نسبت “عمارت”با “بناء”، نسبتِ “عم٘ر” با “بدن ” است.
یک ساختمان -حتی هنری- عمارت در اصطلاح قرآن، نمیشود؛ چنانچه یک بدن بدون روح، عمر ندارد.
این حیات عارضی به بناء را صرف “تجسد فرهنگ” به آن نمیدهد؛ “معتمر” (عمره گذار) و “زائر” هم نقش اساسی دارند.
مشرکین ممکن است بر مساجد، بناء بسازند اما نمیتواند آنرا عمارت دهد. (آیات ۱۷و ۱٨توبه)
- در یک عمارت اسلامی، توریست و زائر و نماز گذار بالسویه نیست. اولی فقط “تماشاگر” است؛ اما دومی “نقش آفرین” است.
اثر در علت مادی:
ماده اولیه یا بیس کار یک عمارت اسلامی، قطعهای مناسب از زمین و مصالحی مرغوب نیست. بیس کار، “ارتباطی انسانی-ایمانی” با “قطعهای از زمین” است. جوانمردان مومنی با یک غار، ابراهیم و هاجر و اسماعیل با قطعه از زمین، مجموعهای مناسبات ایمانی در متراژی از زمین کوفه(که مسجد کوفه شد)، فداکاری و شهادت سیدالشهدا و اصحابش در مساحتی از زمین کربلا که موجب برتری آن زمین شد(طابت الارض التی فیها دفنتم).
اینها سرجمع، ماده و بیس کار معماری اسلامی میشوند.
کمترین ارتباط انسانی با خاک و زمین، نیت مومنانه وقف است که واقفی برای وقف زمینی برای مسجد میکند و آنرا از زمینهای همجوار متمایز میکند.
در عنصر مصالح هم اثر میکند:
مثلا امیرالمومنین در خطبه قاصعه برای عمارت کعبه برای برترین معمار (ابراهیم) مثال میزند که از سنگهائی استفاده کرد که نه نفعی میرسانند نه ضرری؛ نه میبینند نه میشنوند! یعنی سنگهای کم ارزش.
چرا؟ چون غایت از این عمارت یک مکان توریستی نیست ؛جاذبه گردشگری نباید عامل جذب مردم بدینجا شود (حتما این قطعه خطبه قاصعه نهج البلاغه را ملاحظه کنید). پس غایت، در انتخاب مصالح هم اثر گذاشت.
از همین جا میتوان ادعا کرد مثلا “مسجد روی آب” ایده خلاقانه و خوبی است اما جایش در کیش نیست؛ تا مسجد، قسمتی از پازل جاذبه گردشگری آنجا شود. جایش روی آبهای اروند و هور است! جائی که غواصان دفاع مقدس مظلومانه با دست بسته زنده به گور میشوند.
این ذوق شارع بود که حوادث ایمانی بزرگ در قطعات زمین را بیس کار و ماده اولیه عمارت یک مسجد میکرد مثل مسجد غدیر، مسجد اُحد و دهها مسجد دیگر که حاجیان در زیارت دوره در مدینه میبینند.
امام(ره) این ذوق شارع را در آن فرهنگ عمارت قرآنی بسیار عالی داشت که به آستان قدس دستور داد قبر شهید مدرس را تجدید بناء کنند (۲۸شهریور۶۳)
یا درباره مصلای تهران تٲکید کرد یادآور مساجد ساده صدر اسلام باشد.
اثر درعلت صوری:
چنانچه در ویدئو بیان شده، طواف و سعی و… میگوید بیت الحرام چه نقشه و صورتی داشته باشد.
مقامات مسجد کوفه و اعمال آنها، روی میز یک مهندس زبر دست و آشنا با ذوق قرآن، به او الهام میدهد نقشه و صورت این عمارت چگونه باشد؟
مثلا در زیارت امیر المومنین از وقت دیدن قبه، عمل بیان شده تا رسیدن به عتبه و بوسیدن آن؛ حتی قبله، پشت سرت باشد بعد روبه کربلا کن و قبله بین دو کتفت باشد و…؛ اینها به معمار اسلامی میگوید نقشه و صورت چگونه باشد؛ نه اینکه بنائی با نقشهای دلخواه خود بسازد و بگوید بروید زیارت! برعکس زیارات مٲثور را ببینند متناسب با آن نقشه بکشد.
اینها نمونههائی از تعامل حدیث و فقه با معماری است. نتیجه این میشود که محصول معماری در ماده و صورت مورد پذیرش دین و متناسب با ذوق شارع باشد.
استفاده از گچ کاری در قبور آری یا خیر؟ طلا اندود کردن سقف و دیوار آری یاخیر؟ همه در حدیث یا فقه ما مطرح شده است.(در پیوستی دیگر اشاره خواهم کرد).