❓پرسمان انقلاب (۲)

?جانشین رهبری؟!

سوابق عراقی مرحوم آیت الله هاشمی شاهرودی بیشتر پس از رحلتشان شنیده شد! درحالیکه ایشان متولد عراق در خانواده ای مقیم عراق بود و تقریبا نیم عمر خود را همانجا گذراند. لکن تقریبا دو دهه آخر عمرشان را ویژه تر خرج جمهوری اسلامی کردند از قبول مناصب مهم تا مطرح شدن بعنوان گزینه جانشینی رهبری در بین نخبگان و خبرگان ایران، که بیماری شان تعقیب آنرا منتفی کرد.
شانتاژ رسانه ای جریانی سیاسی در ایران هنگام نصبشان به ریاست قوه قضائیه مبنی بر عراقی بودن ایشان و شبهه در حکمشان، موجب شد سوابق عراقی و حتی مبارزاتی ایشان علیه صدام خوب بیان نشود.

❓سؤال مهم این است: وقتی مجتهدی انقلابی و زبده می تواند با اینکه نیم عمرش را در عراق بوده، حتی برای جانشینی رهبری هم مطرح شود، چرا دیگران مثل او نتوانند؟!
مثلا اگر هم مبارز ایشان -شهید آیت الله محمدباقر حکیم- که باز تقریبا نیم عمرشان را در ایران گذراند، حکم برای فقیه شورای نگهبان می گرفت یا عضو خبرگان می شد، چه منع شرعی و قانونی داشت؟! حتی اگر لازم بود الزاما از یکی از استانهای ایران رأی بگیرد، آیا رأی گرفتنش سخت تر از مرحوم آیت الله شاهرودی و برخی فقهای دیگر خبرگان که متولد نجف و کربلایند بود؟!

❗️به لحاظ قانون اساسی ولی فقیه، فقیه شورای نگهبان و خبرگان شرط ایرانیت مثل رئیس جمهور و…ندارد.

❗️خبرگان تنها نهادی در قانون اساسی است که خود اختیار حدود و ثغور انتخاباتش را دارد.

❗️ادله شرعی ولایت فقیه نیز شرط تابعیت یک کشور خاص را ندارد و حداکثر شرط قبول و بیعت آن کشور را دارد.

❗️درتجربه تاریخی هم موارد اعمال ولایت از سوی فقهای تراز اول در امور ایران، از سوی فقهای غیر ایرانی کمتر از ایرانی نبوده است. میرزای شیرازی از سامرا حکم تحریم تنباکو داد. شیخ جعفر نجفی(کاشف الغطاء) و سید علی طباطبائی(صاحب ریاض) هردو عراقی و مقیم نجف اند که فتوای جهاد در جریان جنگ ایران و روس را صادر می کنند و..

❓حال اگر باتوجه به ظرفیت قانون اساسی و اختیارات مجلس خبرگان، زمینه ای برای حضور مجتهدین شاخص جریان مقاومت -که همه برخواسته از انقلاب اسلامی ایران و تحت حمایت رسمی جمهوری اسلامی اند- در مجلس خبرگان(ولو بعنوان عضو ناظر) فراهم شود چه محذوری پیش می آید؟!

❓معقول و مقبول است طلبه ای ۳۰-۴۰ساله و معمولی صرفا با امتحان اجتهاد عضو خبرگان شود و در تعیین رهبر آینده ام القرای اسلام رأی داشته باشد اما مثل سید حسن نصرالله، عیسی قاسم، زکزاکی و…هیچ نظری نداشته باشند؟!

❓جز جریان سیاسی غربزده -که وزیرش رسما از لزوم وارد کردن مدیر از خارج می گفت- اما نصب فقیه امینی مثل شاهرودی را برای قوه قضاییه در دهه ۷۰ بر نمی تابد، چه چیزی مانع است؟!

❓چرا گزینه های آینده رهبری مرکز تشیع در جهان صرفا از بروکراسی و احزاب و جناحهای موجود سیاسی ایران و چهره های تکراری و بعضا امتحان شده و کوچک برای رهبری بررسی شود؟!

❓امروز ولایت فقیه، رهبر فقط ایران نیست. به تدبیر این رهبر کم نظیر -که خدایش تا دولت یار نگه دارد- ولایت فقیه رهبر مقاومت در کل منطقه اسلامی است. آیا برخی چهره های منصب دار موجود و گذشته ایران تنها گزینه های جانشینی این جایگاه مهمند؟ و آیا مقاومتهای اسلامی منطقه حتما آدم برآمده از بروکراسی های نه الزاما ایده آل ایران را برای رهبری بر خود خواهد پذیرفت؟! آیا رهبری منطقه ای، خبرگانی منطقه ای نمی خواهد؟!
…شاید بیشتر درباره اش گفتم!

محسن قنبریان
۹۷/۱۰/۸

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *