از یزیدی که عاشورا را رقم زد، بدتر داریم؟!
از یزیدی که برای اولین بار زنان مسلمان _آنهم دختران رسول الله_ را اسارت برد هم بدتر داریم؟!
ظاهرا آری!
سدیرصیرفی از ماتم آخر الزمانی امام صادق(ع) چنین گزارش میکند: “بر خاک نشسته، جبه خیبری طوقدار بیگریبان آستین کوتاهی در برش بود و مانند فرزند مردهی شیدای جگر سوخته میگریست!… و میگفت:”…من اشکی که از دیدگانم روان است و نالهای را که از مصائب و بلایای گذشته از سینهام سر میکشد را مقابل آنچه در برابر دیدگانم مجسم است و از همه گرفتاریها بزرگتر و جانگدازتر است و از همه سختتر و نا آشناتر است؛ دیگر احساس نمیکنم”[۱]
پیامبر(ص) به علی(ع)، خبرش را با وصف “فتنه صَمّاء صَیلم” گزارش کرد. یعنی فتنهای که راهی برای تسکینش بخاطر مکر و حیله فراگیرش نیست و کار بد و ناگوار بسیار دارد. فرمود این در زمان غیبت امام دوازدهم اتفاق میافتد…[۲]
آنانکه چنین فتنهی فراگیر و پرحیلتی میگسترانند که مصائبش برای اهل بیت، جدید و ناآشنا و جانگدازتر از مصائب قبل (حتی عاشورا) است؛ یزیدتر از یزیدِ عاشورایند.
یک مثالش: زینب کبری(س) به آن یزید نهیب زد: “آیا این عدالت است ای فرزند بردگانِ آزاد شده که زنان و کنیزانت را پشت پرده نگه داری؛ ولی دختران رسول خدا(ص) اسیر باشند؟! پرده حشمت و حرمت ایشان را هتک کنی و صورتهایشان را بگشایی؟! دشمنان آنان را شهر به شهر ببرند و بومی و غریب چشم به آنها بدوزند؟!”
یزید ترین، “این تنبیه” را “یک تشویق” میکند؛ اول زنان خود را عریان میگرداند و بعد “فرهنگ برهنگی” را جهانی میکند؛ آنقدر که وقتی برای فاطمیات کشور تشیع حجاب میخواهی، اعتراض میشنوی که: عدالت است پوشش برای زنان، واجب باشد؟!
( ویرایشی از سلسله بحث آخرین کرب و بلا/محرم۹۲)
[۱] کمال الدین ج۲ص۳۵۳
[۲] بحارج۳۶ص۳۳۷