ده کارکرد سلوکی روزه

۹٫ آخور شکنی و آخر بینی

دوکلمه نزدیک به هم در قرآن داریم یکی نیکو، یکی مذموم: “عزم” و “همّ”

در مذمت زلیخا می فرماید “لقد همّت به”: به یوسف گرائید. والبته یوسف هم اگر “برهان رب” نبود به او می گرائید.(وَهَمَّ بِهَا لَوْلا أَن رَّأَى بُرْهَانَ رَبِّه)

“عزم” تحریک شدن و میل کردن و اقدامی است که از “عقل” و “حزم”(دوراندیشی)پدید آید:
امیرالمؤمنین (ع)فرمود :”اصل العزم الحزم”:ریشه عزم دوراندیشی است.

اما “همّ” تحریک شدن و میل کردن و اقدامی است که از خیال و “وهم” سرچشمه گرفته باشد. زلیخا ،”خیال” یوسف را پرورید و در “واهمه” خویش او را دوست و محب خود گمان کرد از اینجا به او تحریک شد.

انسان وقتی “آخور بین” شد و پی شهوات زودگذر افتاد “همّ” در او پدید می آید و وقتی “آخر بین” شد و احتیاجات آن را یافت تا رفع کند “اهل عزم” می شود.

روزه ، فاصله شدن بین انسان و “آخور” خویش است و توجه دادن به “آخر” خویش. لذا تحریک و میل عمومی او به شهوات زودگذر را می شکند و میل و عزم به مایحتاج اخروی را بیشتر می کند.

لذا امام صادق(ع) کارکرد نهم روزه را “انکسار الهمه” شمرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *