گام دوم به اینسو رهبر انقلاب مشکل را “محاصره تبلیغاتی” و جهاد را “امید آفرینی” خواندهاند.
واضح است بدون امید، هیچ تحولی به سامان نمیرسد و جز ریزش و انسداد نتیجهای نمیدهد.
لذا این سالها بیش از گونههای تحول خواهی بر جهاد تبیین و امید تاکید کردهاند.
سیاه نمایی و بزرگ کردن ضعفها، البته تذکر همیشگی ایشان به گویندگان و نویسندگان بوده؛ اما عنصرِ مغفول دیگری در ناامیدی و احساس ضعف در مردم موثرتر است و در کلمات ایشان هم با “نهی از وعدههای غیر عملی” منعکس است.
“اگر یک ملت یا مسئولان آن، چگونگی برخورد با شعارها [آرمانها] را درست ندانند، به خسارتهای بزرگی دچار خواهند شد” (۷۵/۸/۹)
وعدههای توخالی در قبال آن آرمانها، اندازه بیان نقایص و کمبودها یأس آفرین است!
مثلاً نشست رئیس جمهور با اصحاب رسانه و توئیت دبیر شعام درباره گروسی، دو روی یک سکهاند!
اظهار فلاکت و بدبختی / خط و نشانهایی که انجام نمیشود دو روی القاء ضعف و زاینده ناامیدی در جامعه است!
همینها هم سوژههای آن نویسندگان میشوند!
ما پیرو امیرالمومنین (ع) هستیم که مرامش این بود: کُنْتُ أَخْفَضَهُمْ صَوْتاً وَ أَعْلَاهُمْ فَوْتاً
یعنی: در وعده و ادعا صدایم کوتاهترین اما در سبقتِ انجام و تحقق، از همه برتر بودم (خ۳۷)
“روایت قدرت موشکی” با “خط و نشانها”یی که در تزاحمات سیاسی نمیشود، تفاوت دارد!
“روایت پیشرفت” با “وعده رفاه عمومی و عدالت” تفاوت دارد!
“روایت اقتدار” با “شعارهایی که در عمل تعقیب نمیشود” ، تفاوت دارد…
محسن قنبریان ۱۴۰۴/۶/۱۹