رهبر معظم انقلاب درباره مطالب کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن -که رمضان سال۵۳ ایراد کردهاند- فرمودند: “الان هم آنها را تأیید می کنم”. “این سخنرانیها منبع خوبی برای مچگیری ماست”(۸۱/۴/۴)
http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/weekly/files/278/Khattehezbollah_226-pdf-file_Large.pdf
دو افسوس:
- آدمها و گروهها و نهادهای زیادی با این کتاب بین نیروهای حزب اللهی معروف و مخاطبدار شدند؛ اما در دورهها و درس گفتارها، از این کتاب کمتر بعنوان منبعی خوب برای رویکرد انتقادی [مچگیری در تعبیر ایشان] استفاده میشود!
صاحب این گفتارها، الان بیش از ۳۰سال است رهبر نظام اسلامی است. از آن مطالب -که “پایههای فکری ایجاد یک نظام اسلامی بود”- میتوان در نظام اسلامی موجودمان سراغ گرفت! از دلیل فاصلهها پرسید!
بحثی عینی نه صرفا ذهنی و تجریدی (همانگونه که ویژگی این کتاب است) ترتیب داد.
لکن اغلب پردازندگان به این کتاب رویکردی تبلیغی-ترویجی (آن هم معیوب) دارند! فیلسوفترها، حتی عینیت کتاب و ناظر به متن اجتماع بودن را با موشکافیها و شرح و توضیح غیر ضروری کلمات و اصطلاحات گرفته و مثل سایر کتابهای اعتقادی خشک و انتزاعی و عملا بیاثر و خنثیاش میکنند!
تقریبا هیچکس نشنیده حتی منبریهای فاطمیه و محرم خود بیت رهبری و ائمه جمعه منصوب ایشان، مثل این کتاب، “عدالت و قسط را با توحید معنا کنند و نظام طبقاتی را شرک بخوانند!”
هیچ کس نشنیده این سالها، جامعه فاقد آزادی را بردگی و پذیرش عبودیت غیر خدا تعریف کنند! آزادی[بخصوص در فکر و سرنوشت] را با توحید و فقدانش را با شرک هم آغوش کنند!
هیچ کس نشنیده نبوت و ولایت را آنقدر که کتاب ایشان به عدالت و قسط ربط داده؛ برمنابر این دههها به عدالت و قسط ربط دهند! بلکه متأسفانه مشهورترین مبلغان ولائی صراحتا دوگانه غلط عدالت-ولایت میسازند و عدالتطلبی را به ولایتگریزی میترسانند! یا با بودن ولایت، تحقق عدالت را خود به خودی و حصولی میخوانند! یا در نظام ولایت، آنچه هست را عدالت یا دارای مصلحتی بالاتر از عدالت میشمارند! (اشعری مسلکی)
در حالیکه ولیّ امروز جامعه و صاحب اندیشه آن کتاب نفیس خود صراحتا میگوید: “در مورد عدالت ما عقبمانده هستیم! در این تردیدی نیست. خودمان اعتراف میکنیم”!(۹۶/۱۱/۲۹)
تازه اینها همه در همان بُعد مفهوم و رویکرد ترویج و تبلیغ این کتاب است. در رویکرد انتقادی کدام معلم و مبلغ این کتاب است که با جملات آتشین آن از نظام ج.ا.ا مچی بگیرد؟! (حتی وقتی رهبری آنرا منبعی خوب برای مچگیری از خودشان خوانده باشد!) - برخی مچگیران صفحات مجازی -که بعضا روحانی و انقلابی و قائل به ولایت فقیهاند- نیز برای نشان دادن کاستیها در عدالت و آزادی و… جای استفاده از این منبع خوب -که تفسیری قرآنی از آرمانهای ملت است- به حکومتهای طاغوت عالم و دمکراسیهای دروغ غربی(شرک مُشاع) استناد میکنند!
کار بعضی میکشد به اینجا که با محاسبه غلط دولت مستکبر آمریکا را برای مردمش عدالت گسترتر از ج.ا.ا بخوانند!
این هم افسوس دیگری است.
توصیه:
حدود ۲۰دوره این کتاب ارزشمند را مفصل و مختصر تدریس و ترویج کردهام. بنظرم اساسا کتابی روان و خودخوان است و هیچ ابهام و ایهامی ندارد. به جوانان حزب اللهی توصیه میکنم این رمضان، آنرا با دقت بخوانند.
هم ببینند:
- چگونه شعارهای اصلی نهضت۵۷ (استقلال، آزادی ، عدالت و…) با توحید تبیین میشود و نبود آنها شرک تلقی میشود!؟
- هم سراغ آن پایههای توحیدی را در جامعه کنونی بگیرند و از مچگیری وضع موجود با آن بیانات نترسند!
٭ جلسات و دورهها و مباحثهها با اساتید بنظر بنده پس از طی این دو قدم خوب و کارگشاست؛ نه قبل از آن.
محسن قنبریان
۹۹/۲/۳