سال گذشته در اعتراض به فرش گل حرم رضوی یادداشتی با عنوان “شان حرمها در مطالبه عدالت و برائت” نوشتم
در فرهنگ قرآن برای حرم از رنگ پرده و جنس سنگ فرش ها چیزی نیست اما از قرار گرفتنش برای “قیاماً للناس” سخن است. حرم در متن جامعه و “باید موجب برپایی مردم در شئون زندگی شان شود” (۹۷مائده)
در سابقه تاریخی حرمها و سنت شیعی مان بست نشینی هم بوده که به سه منظور: استشفاء/ فرار از پیگرد قضایی/ مطالبه و اعتراض سیاسی اجتماعی، انجام می شده است؛ که الان فقط پنجره فولاد و استشفایش مانده است!
فرار از پیگردِ به حق، جایش حرم نیست چون اهلبیت، گردن خود و نزدیکان را از مو باریکتر برای حق می دانستند.
اما بستهای اعتراضی بجاست و مختص به دوره طاغوت و حکومت جور هم نیست ؛ بلکه برای انقلابی کردن نظام بروکراتیک موجود به نفع مصالح عموم مردم جادارد.
اما و اگر این تجمعات مغایر باشان حرم نشود. عزیزان خوزستانی در این ویدئو میتوانستند شروع کننده بازتولید انقلابی و تراز بست نشینی سیاسی اجتماعی باشند.
همانطور که کاستن از “قیاما للناس” و بسنده کردن به زیورهای مد روز برای حرم بد است؛ ارتجاع به مکاء و تصدیه (صوت و کف) و هرچه مغایر شان حرم و جوار معصوم است هم بد است که البته قابل اصلاح است و این مورد نباید بهانه منع از بازتولید بست نشینی و تجمعات تراز انقلاب اسلامی در حرمها و اماکن مقدس شود.
محسن قنبریان ۱۴۰۰/۴/۳۰